هشتی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن ناوباکس> {{فضای ورودی در معماری سنتی ایران}} (درخواست کاربر:Modern Sciences)+تمیز+
Mahdi28 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB
خط ۳:
هشتی یا کریاس، به آستانه و ورودی هر ساختمان و فضایی گفته می شود (دهخدا). در حقیقت هشتی، قسمت بیرون خانه های قدیمی بود که به شکل‌های مختلفی مانند چهارضلعی مربع یا مستطیل، هشت ضلعی و ... ساخته می‌شد و در مجموع فضای سرپوشیده ای بود که ورودی مشترک چند خانه را بوجود می آورد.
 
هشتی که بلافاصله پس از درگاه خانه بوده در حکم نوعی حیاطچه ی بیرونی برای خانه عمل می کردمی‌کرد. بع عبارت دیگر اگر کسی می خواست وارد با اهل خانه ای ارتباط برقرار کند، خبری بدهد یا چیزی بگیرد، اما از درگاه آن خانه داخل نشده و وارد حریم خصوصی آنها نشود، در هشتی منتظر می ماند و کار و صحبتش رابه انجام می رساند در عین حال هم گفته نمی شد که در کوچه و دم در ایستاده است. غریبه ها و اهل محل اگر رد می شدند، متوجه نمی‌شدند که در مقابل درب فلان منزل چه کسانی ایستاده اند و چه گویند و چه می شنوند.
 
معمولاً در هشتی سکوهایی در دل دیوار یا بیرون زده از آن ساخته بودند که در صورتی که گفتگو ها طولانی می شد، اسباب خستگی نشود و حتی گاهی در همین هشتی بود که از مهمان پذیرایی هم می شد! ممکن بود که هنرمند یا اهل کسب و پیشه ای در خانه خود کار کند، لذا اگر خانه اش آنقدر وسیع نبود که برای پذیرفتن مراجعانش، اندرونی و بیرونی مجزا و جدا از هم داشته باشد، از فضای هشتی بسیار استفاده و بهره می برد.
 
نقش هشتی در تعریف کردن رابطه همسایگی و تقویت آن بسیار مهم بوده است. اگر هشتی بین چند خانه مشترک بود (که معمولاً هم چنین بود) اهالی آن خانه ها که یا با هم فامیل بودند و یا به هم بسیار نزدیک، از فضای هشتی برای دور هم نشینی و گپ و گعده و بازی و مشق نوشتن و ... استفاده می کردندمی‌کردند. در حقیقت آنها که هشتی مشترک داشتند، خانواده واحدی بودند که بخاطر حفظ روابط محرم و نامحرم و رعایت حریم عمومی و خصوصی خانه های خود، در خانه های جدا از هم زندگی می کردندمی‌کردند.
 
برخی هشتی ها ساده بودند و برخی پر نقش و نگار و دارای تزیینات معماری و گچبری و ... . همچنین در برخی هشتی ها، روزنی در سقف، نور را به داخل آورده، داخل آن را روشن می کردمی‌کرد و و فضای هشتی را زیبایی و خیال انگیز می کردمی‌کرد. در اینجا بود که اگر هشتی تزییناتی داشت، واقعاً چشمگیر و چشم نواز می شد. یک فضای هشت ضلعی که بالای خود سقف گنبدی داشت و روزنی در آن بود که نوری را درون هشتی می چرخاند. از صبح که آن نور می افتاد داخل، بر روی در و دیوار هشتی تاب می خورد، تا غروب که دیگر هوا تاریک شده بود و نوری هم نبود که بتابد. آنوقت دیگر همسایه ها با چراغ موشی یا فانوسی درون آن را روشن می کردند،می‌کردند، البته تا زمانی که قرار بود که چهره ای چهره ای را ببیند و دری باز بود
 
هشتی با یک دالان کوتاه یا بلند، به کوچه متصل می شد و این دالان تعیین کننده قلمرو هشتی بود. یعنی کسی که به دالان وارد می شد، با اهالی خانه های هشتی کار داشت، در غیر اینصورت فضول، غریبه یا دزد شناخته می شد.