ساختارگرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Bardia.persis (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: ديدگاه⟸دیدگاه، درس‌گفتارهایی⟸درس‌ گفتارهایی، ، تاریحی⟸تاریخی،
خط ۶:
== سیر تاریخی ==
ساختارگرایی، نخست با مطالعه ساختار زبان آغاز شد. اما بعداً توسعه یافت و با در برگرفتن موضوعات [[انسان شناختی]] و اسطوره‌ای، رشد و گسترش یافت. ساختارگرایان به این نتیجه دست یافتند که زبان یک ساختمان اجتماعی است؛ و هر فرهنگ، برای رسیدن به ساختارهای معنایی، روایت‌ها و یا متن‌ها را وسیع و متحول می‌کند؛ و بدین شیوه، مردم می‌توانند تجارب خود را سامان دهند و معنا ببخشند.<ref name="زبز">موج چهارم – [[رامین جهانبگلو]]- ترجمهٔ [[منصور گودرزی]]- [[نشر نی]]- چاپ چهارم ۱۳۸۴- ص ۵۰</ref>
ساختارگراییِ قرن بیستم به معنای دقیق آن با مجموعه‌ای از درس‌گفتارهای زبان‌شناس سوییسی، فردینان دوسوسور، در دانشگاه ژنو آغاز شد؛ درس‌گفتارهاییدرس‌ گفتارهایی که پس از مرگ او، بر اساس یادداشت‌هایی که از آن‌ها تهیه شده بود، با عنوان دورهٔ زبان‌شناسی عمومی (۱۹۱۶) منتشر شد.<ref>دانش‌نامهٔ نظریه‌های ادبی معاصر، ویراستار ایرنا ریما مکاریک، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: انتشارات آگه، ۱۳۸۴، ص ۱۷۴.</ref>
 
== ديدگاهدیدگاه ==
ساختارگرایی به دنبال راهی است برای شرح و گزارش پیوند درونی‌ای که از طریق آن معنایی در یک فرهنگ ساخته می‌شود. کاربرد دوم آن که به تازگی دیده شده‌است در فلسفهٔ ریاضی می‌باشد. بر پایهٔ اندیشهٔ ساختارگرا معنا در یک فرهنگ از راه پدیده‌ها و [[کارکرد|کارکردهای]] گوناگونی که [[سامانه]] معنایی را می‌سازند، بارها پدیدار می‌شود. ساختارگرایی می‌تواند به پژوهش در ساختارهای نشانه‌مندی مانند آیین‌های پرستش، بازیها، نوشتارهای ادبی و غیر ادبی، رسانه‌ها و هر چه که در آن معنایی از درون فرهنگی بدست آید، بپردازد و ساختار آن را بررسی نماید.
 
خط ۲۶:
اما نقد ساختاری به معنای امروزی آن، در واقع در حدود دهه ۱۹۶۰، به منظور به کار بستن روش‌ها و دریافت‌های سوسور در عرصه ادبیات شکوفا شد. ما در واقع تاکنون چیزی جز نظریان ساختارگرایان در باب ادبیات بیان نکرده‌ایم.
 
در حالی که ساختارگرایی همواره سویه‌های متفاوت و جذابی یافته‌است: [[میشل فوکو]] کوشید تا با مطالعه ریزنگارانه اسناد تاریخی، ساختار و سویه تاریخ بند باورها و نهادها (همچون طرد دیوانگان از جامعه، زایش درمانگاه، تاریخ پزشکی، تاریخ مجازات و زندان و [[تاریخ جنسیت]]) را عیان سازد. موضوعات مورد پژوهش وی، چه در دورنمایه و چه در ظاهر با تحقیقات رایج تاریحیتاریخی متفاوت است. ژاک لاکان سعی نمود تا با بهره‌گیری از دو تفکر مسلط روزگار خود، یعنی روانکاوی فروید و زبانشناسی سوسور، [[اختلالات روانی]] تشریح کرده و روانشناسی ساختارگرا را بنیان نهد.
 
== ساختارگرایان برجسته ==