سوار زره‌پوش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:زیباسازی+شابک (۱۰.۵)
جز موثر --> مؤثر
خط ۱۹:
اسکندر در ۲۵ سالگی قدرتمند ترین پادشاهی روی زمین را از بین برد. او در ادامه فتوحاتش به هند رسید هرچند که به شهر بابل عقب نشینی کرد و در سال ۳۲۳ قبل از میلاد در آن جا به علت بیماری درگذشت. در بستر بیماری، فرماندهان و افسران تحت فرمانش از وی پرسیدند:”بعد از تو امپراتوری به چه کسی می‌رسد؟” و مشهور است که وی پاسخ داد “به قوی ترین!”. قلمرو گسترده وی بعد از مرگش صحنه کشمکش و بدبختی شد. فرماندهان وی در جنگ مشهور دیادوچی علیه یکدیگر جنگیدند. در پایان جنگ، بخش بزرگ امپراتوری هخامنشی به سلوکوس رسید که در بردارنده میانرودان (عراق)، ایران، سوریه و بخش‌هایی از آسیای صغیر بود. بطلمیوس ژنرال دیگر ارتش اسکندر مصر، لیبی، یهودیه (اسرائیل جنوبی) و کیلیکیه (جنوب ترکیه امروزی) را تصاحب کرد و قلمرو کاسندر دربردارنده مقدونیه و تراکیه (شمال یونان) بود.
 
اشکانیان (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد) در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد از شمال خاوری ایران به این سرزمین وارد شده و امپراتوری خود را در سراسر ایران گسترش دادند. رهبر اشکانی‌های ایرانی، شخصی با نام اشک بود که ارتش خود را از ترکمنستان و خراسان امروزی وارد سرزمین ایران کرد. اشکانی‌ها تاکتیک “شوک” را در سپاه تمام سواره نظام خود توسعه داده بودند. به این ترتیب که ابتدا زره‌های دشمن را با شلیک تیرهای فراوان تکه تکه می‌کردند و سپس حمله کاتافراکت‌ها کار را تمام می‌کرد. این کاتافراکت‌ها به وسیله جوشن‌های فلزی (با حلقه‌های فلزی در هم تنیده)، زره‌های سینه پوش و زره‌های پولکی محافظت می‌شدند. آن‌ها همچنین نیزه‌های مشهور کونتوز را به کار می‌بردند که در میان ایرانیان باستان کاربرد زیادی داشت. نیزه زنی احتمالاً راه را برای استفاده از جنگ افزارهایی چون شمشیرها و گرزهای بلند ایرانی همواره می‌ساخت. این جنگ افزار بسیار به جنگ افزارهایی که چندین سده بعد اروپائیان در قرون وسطی استفاده می‌کردند شباهت داشت. بیشتر ارتش قدرتمند و موثرمؤثر اشکانی از سواره نظام‌هایی تشکیل شده بود که کمانداران سواره نظام آن و تیرهای سبکی که شلیک می‌کردند می‌توانست سپر و زره دشمنانش را هم سوراخ کند.
 
اشکانی‌ها بیشتر ایران را از چنگ [[سلوکیان|سلوکیانی]] درآورد که با مشکلاتی چون درگیری با مصری‌ها و باختری‌ها دست و پنجه نرم می‌کردند. سلوکیان عمدتاً از آرایش فالانژ پیروی می‌کردند که یک مجموعه درهم فشرده مستطیل شکل از پیاده نظام‌های سنگین اسلحه بود. این آرایش سربازان در حمله رو به جلو بسیار موثرمؤثر است ولی از پشت و جانب آسیب پذیر بوده و سوارکاران کماندار اشکانی می‌توانستند به راحتی آن‌ها را دور زده و قتل عام کند.
 
آن گاه کاتافراکت‌ها می‌توانستند به آسانی وارد بدنه ضعیف شده سربازان سلوکی شده و باقی‌مانده آن‌ها را از بین ببرد. سواره نظام‌های سلوکی نیز در برابر کاتافراکت‌های اشکانی کارآیی نداشتند و به سادگی شکست می‌خوردند چرا که زره‌های سلوکیان در برابر نیزه‌های سنگین کنتوز مقاومتی نداشتند و حتی سواره نظام سنگین سلوکیان درهم شکسته می‌شدند و در مقابل، زره کاتافراکت‌ها نفوذ ناپذیر می‌نمودند. سلوکی‌ها از فیل‌های جنگی نیز برای استفاده علیه اشکانیان استفاده کردند اما اشکانی‌ها به سادگی با چشم و پاهای فیل‌ها را به رگبار گلوله می‌بستند تا این که فیل‌ها با وحشت فرار کرده و آنگاه کاتافراکت‌ها به حیوان‌ها حمله می‌کردند تا به آرایش نظامی خود سلوکی‌ها حمله ببرند.