گلیمر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: به‌فرماندهی⟸به فرماندهی، به‌شورش⟸به شورش،
خط ۳۵:
 
== جنگ با امپراتوری بیزانس ==
ژوستینین در ژوئن ۵۳۳ لشکری را به فرماندهی [[بلیساریوس]] به‌سوی سرزمین وندال‌ها روانه ساخت که این سپاه در اوایل ماه سپتامبر به [[آفریقا]] رسید. همزمان در [[ساردینیا]] که بخشی از قلمرو وندال‌ها را تشکیل می‌داد، [[گوداس]]، فرماندار [[ویزیگوت|ویزیگوت‌تبار]] آنجا علیه گلیمر سر به‌شورشبه شورش برداشته خود را حاکم ساردینیا خواند و با ژوستینین ارتباط برقرار نمود. گلیمر در مقابل، ارتش عظیمی متشکل از بیشتر نیروهای حاضر در آفریقا را به فرماندهی برادرش [[تزازو]] به ساردینیا فرستاد تا این شورش را سرکوب نماید. درنتیجه بلیساریوس تقریباً بدون هیچ مقاومتی توانست در آفریقا پیاده شود.<ref>Hodgkin, III, 669.</ref>
 
بلیساریوس سپس ارتشش را به‌سرعت به‌سوی [[کارتاژ]] حرکت داد و سرانجام در ۱۳ سپتامبر با نیروهای گلیمر در [[نبرد اد دسیموم|اد دسیموم]] در ۱۰ مایلی کارتاژ روبه‌رو شد. علی‌رغم آنکه شمار سربازان وندال ۱۱ هزار نفر و کمتر از سپاه ۱۷ هزار نفری بیزانس بود، اما نبرد به‌طور مساوی پیش می‌رفت تا آنکه آماتاس، برادر گلیمر کشته‌شد. این اتفاق سبب شد تا گلیمر از میدان نبرد بگریزد. بلیساریوس در ۱۴ سپتامبر وارد کارتاژ شد اما نتوانست هیلدریک را نجات دهد زیرا او پیشتر به‌فرمان گلیمر، پس از اطلاع از پیاده‌شدن ارتش امپراتوری در آفریقا، به‌قتل رسیده‌بود.<ref>Procopius, ''De Bellus'' III.17.11. Translated by H.B. Dewing, Procopius (Cambridge: Loeb Classical Library, 1979), vol. 2 p. 153</ref>
 
با بازگشت تزازو از ساردینیا، گلیمر که توانسته بود از تعقیب رومیان بگریزد بار دیگر ارتش وندال‌ها را آمادهٔ رویارویی با بلیساریوس ساخت. دو سپاه در دسامبر ۵۳۳ و این بار در [[نبرد تیکامرون|تیکامرون]]، در حدود ۲۰ مایلی کارتاژ با یکدیگر روبه‌رو شدند. علی‌رغم مقاومت سرسختانهٔ هر دو طرف در نهایت ارتش وندال‌ها تار و مار شد. گلیمر بار دیگر از میدان نبرد گریخت و در کوه پاپوا در نزدیکی مرز [[نومیدیه]] پناه گرفت. اما دیری نپایید که نیروهای بیزانسی به‌فرماندهیبه فرماندهی [[فاراس]] او را محاصره کردند. بنا بر نوشته‌های [[پروکوپیوس]]، هنگامی که از گلیمر خواسته‌شد تا خود را تسلیم نماید او در مقابل از فاراس خواست تا به او قرصی نان، [[اسفنج]] و یک [[چنگ]] بدهد تا گذراندن زمستان در کوهستان برایش قابل تحمل‌تر باشد.<ref>Procopius, ''De Bellus'' IV.6.20; translated by Dewing, vol. 2 pp. 259f</ref>
 
== برکناری از قدرت و مرگ ==