دشنام‌گویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز سوال به سؤال، replaced: سوال ← سؤال (2) با استفاده از AWB
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶:
به این پنج رده می‌تواند ردهٔ «دشنام بدخواهانه» را نیز افزود که در جمله‌هایی مانند «خدا ازش نگذرد!» بیان می‌شود.
 
== نوعدر دشنامزبان فارسی ==
دشنام در زبان فارسی از زمان های بسیار قبل نیز وجود داشته است. در سال های جدید و حتی قدیمی تر، بیشتر فحاشی به خود شخص نمی شود، بلکه به خویشاوندان بی احترامی می شود. این خویشاوندان معمولا مادر و خواهر (ناموس) شخص هستند. یا در بعضی موارد پدر مورد فحاشی قرار می گیرد به این دلیل که معمولا پدر در خانواده دارای بالاترین جایگاه است و با فحش خطاب کردن پدر، شان همه اعضای خانواده زیر سؤال میرود.
 
[[ژان شاردن]] که در زمان صفویه در ایران اقامت داشته و با زبان فارسی نیز آشنا بوده می نویسد ایرانیان در برابر این همه فضیلت های اخلاقی صفتی ناشایسته دارند. گرچه عادت‌شان ستایش و نیایش پی‌درپی حضرت احدیت است و هنگام آغاز نهادن به کاری حتما بسم الله می‌گویند؛ و ناشدنی است از کاری یا چیزی سخن در میان آورند و ان شاء الله بر زبان نرانند، امّا از همان زبان و دهان که چندین نعت و تحمید حق بیرون می‌تراود هزاران دشنام و کلمات و جملات رکیک و ناسزاوار خارج می‌شود. نه تنها مردمان عامی بلکه بزرگان و اعیان و اشراف بر همین خوی و صفتند.
ضمن ناسزا گفتن و فحش دادن به هم غالبا نام آن قسمت از اعضای بدن را می‌برند که قلم از آوردن اسم آن شرمگین است، و به زنان هم نسبتهای ناسزاوار می‌دهند، و حال آن که نه آنان را دیده‌اند و نه نامشان را می‌دانند، و نه این که در دل خواهان بدنامی و رسوایی ایشان می‌باشند. زنان نیز هنگام ستیزگری با هم دست کمی از مردان ندارند.<ref>سفرنامه شاردن ترجمه اقبال یغمایی</ref>
 
== منابع ==
* [[لغت‌نامه دهخدا]]
* Wikipedia contributors، "Profanity،" Wikipedia، The Free Encyclopedia، http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Profanity&oldid=197094833
 
{{پانویس}}