زال: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز زال برچسب: افزودن تگهای خالی |
جز زال |
||
خط ۹۷:
{{پایان شعر}}
چون زمان حرکت سام سپاهاش به گرگساران و [[مازندران در شاهنامه|مازندران]] سر رسید زال و سام یکدیگر را برای خداحافظی در آغوش گرفتند آنگاه سام گفت: اینک برگردد و شادمان به جانب درگاه برو حکومت را آغاز کن. دستانزال پر اندیشه بسوی دربار باز گشت و اندیشه نمود چگونه حکمرانی نماید تا موفقیت در پی داشته باشد. بر تخت عاج جلوس نمود و فرمان داد تا همه نامداران و موبدان قبایل و طوایف زابلی پیش او آمدند و را از هر گونه هنر و دانش غنی نمودند بدانگونه که در علم و دانش به جایی رسید که همتایی در جهان کس ندید. اینک گردش فلک بعد ناملایمات بسیار مهرش را بروی زال و سام به زیبایی گسترانیده بود.
==ازدواج زال==
زال از معدود حکمرانان شاهنامه است که از دوران نوجوانی و پیش از ازدواج به حاکمیت رسید و اینک زال علاوه بر حکومت، جوانی تنومند و پهلوانی است که با گردان خویش هرازگاهی برای شکار یا اخذ باج و ساو به سرزمینهای مجاور سرک میکشد. سرزمینهای [[هند در شاهنامه|هندوان]]، [[کابل در شاهنامه|کابل]]، [[دنبر در شاهنامه|دنبر]]، [[مرغ در شاهنامه|مرغ]]، [[مای در شاهنامه|مای]] کشورهایی هستند که زال بر آنها تسلط دارد و ممکن است اراضی مزبور در زمان [[سام]] مفتوح گشته باشند اما آنچه مسلم است نباید این کشورها از یکدیگر و از زابل دور بوده باشند، سران همهٔ کشورهای فوق هر ساله باج و خراج سالانهشان را به زابل میپرداختند و احتمال اینکه سکنهٔ این کشورها از قوم زابلی باشند بسیار محتمل است.<ref>منوچهر پادشاه ایران به اراضی یاد شده دسترسی نداشت یا ممکن است میان کشورهای فوق و ایران کشور زابل قرار داشت</ref>
زال و جنگجویان همکیش او در یکی از همین دورهگردیهای همراه با شکار و تفرّج از زابل به نزدیک مرزهای کشور کابل که هر ساله باج و ساوش را به سام میپرداخت رسید. بر کابل شخصی [[مهراب کابلی|مهراب]] نام از نژاد [[ضحاک|ضحاکتازی]] حکومت داشت که یلی بود خوشتیپ و نیرومند اما بتپرست. مجلس بزم و سوری از جانب زال ترتیب یافت و در آن مجلس مهراب که از زال سپیدمو خوشاش آمده بود او را به خان خویش دعوت نمود. اما زال به سبب تفاوت آئینی و ترس از پدرش سام این دعوت را نپذیرفت. مهراب بروی خود نیاورد و در ظاهر او را ستود اما در دل زال را ناپاکدین خواند. چون مهراب مجلس را ترک نمود، زال خبر یافت که در پس پردهٔ او یکی دختر است بسیار مشهور بنام [[رودابه]].
{{شعر}}
{{ب|پس پردهٔ او یکی دخترست|که رویش ز خورشید روشنترست}}
{{ب|ز سر تا به پایش به کردار عاج|به رخ چون بهشت و به بالا چو ساج}}
{{پایان شعر}}
== زال و سیمرغ ==
|