نبرد پل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Saeedalijani (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴:
== پیشینه جنگ ==
در ماه محرم سال سیزدهم هجری [[خالد بن ولید]] از [[عراق]] به [[شام]] رفت. کار عمدهای که خالد در عراق انجام داد فتح [[حیره]] بود.<ref>بامداد اسلام ص ۸۸</ref> گفته میشود که قبل از رفتن به شام خالد در ''جنگ فراض'' سپاه روم و سپاه ایران را که با یکدیگر متحد شده بودند، شکست دادهاست. در روایات قدیمی از این ''جنگ فراض'' و بعضی دیگر از جنگهای خالد ذکری نیست. [[ابن اسحاق]]
پس از رفتن خالد [[مثنی بن حارث شیبانی]] در عراق به امارت لشکریان اسلام ماند. با عزیمت خالد بیشتر شهرها و آبادیهایی که بتاراج رفته بودند و یا تن به پرداخت جزیه و خراج داده بودند باز این فرمان مردم عرب سر فرو پیچیدند. مثنی که نیمی از سپاه اسلام را از دست داده بود همه جا مواجه با مقاومت و مخالفت شد و همه جا مردم زندگی گذشته را از سر گرفتند.<ref>تاریخ ایران پس از اسلام، ص ۳۰۶</ref> تهدید حدود ایران از طرف مسلمین باعث شد که دربار ایران [[رستم فرخزاد]] حاکم [[خراسان]] را خواسته اختیارات تام به او برای جنگ با اعراب داد و او لشکری آراست و در تحت سرکردگی [[بهمن جادویه]] (یا بهمن دراز ابرو)، به حدود فرستاد.<ref name="پیرنیا، ص ۳۶۰ و ۳۶۱">پیرنیا، ص ۳۶۰ و ۳۶۱</ref> [[رستم فرخزاد]] که در این زمان کسب قدرت کرده بود دهقانان سواد را به دفع اعراب واداشت و به هر آبادی کسی را فرستاد تا مردم را بر عرب بشوراند و همه را آمادهٔ جنگ بدارد. همه جا لشکر گسیل کرد و در هر جا که لشکر بود آن را تقویت کرد. [[مثنی بن حارث شیبانی]] چون این احوال سخت را بدید بتن خویش آهنگ مدینه کرد. در مدینه [[ابوبکر]] بیمار بود و در بستر مرگ سفارش کرد که مسلمانان عراق را ضایع نگذارند. بعد از وفات ابوبکر خلیفهٔ تازه [[عمر بن الخطاب]] مردم مدینه را وعدهٔ پیروزی و غنیمت داد و به آهنگ عراق برآغالید. مردم در قبول این دعوت، دعوت به جنگ با ایران، در تردید بودند و از حشمت وعدت ایرانیان وحشت داشتند. گویند مثنی بن حارث شیبانی برای مردم سخن گفت. ضعف و فتور خسروان را بیان کرد و جنگ با ایران را آسان فرا نمود. خلیفه دوم بدین کار دل داد. خلیفه عمر، [[ابوعبید مسعود ثقفی]] را که زودتر از دیگران داوطلب شده بود به امارات این لشکر برگزید.<ref>تاریخ ایران پس از اسلام، ص ۳۰۹</ref>
|