موریس اشر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
گسترش مقاله |
گسترش مقاله |
||
خط ۴۷:
'''موریس کرنلس اشر''' ({{IPAc-en|ˈ|ɛ|ʃ|ər}}، {{IPA-nl|ˈmʌurɪts kɔrˈne:lɪs ˈɛʃər|lang|Nl-Maurits Cornelis Escher.oga}} معروف به '''موریس اشر''' یک هنرمند [[گرافیک]] اهل [[هلند]] بود که آثار شگرفی از [[چوبتراشی|حکاکی روی چوب]]، [[چاپسنگی|چاپ سنگی]] و [[قلم زنی سایه روشن]] را ساخت که از محاسبات ریاضی الهام گرفتهاند.
آثار اولیه او از طبیعت الهام میگرفت، مطالعه حشرات، مناظر، و گیاهان مانند گلسنگها نظر اشر را به خود جلب میکرد، و او این عناصر را به عنوان جزئیات در آثار خود مورد استفاده قرار میداد. اولین اثر هنری او، در سال 1922 تکمیل شد که شامل سر انسانی است که به هشت ردیف تقسیم شده است. بعدها در حدود 1924، او ااقدام به طراحی مناظر ارگانیک کرد و از ترسیمهای منظم و هندسی دست کشید. او به ایتالیا و اسپانیا سفر کرد و به طراحی ساختمانها و مناظر شهری از جمله معماری و کاشیکاریهای [[الحمرا]] و [[مسجد-کلیسای جامع قرطبه|مسجد جامع قرطبه]] در [[کوردوبا (اسپانیا)|کوردوبا]] پرداخت، و رفته رفته به ساختار ریاضی بیشتر علاقهمند شد.
[[موزه اشر]] در [[لاهه]] در بر گیرنده برخی از آثار اوست.
ویژگی کارهای او استفاده اشکال و عملیات ریاضی است از جمله [[شیء غیر ممکن|اشیاء غیر ممکن]]، اکتشاف [[بینهایت (ریاضی)|بینهایت]]، [[انعکاس (ریاضی)|انعکاس]]، [[تقارن]]، [[ژرفانمایی (گرافیک)|ژرفانمایی]]، بریدن و یا امتداد اضلاع و زوایای چندوجهیها، [[هندسه هذلولوی|هندسه هذلولی]]، و [[موزائیککاری]]. اگر چه اشر را فاقد دانش ریاضی میدانند اما او با ریاضیدانانی چون [[جرج پولیا|جورج پولیا]]، [[راجر پنروز]]، و [[هارولد کوکستر]] تعامل داشت و مقالات ریاضی ایشان و همچنین نوشتههای [[بلورنگاری|بلورنگار]] معروف [[فردریش هاگ]] را میخواند و به این وسیله تحقیقات خود در مورد موزاییککاری را توسعه میداد.
سطر ۵۳ ⟵ ۵۵:
هنر اشر نزد دانشمندان و ریاضیدانان، و همچنین در میان مردم عادی به خوبی شناخته شده است. افزون بر اینکه آثار او در انواع مقالات فنی استفاده می شود، کارهایش بر روی جلد بسیاری از کتابها و آلبومها نقش بسته است. او یکی از منابع الهام عمده [[داگلاس هافستادر]] در نگارش کتاب «[[گودل، اشر، باخ]]» در سال ۱۹۷۹ بود.
موریس اشر در [[۱۷ ژوئن]] [[۱۸۹۸ (میلادی)|۱۸۹۸]] در
او به خاطر آثار ملهم از ریاضی خود در جهان مشهور است. این هنرمند میتوانست با نقاشیهای خود سازههایی ترسیم نماید که به نظر غیرممکن میرسیدند و به نوعی مفهوم بینهایت را تداعی میکردند. مفهوم دیگری که در نقاشیهای این گرافیست زیاد به چشم میخورد، مفهوم دگردیسی و تبدیل و تناسخ یک موجود به موجودی دیگر در زنجیرهای بیانتهاست.
|