ماساژت‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ماساگت
Turkss (بحث | مشارکت‌ها)
جز منابع در ادامه ذکر خواهد شد، لطفا صبور باشید
خط ۳:
 
==دروان ماد و هخامنشی==
در روزگار [[مادها|مادها (که وجود یا عام وجود آنها سرشار از تردید است)]]، [[سکاها]] فراوان به مرزهای ایران می‌تاختند. اینان گاه با [[آشور]] همپیمان می‌شدند و زمانی زیر فرمان خود مادها با آشوریان می‌جنگیدند. با آغاز کار [[هخامنشیان]] درگیریهای مرزی با [[سکاها]] دنباله داشت
 
[[داریوش بزرگ]] دیگر پادشاه [[هخامنشی]] برای تنبیه آنها تا مرکز اروپا پیشروی کرد (البته سند رسمی در اینباره وجود ندارد و در پی این لشگر کشی هم هیچ ابنیه یا کتیبه ای نوشته نشده است که نشان دهد هخامنشیان به اروپای امروزی لشگر کشی کرده اند و این گفته ها صرفا نوعی حدس و گمان است). دسته‌های بسیاری از آنان به شاهنشاهی هخامنشی پیوستند و به عنوان سرباز برای آنان جنگیدند. از نامدارترین آنها می‌توان از [[سکاهای تیزخود]] نام برد.
 
با گذشت زمان گروهی از اینان به جنوب شرقی [[ایران]] کوچیدند و این سرزمین را به نام خود سکستان ([[سیستان]]) خواندند بدون سند).
 
ماساگت‌ها از تیره‌های سکایی و آریایی در شرق دریا کاسپین و کنارهٔ [[سیحون|رود آراکس]] (=سیر دریابه احتمال فراوان ارس امروزی) بودند. انگاره‌هایی که کوشش می‌کند جایگاه این تیره (و شه‌بانوی آن‌ها یا دربیک‌ها) را به غرب دریای کاسپین بکشاند و آن‌ها را دارای تباری غیر هندواروپایی نشان دهند از دید علمی نادرست است<ref>محسنی، محمدرضا 1389: «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» ، انتشارایت سمرقند، ص 194</ref>
 
در سال ۵۲۹ پیش از میلاد [[کوروش بزرگ|کوروش]] به قبایل [[سکاها]] در [[آسیای مرکزی]] (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد. وی را در [[پاسارگاد]] دفن کردند.( البته اینکه چرا قبری که سالها به قبر مادر سلیمان بود چگونه یکباره به مزار کوروش تغیر داده شده جای بسی پرسش است نظر به این نکته که چرا ماساگت ها دشمن خود را بعد از بریدن سر وی تحویل میدهند و چه کسی کوروش را تا پاسارگارد برده نیز جای تامل دارد،<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
 
== نام ==
خط ۲۴:
بر طبق سخن هرودوت:
{{گفتاورد|لباس پوشیدن و شیوه زندگیشان شبیه سکاها است. آنها هم بر روی اسب و هم با پای پیاده می‌جنگند. هر دو شیوه جنگیدن آنها عجیب است. آنها هم با کمان و هم نیزه می‌جنگند ولی سلاح مورد علاقه آنها تبر جنگی است. سلاح‌های آنها از [[زر]] یا [[برنج (آلیاژ)|برنج]] است. برای نوک نیزه‌ها و نوک پیکان‌ها و تبرهای جنگیشان از برنج استفاده می‌کنند و برای پوشش سر، حمایل و کمربند از زر. به همین ترتیب اسبهایشان نیز بسیار مجهز هستند. زره سینه اسبها از برنج است ولی زره کمر و صورت اسبها از زر است. آنها نه از آهن و نه از سیم استفاده نمی‌کنند زیرا در سرزمین آنها این دو فلز نیست و بجای آن زر و برنج فراوان است.|هرودوت|<ref>هرودوت، کتاب ۱، بند ۲۱۵. ترجمه مرتضی ثاقب فر</ref>}}
{{گفتاورد|هر مردی یک زن به عنوان همسر می‌گیرد، اما زنان به همگان تعلق دارند. یونانیان این رسم را به سکاها نسبت می‌دهند، حال آنکه این رسم نه به سکاها بلکه به ماساگت‌ها تعلق دارد. هر مرد ماساگت که زنی را بخواهد به جلوی کلبهٔ او ترکش خود را می‌آویزد و با خیالی آسوده، با او در می‌آمیزد. آنان حد طول عمر خود را مشخص نمی‌کنند، بلکه هنگامی که مردی به نهایت پیری رسید همه نزدیکان او گرد می‌آیند و او را همزمان با چند رأس حیوان قربانی می‌کنند، سپس گوشت‌ها را می‌پزند و با آن‌ها یک مهمانی ترتیب می‌دهند؛ و به این ترتیب کسانی که روز خود را اینگونه به پایان می‌برند شادترینها محسوب می‌شوند؛ ولی اگر کسی از بیماری بمیرد وی را نمی‌خورند بلکه وی را در زمین دفن می‌کنند و برای بخت بد او زیرا که قربانی نشده است، گریه و سوگواری می‌کنندمی‌گیرد. آنها هیچ دانه‌ای نمی‌کارند ولی در گله‌هایقبایل های خود زندگی می‌کنند و از ماهی که در رودخانه ارس (احتمالا سیحون) فراوان است تغذیه می‌کنند. شیر و کفیر چیزی است که آنها عمدتا می‌نوشند و تنهابه خدایی که پرستش می‌کنندخدای خورشیدواحد است؛معتقدند؛ و برای آن اسب قربانی می‌کنند. تحت این باور که برای چابک‌ترین خدا باید چابک‌ترین جانور را هدیه داد...|هرودوت|<ref>هرودوت، کتاب ۱، بند ۲۱۶. ترجمه مرتضی ثاقب فر</ref>}}
 
== پانویس ==