مالک بن عامر اشعری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز Sina12 صفحهٔ مالک بن عام اشعری را به مالک بن عامر اشعری منتقل کرد: نام پدرش عام نیست. عامر است.
ابرابزار
خط ۱:
'''مالک بن عامر اشعری''' از خاندان اشعری و از نامداران‌نامداران صدر اسلام‌اسلام بود و در پیکار مسلمانان‌مسلمانان با ایرانیان‌ایرانیان شرکت‌شرکت کرد و نخستین‌نخستین کسی‌کسی است‌است که‌که در فتح‌فتح مداین با اسب از فرات ‌ گذشت‌گذشت.<ref>قمی‌،قمی، حسن‌حسن بن‌بن محمد، ج۱، ص۲۶۹، تاریخ‌تاریخ قم‌،قم، ترجمه حسن‌حسن بن‌بن علی‌علی قمی‌،قمی، به‌به کوشش‌کوشش جلال‌جلال الدین‌الدین طهرانی‌،طهرانی، تهران‌،تهران، ۱۳۶۱ش‌۱۳۶۱ش.</ref> او از فرماندهان و مشاوران لشکر [[سعد بن ابی وقاص]] بود که [[عمر|خلیفه دوم]]، اورا برای [[حمله اعراب به ایران|فتح ایران]] فرستاده بود. او یکی از سرداران سپاهیان اعراب بود که پس از شکست سپاه ایران به دستور سعد بن ابی وقاص به سوی نواحی مرکزی ایران که بعدها [[عراق عجم]] خوانده شد حرکت کرد و نواحی گبرش ([[تفرش]]) و آتشدان ([[آشتیان]]) امروزی را تصرف کرد و مردم آن نواحی که [[زرتشتی]] بودند را مجبور به قبول [[اسلام]] نمود.<ref>کتاب مختصرالبلدان (بخش مربوط به فتح ایران)، ابو بکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانی ابن الفقیه (م ۳۶۵)</ref> و تمام معابد زرتشتیان را به عنوان مظاهر شرک تخریب نمود. در زمان هارون الرشید (۱۷۰ـ۱۹۳۱۷۰–۱۹۳) [[سلمة بن سلمه همدانی]] رستاق [[تفرش]] و مزارع آن را به مهاجران [[عرب اشعری]] واگذار کرد .<ref>کتاب تاریخ قم ص ۲۶۳ حسن بن محمد قمی</ref> .
 
== نسب ==
مالک بن عامر از قبیله اشعریان اصالتااصالتاً یمنی و از اعراب قحطانی بود،<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج۱ص۸</ref> علت نام گذاری آنان به اشعری این بود که نسب آنان به نبت بن ادد بن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان معروف به اشعر می‌رسید.<ref name="کلبی، ج۱، ص۳۳۹">کلبی، ج۱، ص۳۳۹</ref><ref>خلیفه، ج ۱ص۳۲۹</ref> بعضی در علت نامگذاری این طایفه به اشعر گفته‌اند که جد آنان پر مو بوده است.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۶۶</ref>
 
اشعر هفت پسر داشت که هر کدام سرسلسله قبیله‌ای شدند و همه را اشعری می‌گفتند. مراد از اشعریان در این مدخل نسل جماهر، یکی از فرزندان اشعر است <ref name="کلبی، ج۱، ص۳۳۹" />
مالک بن عامر از قبیله اشعریان اصالتا یمنی و از اعراب قحطانی بود،<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج۱ص۸</ref> علت نام گذاری آنان به اشعری این بود که نسب آنان به نبت بن ادد بن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان معروف به اشعر می‌رسید.<ref name="کلبی، ج۱، ص۳۳۹">کلبی، ج۱، ص۳۳۹</ref><ref>خلیفه، ج ۱ص۳۲۹</ref> بعضی در علت نامگذاری این طایفه به اشعر گفته‌اند که جد آنان پر مو بوده است.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۶۶</ref>
در منابع اسلامی، فضایل بسیاری به اشعریان پیش از اسلام نسبت داده شده و از جوانمردی و نیک خویی آن یاد شده است. به گفته این روایات اشعریان چنان بودند که گویی در اموال و املاک و منازل و دارایی خود با مردم سهیم بودند.<ref>قمی، ص۲۸۰-۲۸۱ص۲۸۰–۲۸۱</ref> ادعا شده گروهی از اینان در حمله ابرهه به کعبه شرکت داشته‌اند.<ref>ابن فهد، ج ۱ص ۲۹-۳۰۲۹–۳۰</ref>
 
== نخستین اشعری مسلمان ==
اشعر هفت پسر داشت که هر کدام سرسلسله قبیله‌ای شدند و همه را اشعری می‌گفتند. مراد از اشعریان در این مدخل نسل جماهر، یکی از فرزندان اشعر است <ref name="کلبی، ج۱، ص۳۳۹"/>
مالک بن عامر اشعری را اولین مسلمان از قبیله اشعریان دانسته‌اند، وی که جد اعلای اشعریان قم است، نخستین مهاجر این قوم به سوی پیامبر (ص)، جهت پذیرش اسلام بود. وی پس از اسلام آوردن به میان قوم خود باز گشتبازگشت و چند سال بعد با اقوام خویش برای مرتبه دوم، به نزد پیامبر (ص) آمد.<ref>تاریخ قم، ص۲۶۸</ref><ref>اسدالغابه، ج۴، ص ۲۸۲</ref>
در منابع اسلامی، فضایل بسیاری به اشعریان پیش از اسلام نسبت داده شده و از جوانمردی و نیک خویی آن یاد شده است. به گفته این روایات اشعریان چنان بودند که گویی در اموال و املاک و منازل و دارایی خود با مردم سهیم بودند.<ref>قمی، ص۲۸۰-۲۸۱</ref> ادعا شده گروهی از اینان در حمله ابرهه به کعبه شرکت داشته‌اند.<ref>ابن فهد، ج ۱ص ۲۹-۳۰</ref>
 
== هجرت به ایران ==
==نخستین اشعری مسلمان==
بر اساس گزارش نویسنده تاریخ قم، دربارهدربارهٔ علت مهاجرت اشعریان به ایران سه گزارش وجود دارد:
 
بر اساس برخی روایات به دلیل سابقه همکاری اشعریان با علی (ع) از یک سو و شرکت آنان در قیام مختار از سوی دیگر، حجاج بن یوسف ثقفی عامل خلیفه بر عراق، سختگیری بر اشعریان را آغاز کرد. حجاج محمد بن سائب را به آذربایجان تبعید کرد اما محمد در کوفه مخفی شد و حجاج بر او دست یافت و وی را به قتل رساند.<ref>خضری، ج2، ص167</ref> بر اساس برخی گزارش‌ها بعد از کشته شدن محمد بن سائب، اشعریان از کوفه خارج شدند.<ref>تاریخ قم، ص 260</ref>
مالک بن عامر اشعری را اولین مسلمان از قبیله اشعریان دانسته‌اند، وی که جد اعلای اشعریان قم است، نخستین مهاجر این قوم به سوی پیامبر (ص)، جهت پذیرش اسلام بود. وی پس از اسلام آوردن به میان قوم خود باز گشت و چند سال بعد با اقوام خویش برای مرتبه دوم، به نزد پیامبر (ص) آمد.
<ref>تاریخ قم، ص۲۶۸</ref>
<ref>اسدالغابه، ج۴، ص ۲۸۲</ref>
 
==هجرت به ایران==
 
بر اساس گزارش نویسنده تاریخ قم، درباره علت مهاجرت اشعریان به ایران سه گزارش وجود دارد:
 
بر اساس برخی روایات به دلیل سابقه همکاری اشعریان با علی(ع) از یک سو و شرکت آنان در قیام مختار از سوی دیگر، حجاج بن یوسف ثقفی عامل خلیفه بر عراق، سختگیری بر اشعریان را آغاز کرد. حجاج محمد بن سائب را به آذربایجان تبعید کرد اما محمد در کوفه مخفی شد و حجاج بر او دست یافت و وی را به قتل رساند.<ref>خضری، ج2، ص167</ref> بر اساس برخی گزارش‌ها بعد از کشته شدن محمد بن سائب، اشعریان از کوفه خارج شدند.<ref>تاریخ قم، ص 260</ref>
 
برخی روایات خروج اشعریان از کوفه را مربوط به شرکت آنان در قیام ضد اموی عبدالرحمن بن محمد بن اشعث دانسته‌اند. بر اساس این روایات حجاج بعد از شکست دادن عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر اشعریان خشم گرفت و تنها سه روز به آنان فرصت داد تا کوفه را ترک کنند و دستور داد بعد از سه روز هر کس از از ال سائب بن مالک را یافتند، بکشند.<ref>تاریخ قم، ص 264</ref>
 
روایت دیگری دربارهدربارهٔ علت کوچ اشعریان به ایران وجود دارد و آن بدرفتاری احوص اشعری با روستاییان ایرانی است که در زمین‌های او کار می‌کردند. بر اساس این روایت حجاج، احوص را در سال 93۹۳ به این دلیل به زندان انداخت و بعد او را به وساطت برادرش عبدالله از زندان آزاد کرد. عبدالله که از خشم گرفتن دوباره حجاج بر برادر می‌ترسید مهاجرت از کوفه را چاره کار دانست.
 
بدین‌ترتیب فرزندان سائب از کوفه کوچ نمودند، فرزندان سعد بن مالک نیز به آنان پیوستند، اولاد سعد به سوی قم آمده و در آنجا منزل گزیدند، <ref>تاریخ قم، ص ۲۶۰</ref> بدین ترتیب تمام فرزندان مالک بن عامر به سوی ایران سفر کردند، آنان و جمعی از خدمتگزاران، حرکت نموده و در راس آنان عبدالله و احوص پسران سعد اشعری بودند،<ref>تاریخ قم، ص ۲۶۲</ref> پس از مدتی اقوام و خویشان اشعریان به قم مهاجرت کردند.<ref>تقویم البلدان، ص۴۰۹</ref><ref>تاریخ قم، ص۲۵۷–۲۶۳</ref>
 
== دلیل انتخاب قم ==
<ref>تاریخ قم، ص۲۵۷-۲۶۳</ref>
علت انتخاب قم از سوی اشعریان را فتح این ناحیه توسط جدشان مالک بن عامر دانسته‌اند، وی با مردم این ناحیه به خوبی برخورد نموده و حتی در دفع اکراد طبرستان و دیلم از آن منطقه سعی کرد، به همین سبب آنان تا هنگام اقامتش در منطقه ملازم او بودند.<ref>تاریخ قم،ص۲۶۱قم، ص۲۶۱</ref> وی وقتی به کوفه برگشت، جریان دیلیمان و اهالی طخرود را با فرزندان خود در میان گذاشت، همین امر باعث عزیمت آنان به این نواحی شد و مورد استقبال مردم این شهر نیز قرار گرفتند.<ref>تاریخ قم،ص۲۶۰-۲۶۱قم، ص۲۶۰–۲۶۱</ref>
 
بر اساس برخی گزارش‌ها مقصد اشعریان قم نبود و اشعریان قصد سفر به مناطق دیگر از جمله [[اصفهان]]، [[قزوین]] و [[آذربایجان]] را داشتند؛ اما به دلیل تلفاتی که بر اثر شیوع وبا در ماه بصره ( منظور شهرهای همدان، نهاوند و قم است که عرب‌ها آن را ماه بصره می‌خواندند) به سوی مرکز ایران حرکت کرده و به سال 94ق۹۴ق. به روستای اَبَرَشّتَجان ([[آشتیان]])از نواحی قم رسیده و در آنجا به طور موقت اقامت کردند. در همین زمان دیلمیان به قم حمله کردند و اشعریان به کمک اشراف محلی آمده و دیلمیان را شکست دادند. بعد از این واقعه بومیان خواستار سکونت اشعریان در [[قم]] شدند.<ref>خضری، ج2، ص 168</ref>
==دلیل انتخاب قم==
 
علت انتخاب قم از سوی اشعریان را فتح این ناحیه توسط جدشان مالک بن عامر دانسته‌اند، وی با مردم این ناحیه به خوبی برخورد نموده و حتی در دفع اکراد طبرستان و دیلم از آن منطقه سعی کرد، به همین سبب آنان تا هنگام اقامتش در منطقه ملازم او بودند.<ref>تاریخ قم،ص۲۶۱</ref> وی وقتی به کوفه برگشت، جریان دیلیمان و اهالی طخرود را با فرزندان خود در میان گذاشت، همین امر باعث عزیمت آنان به این نواحی شد و مورد استقبال مردم این شهر نیز قرار گرفتند.<ref>تاریخ قم،ص۲۶۰-۲۶۱</ref>
 
بر اساس برخی گزارش‌ها مقصد اشعریان قم نبود و اشعریان قصد سفر به مناطق دیگر از جمله [[اصفهان]]، [[قزوین]] و [[آذربایجان]] را داشتند؛ اما به دلیل تلفاتی که بر اثر شیوع وبا در ماه بصره ( منظور شهرهای همدان، نهاوند و قم است که عرب‌ها آن را ماه بصره می‌خواندند) به سوی مرکز ایران حرکت کرده و به سال 94ق. به روستای اَبَرَشّتَجان ([[آشتیان]])از نواحی قم رسیده و در آنجا به طور موقت اقامت کردند. در همین زمان دیلمیان به قم حمله کردند و اشعریان به کمک اشراف محلی آمده و دیلمیان را شکست دادند. بعد از این واقعه بومیان خواستار سکونت اشعریان در [[قم]] شدند.<ref>خضری، ج2، ص 168</ref>
 
==اشعریان در قم==
 
== اشعریان در قم ==
با افزایش جمعیت اشعریان و در پی آن افزایش نفوذ و قدرت اشعریان در قم، اختلافاتی بین آنان و بومیان شهر ایجاد شد. نویسنده تاریخ قم عامل این اختلافات را بدر رفتاری و نقض پیمان بومیان دانسته است. اشعریان بر بومیان غلبه کرده و بزرگان آنان را کشتند.<ref>تاریخ قم، ص278</ref>
 
اشعریان در توسعه و آبادانی قم نقش مهمی داشتند و قم را که ‌متشکلمتشکل از روستاهای پراکنده بود به شهری اسلامی تبدیل کردند.<ref>خضری، ج2، ص 169</ref> از همین روست که برخی منابع بنای شهر قم را به اینان نسبت می‌‌دهندمی‌دهند.<ref>سمعانی، ج۱۰ص۴۸۵-۴۸۴ج۱۰ص۴۸۵–۴۸۴</ref><ref>یاقوت، ج۴ص ۱۷۵</ref> اما مسلم است که اشعریان قم را به سرعت توسعه دادند، و آن را از اصفهان جدا نموده و به صورت شهری مستقل در آوردنددرآوردند و بر اهمیت آنان افزودند، <ref>حسینی،۱۷۲حسینی، ۱۷۲</ref> ورود اشعریان به قم باعث نفوذ و گسترش اسلام و عقاید شیعی شد.
 
==تشیع‌ اشعریان‌ قم‌==
 
اگر بتوان‌ در شیعی‌ بودن‌ اشعریان‌ کوفه‌ تردید کرد، ظاهراً درباره تشیع‌ اشعریان‌ قم‌ نباید تردیدی‌ روا داشت‌. اینان‌ چندی‌ پس‌ از درآمدن‌ به‌ قم‌ تشیع‌ خود را آشکار کردند و به‌ تبلیغ‌ آن‌ اهتمام‌ ورزیدند و خیلی‌ زود قم‌ را به‌ صورت‌ یکی‌ از پایگاههای‌ تشیع‌ در آوردند. از میان‌ اینان‌ عالمان‌ و فقیهان‌ و محدثان‌ و متکلمان‌ بزرگی‌ برخاستند که‌ نامدارترین‌ آنان‌ تا پایان‌ دوره امامت ‌ و آغاز غیبت‌ کبری‌ کم‌ و بیش‌ با امامان ‌ عصر خود ارتباط داشتند و از آنان‌ حدیث ‌ نقل‌ می‌کردند و گاه‌ برخی‌ از آن‌ها نمایندگی‌ امام‌ عصر خود را در قم‌ رسماً بر عهده‌ داشتند و از این‌ راهها یاری‌های‌ فراوان‌ به‌ امامان‌ شیعی‌ و فکر و فرهنگ‌ شیعی‌ کردند، خاصه‌ که‌ اشعریان‌ نفوذ و قدرت‌ خود را در جاهای‌ دیگر نیز گسترانیدند. مثلاً حمزة بن‌ یسع‌ اشعری ‌ علاوه‌ بر امارت‌ [[قم]]‌، حکومت‌ [[قزوین]] ‌ را هم‌ داشت‌ و نیز [[ساوه]] ‌، [[فراهان]] ‌، [[تفرش]] ‌ و [[کاشان]] ‌ هم‌ به‌ تدریج‌ به‌ قلمرو اشعریان‌ افزوده‌ شد.<ref>قمی‌، حسن‌ بن‌ محمد، ج۱، ص۲۶۳، تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، به‌ کوشش‌ جلال‌ الدین‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.</ref><ref>قمی‌، حسن‌ بن‌ محمد، ج۱، ص۲۷۹، تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، به‌ کوشش‌ جلال‌ الدین‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.</ref>
 
==اقدامات اشعریان در قم==
 
==اقدامات تشیع اشعریان در قم ==
از روایات‌ سمعانی ‌<ref>سمعانی‌، عبدالکریم‌، ج۱۰، ص۴۸۴- ۴۸۵، الانساب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۸۲- ۱۳۹۹ق‌/۱۹۶۲- ۱۹۷۹م‌.</ref> و یاقوت ‌ <ref>یاقوت‌، بلدان‌، ج۴، ص۱۷۵.</ref> چنین‌ بر می‌آید که‌ پیش‌ از آن‌ قم‌ وجود نداشته‌، یا از اهمیتی‌ برخوردار نبوده‌ است‌ و شهر را این‌ اشعریان‌ بنیاد نهادند؛ اما دلایل‌ تاریخی‌ همچون‌ ذکر آن‌ در وقایع‌ فتوح‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از توابع‌ اصفهان‌ خلاف‌ آن‌ را ثابت‌ می‌کند.<ref>فقیهی‌، علی‌اصغر، ج۱، ص۵۰ -۶۳، تاریخ‌ جامع‌ قم‌، قم‌، حکمت‌.</ref> با این‌همه‌ مسلم‌ است‌ که‌ اشعریان‌ قم‌ را به‌ سرعت‌ توسعه‌ دادند و آن‌ را از اصفهان‌ جدا کردند و به‌ صورت‌ شهری‌ مستقل‌ در آوردند و بر اهمیت‌ آن‌ افزودند.<ref>حسینی‌ قمی، محمد، ج۱، ص۱۷۲، خلاصة البلدان‌، به‌ کوشش‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، قم‌، حکمت‌.</ref> مقارن‌ ورود اشعریان‌ همه‌ یا اغلب‌ مردم‌ قم‌ دین‌ زردشتی‌ داشتند <ref>بیک‌ ارباب‌، محمدتقی‌، ج۱، ص۱۸- ۱۹، تاریخ‌ دارالایمان‌ قم‌، به‌ کوشش‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، قم‌، ۱۳۵۳ش‌.</ref> و اشعریان‌ آتشکده آن‌جا را ویران‌ کردند و نخستین‌ مسجد را بر آوردند.<ref>قمی‌، حسن‌ بن‌ محمد، ج۱، ص۳۷، تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، به‌ کوشش‌ جلال‌ الدین‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.</ref> ورود اشعریان‌ به‌ قم‌ باعث‌ نفوذ و گسترش‌ اسلام ‌ و عقاید شیعی‌ شد. به‌ گزارش‌ قمی ‌ <ref>قمی‌، حسن‌ بن‌ محمد، ج۱، ص‌ ۲۷۸، تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، به‌ کوشش‌ جلال‌ الدین‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.</ref> نخستین‌ کسی‌ که‌ تشیع ‌ این‌ طایفه‌ را علنی‌ کرد و به‌ ترویج‌ آن‌ اهتمام ‌ ورزید، موسی‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ سعد اشعری‌ بود.
اگر بتوان در شیعی بودن اشعریان کوفه تردید کرد، ظاهراً دربارهٔ تشیع اشعریان قم نباید تردیدی روا داشت. اینان چندی پس از درآمدن به قم تشیع خود را آشکار کردند و به تبلیغ آن اهتمام ورزیدند و خیلی زود قم را به صورت یکی از پایگاه‌های تشیع درآوردند. از میان اینان عالمان و فقیهان و محدثان و متکلمان بزرگی برخاستند که نامدارترین آنان تا پایان دوره امامت و آغاز غیبت کبری کم و بیش با امامان عصر خود ارتباط داشتند و از آنان حدیث نقل می‌کردند و گاه برخی از آن‌ها نمایندگی امام عصر خود را در قم رسماً بر عهده داشتند و از این راه‌ها یاری‌های فراوان به امامان شیعی و فکر و فرهنگ شیعی کردند، خاصه که اشعریان نفوذ و قدرت خود را در جاهای دیگر نیز گسترانیدند. مثلاً حمزة بن یسع اشعری علاوه بر امارت [[قم]]، حکومت [[قزوین]] را هم داشت و نیز [[ساوه]]، [[فراهان]]، [[تفرش]] و [[کاشان]] هم به تدریج به قلمرو اشعریان افزوده شد.<ref>قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۲۶۳، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref><ref>قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۲۷۹، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>
 
==سرانجام اقدامات اشعریان در قم ==
از روایات سمعانی<ref>سمعانی، عبدالکریم، ج۱۰، ص۴۸۴–۴۸۵، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲–۱۳۹۹ق‌/۱۹۶۲–۱۹۷۹م.</ref> و یاقوت<ref>یاقوت، بلدان، ج۴، ص۱۷۵.</ref> چنین بر می‌آید که پیش از آن قم وجود نداشته، یا از اهمیتی برخوردار نبوده است و شهر را این اشعریان بنیاد نهادند؛ اما دلایل تاریخی همچون ذکر آن در وقایع فتوح به عنوان یکی از توابع اصفهان خلاف آن را ثابت می‌کند.<ref>فقیهی، علی‌اصغر، ج۱، ص۵۰–۶۳، تاریخ جامع قم، قم، حکمت.</ref> با این‌همه مسلم است که اشعریان قم را به سرعت توسعه دادند و آن را از اصفهان جدا کردند و به صورت شهری مستقل درآوردند و بر اهمیت آن افزودند.<ref>حسینی قمی، محمد، ج۱، ص۱۷۲، خلاصة البلدان، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، حکمت.</ref> مقارن ورود اشعریان همه یا اغلب مردم قم دین زردشتی داشتند<ref>بیک ارباب، محمدتقی، ج۱، ص۱۸–۱۹، تاریخ دارالایمان قم، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، ۱۳۵۳ش.</ref> و اشعریان آتشکده آن‌جا را ویران کردند و نخستین مسجد را برآوردند.<ref>قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۳۷، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> ورود اشعریان به قم باعث نفوذ و گسترش اسلام و عقاید شیعی شد. به گزارش قمی<ref>قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص ۲۷۸، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> نخستین کسی که تشیع این طایفه را علنی کرد و به ترویج آن اهتمام ورزید، موسی بن عبدالله بن سعد اشعری بود.
 
== سرانجام اشعریان ==
تحقیقات نشان می دهدمی‌دهد از مجموع ۸۳ نفر و محدث اشعری، ۳۸ نفر در قرن دوم و ۳۳ نفر در قرن سوم و هفت نفر در قرن چهارم می زیسته اندمی‌زیسته‌اند که خود، گویای سیر شکوفایی و افول علمی این خاندان است.<ref>شجره یشجرهٔ علمی خاندان اشعری قم» فصلنامه یفصلنامهٔ علوم حدیث ،حدیث، ش ۵ ،۵، ص ۲۳۰</ref> در قرن چهارم و با شروع دوران غیبت کبری ،کبری، دوران عظمت و آوازه اشعریان رو به افول نهاد. مهم ترینمهم‌ترین عامل افول خاندان اشعری، حملات متوالی نظامی و شورشهای مکرر قمی هاقمی‌ها بر ضد حکومت مرکزی است. نویسنده تاریخ قم (کتاب)، عوامل زوال این خاندان را این گونه توصیف می کندمی‌کند:
لاجرم پایه یپایهٔ دولت ایشان بلغزید و دشمن بر ایشان ظفر یافت. بعضی هلاکت شدند و برخی جلای وطن کردند، مگر اندکی از ایشان که بماندند.
بعضی بر اندک معاشی که ایشان را بود، قناعت کردند و بعضی دیگر، قافله هاقافله‌ها رابدرقه می کردندمی‌کردند و حق السعی می گرفتندمی‌گرفتند.<ref>تاریخ قم ،قم، ص ۲۴۱</ref>
 
از خاندان اشعری در روز گار ما، تنها دو خانواده اشعری (طاهری و انصاری) باقی مانده اند.مانده‌اند؛ که اولی از سلاله یسلالهٔ زکریا بن آدم و دومی منسوب به سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری اند. ملا محمدطاهر اشعری و فرزندش عبدالله اشعری و نواده ینوادهٔ او ملا محمدطاهر اشعری قمی، از روحانیون معروف قم و از اساتید امام خمینی (ره) درتاریخ معاصر بوده اندبوده‌اند.<ref name="ستارگان حرم،شماره۲۷-۲۶حرم، شماره۲۷–۲۶ ص ۲۷۳">ستارگان حرم،شماره۲۷-۲۶حرم، شماره۲۷–۲۶ ص ۲۷۳</ref> وی در جوار امامزاده پنج تن در زرند کهنه مدفون می باشدمی‌باشد. فرزند میرزا علی اصغر قمی اشعری نیز کسی است که امام خمینی دربارهدربارهٔ وی می فرمایدمی‌فرماید: من ۴۶سال با وی هم بحث بوده حتی مکروهی از وی ندیدم.<ref name="ستارگان حرم،شماره۲۷-۲۶حرم، شماره۲۷–۲۶ ص ۲۷۳" />
 
همچنین از این خاندان می توانمی‌توان از شیخ مرتضی انصاری نام برد که از شاگردان شیخ عبد الکریم حائری (مؤسس حوزه یحوزهٔ علمیه قم) و از خطبا و مبلغان بنام بود.بود؛ و بیش ازسی هزار حدیث از حفظ داشت و از مخالفان مشهور بهائیت و کمونیسم بود. گفته اندگفته‌اند نخستین یورش ارتش محمد رضا شاه پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲ به هنگام سخنرانی وی صورت گرفت.<ref>دائره المعارف تشیع ،تشیع، ج ۲ ،۲، ص ۱۹۹</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
* (۱) ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۵۸م.
* [
* (۲) ابن‌ابن سعد، محمد، الطبقات‌الطبقات الکبری‌،الکبری، بیروت‌،بیروت، دارصادر.
http://fa.wikishia.net/view/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%88%D9%86 مقاله خاندان اشعری در ویکی شیعه]
* (۳) ابن فهد، محمد، اتحاف الوری باخبار ام‌القری، به کوشش فهیم محمد شلتوت، مکه، جامعة ام القری.
*(۱) ابن‌ درید، محمد، الاشتقاق‌، به‌ کوشش‌ عبدالسلام‌ محمدهارون‌، قاهره‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۵۸م‌.
* (۴) احمد بن‌بن حنبل‌،حنبل، مسند، استانبول‌،استانبول، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۷م‌۱۹۸۷م.
*(۲) ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری‌، بیروت‌، دارصادر.
* (۵) بیک ارباب، محمدتقی، تاریخ دارالایمان قم، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، ۱۳۵۳ش.
*(۳) ابن ‌فهد، محمد، اتحاف‌ الوری‌ باخبار ام‌القری‌، به‌ کوشش‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، مکه‌، جامعة ام‌ القری‌.
* (۶) حسینی، محمد، خلاصة البلدان، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، حکمت.
*(۴) احمد بن‌ حنبل‌، مسند، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۷م‌.
* (۷) خلیفه بن خیاط، الطبقات، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۶م.
*(۵) بیک‌ ارباب‌، محمدتقی‌، تاریخ‌ دارالایمان‌ قم‌، به‌ کوشش‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، قم‌، ۱۳۵۳ش‌.
* (۸) دانشنامه.
*(۶) حسینی‌، محمد، خلاصة البلدان‌، به‌ کوشش‌ مدرسی‌ طباطبایی‌، قم‌، حکمت‌.
* (۹) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲–۱۳۹۹ق‌/۱۹۶۲–۱۹۷۹م.
*(۷) خلیفه بن‌ خیاط، الطبقات‌، به‌ کوشش‌ سهیل‌ زکار، دمشق‌، ۱۹۶۶م‌.
* (۱۰) سیوطی، الخصائص الکبری، بیروت، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م.
*(۸) دانشنامه‌.
* (۱۱) طبری، تاریخ.
*(۹) سمعانی‌، عبدالکریم‌، الانساب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۸۲- ۱۳۹۹ق‌/۱۹۶۲- ۱۹۷۹م‌.
* (۱۲) علامه حلی، حسن، رجال، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۱م.
*(۱۰) سیوطی‌، الخصائص‌ الکبری‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
* (۱۳) علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت‌/بغداد، ۱۹۷۶م.
*(۱۱) طبری‌، تاریخ‌.
* (۱۴) فقیهی، علی‌اصغر، تاریخ جامع قم، قم، حکمت.
*(۱۲) علامه حلی‌، حسن‌، رجال‌، به‌ کوشش‌ محمد صادق‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۱م‌.
* (۱۵) قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
*(۱۳) علی‌، جواد، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌/بغداد، ۱۹۷۶م‌.
* (۱۶) قهپایی، عنایت الله، مجمع الرجال، قم، ۱۳۸۴ق.
*(۱۴) فقیهی‌، علی‌اصغر، تاریخ‌ جامع‌ قم‌، قم‌، حکمت‌.
* (۱۷) کشی، رجال، اختیار طوسی، به کوشش مهدی رجایی، قم، ۱۴۰۴ق.
*(۱۵) قمی‌، حسن‌ بن‌ محمد، تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، به‌ کوشش‌ جلال‌ الدین‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
* (۱۸) کلبی، هشام، نسب معدوالیمن الکبیر، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م.
*(۱۶) قهپایی‌، عنایت‌ الله‌، مجمع‌ الرجال‌، قم‌، ۱۳۸۴ق‌.
* (۱۹) مسلم بن حجاج، صحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، استانبول، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م.
*(۱۷) کشی‌، رجال‌، اختیار طوسی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌، ۱۴۰۴ق‌.
* (۲۰) مفید، محمد، «تصحیح‌تصحیح الاعتقاد»، مصنفات‌مصنفات الشیخ‌الشیخ المفید، قم‌،قم، ۱۳۷۱ش‌۱۳۷۱ش.
*(۱۸) کلبی‌، هشام‌، نسب‌ معدوالیمن‌ الکبیر، به‌ کوشش‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.
* (۲۱) نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
*(۱۹) مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
* (۲۲) یاقوت، بلدان.
*(۲۰) مفید، محمد، «تصحیح‌ الاعتقاد»، مصنفات‌ الشیخ‌ المفید، قم‌، ۱۳۷۱ش‌.
* (۲۳) یحیی بن حسین، غایة الامانی، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، ۱۳۸۸ق‌/۱۹۶۸م.
*(۲۱) نجاشی‌، احمد، رجال‌، به‌ کوشش‌ موسی‌ شبیری‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌.
*(۲۲) یاقوت‌، بلدان‌.
*(۲۳) یحیی‌ بن‌ حسین‌، غایة الامانی‌، به‌ کوشش‌ سعید عبدالفتاح‌ عاشور، قاهره‌، ۱۳۸۸ق‌/۱۹۶۸م‌.
 
{{افراد-خرد}}