گندمان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
دوست گرامی باید به این شکل انجام دهید.
خط ۳۴:
 
== تاریخچه ==
آنچه امروزه گندمان خوانده می شود نام شهری است که مرکز بخشی به همین نام نیز می باشد. اما در گذشته ای نه چندان دور، یعنی تا پایان روزگار حکومت قاجاریه و اوایل دورة پهلوی، نام محالی بزرگ بود و یکی از محال چهارگانة اصفهان(چهارمحالِ اصفهان) را تشکیل می داد. محال گندمان بر اساس منابع تاریخی و جغرافیائی، ازجمله  کتاب گرانقدر مرآة البلدان ناصری نوشتة محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدین شاه قاجار و کتاب «نصف جهان فی تعریف اصفهان» محمد مهدی بن محمدرضا اصفهانی که آن نیز در روزگار ناصرالدین شاه قاجار نوشته شده است، منطبق با شهرستان بروجنِ امروزی می باشد.[[#<ref>ر. edn1|[1]]]ک. محمدمهدی بن محمدرضا اصفهانی، نصف جهان فی تعریف اصفهان، تصحیح منوچهر ستوده، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1368، ص317.</ref>
 
دربارة تاریخ گندمان در دوران  پیش از اسلام اطلاعات فراوانی در دست نداریم اما دربارة تاریخ این شهر و محال در دورة پس از اسلام خوشبختانه گزارش هائی فراوان در منابع تاریخی به چشم می خورد. این گزارش ها به اندازه ای است که به جرأت و بی تردید می توان ادّعا کرد گندمان تاریخدارترین منطقة استان کنونی چهارمحال و بختیاری است.
 
بر اساس کشفیات باستان شناسیِ سال های اخیر(سال 1372) در تپه های معروف به بهرامِ گوری در این شهر از دوران پیش از تاریخ، یعنی روزگاری که هنوز خط و نوشتن اختراع نشده بود، مردمانی می زیسته اند. بدین ترتیب این مکان یکی از کهن ترین زیست گاه های انسان در فلات ایران به شمار می آید. در دورة سلسله های پیش از اسلامیِ ماد، هخامنشی و اشکانی چندان اطلاعاتی دربارة وضعیت گندمان در دست نداریم. تنها به حدس وگمان و برخی نشانه های تاریخی می توان گفت که در این روزگاران نیز این ناحیه آباد و مورد توجه فرمانروایان این سلسله ها بوده است. به گونه ای که محمدتقی خان حکیم در کتاب گنج دانش حدس زده است که چمن «هی بو پوتو»، که در منابع یونانی همروزگارِ سلسله های بالا، از جمله کتاب جغرافیای استرابون،  از آن یاد شده است، همان چمن گندمان است که چمن شاهی یا سلطانی بوده است.[[#<ref>ر. edn2|[2]]]ک. محمدتقی خان حکیم، گنج دانش، به اهتمام محمدعلی صولتی و جمشید کیانفر، تهران، انتشارات زرین، 1366، ص486.</ref> اما دربارة گندمان در دورة سلسلة پیش از اسلامیِ ساسانی خوشبختانه آگاهی های روشن تری در دست داریم. به گونه ای که در باورهای عمومی مردمان این شهر و پیرامونِ آن نامِ گندمان با نام یکی از بلندآوازه ترین پادشاهان این سلسله، یعنی بهرام گور، گره خورده است. هرچند باورهای عمومی را نمی توان سندی کامل برای تاریخنگاری دانست، امّا چنان که نشانه هائی هم در تأیید و تکمیلِ این باورها در منابع تاریخی یافت شود، این باورها می تواند مورد اعتنا قرار گیرد. باورهای عمومی مردمان اینجا چنین است که گندمان پایتخت بهرام گور بوده است. اما می دانیم که پایتخت بهرام گور هم مانند دیگر ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغدادِ امروزی بوده است. اما این باور از کجا پدید آمده است. منابع تاریخی گزارش می کنند که بهرام گور علاقة فراوانی به شکار داشت و در جریان یکی از شکارهای خود در سرزمینی میان اصفهان و شیراز، هنگام دنبال کردنِ شکاری، در چاهی یا به روایتی باتلاقی فرو رفت. به گونه ای که هرچند باطلاق را کاویدند نشانی از او نیافتند.[[# edn3|[3]]] این واقعیت می تواند گویای دو چیز باشد: نخست این که پادشاهی همچون بهرام گور، با آن علاقة بی پایان به شکار، حتماً به شکارگاه مهمی مانند گندمان و چمن زار معروف آن بی توجه نبوده و دیگر این که احتمالاً در این نقطه کاخی یا اقامتگاهی تابستانی برای خود ساخته است که در افواه عمومی از آن به پایتخت یاد کرده اند. این کاخ به احتمالِ بسیار نه تپه های معروف به بهرام گوری در مرکز شهر گندمان کنونی، بلکه در مزارع شمال غرب گندمان بوده است که متأسفانه در تسطیح زمین های این مزارع در حدود اواخر دهة شصت به کلی نابود شد و بسیاری از شاهدان نشانه هائی روشن از وجود ساختمانه های بزرگ را در آنجا هنگام خاکبرداری مشاهده کرده بودند. نکتة پایانی این که باتلاقی که به ادعای منابع تاریخی، بهرام گور در آن فرو رفت به احتمال بسیار زیاد همین تالاب بزرگ گندمان است که در سال های نه چندان دور همگان عظمت آن را دیده بودند. چه یکی از راه های کهن میان اصفهان تا شیراز راهی بود که از همین گندمان می گذشت و تا همین اواخر گذرگاه پادشاهانی همچون کریم خان زند و آقامحمدخان قاجار نیز بود و در مسیر این راه شکارگاهی و تالابی مهم تر از تالاب گندمان نمی توان یافت.
 
تاریخ گندمان در تاریخ ایران پس از اسلام بسیار روشن تر و مفصّل تر از پیش از اسلام است. به گونه ای که بسیاری از رویدادهای بزرگ و کوچک تاریخ ایران بعد از اسلام با نام گندمان گره خورده است. از این رو به جرأت می توان ادّعا کرد که نام گندمان در رویدادهای تاریخی ایران پس از اسلام، از زمان سلجوقیان(قرن پنجم و ششم هجری) تا اواخر روزگار قاجاریه(دوران معاصر) در دوران اکثریت قریب به اتّفاق سلسله های اسلامی به مناسبت های مختلف و در رویدادهای گوناگون ذکر شده است. برای نمونه مواردی از این یادکردها در زیر یادآوری می شود. بدیهی است ذکر تمام موارد در این مجال اندک نمی گنجد و نیاز به مجالی بسیار گسترده تر دارد.
خط ۵۷:
== منابع ==
{{پانویس}}
----
----[[# ednref1|[1]]] - ر. ک. محمدمهدی بن محمدرضا اصفهانی، نصف جهان فی تعریف اصفهان، تصحیح منوچهر ستوده، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1368، ص317.
 
[[# ednref2|[2]]] - ر. ک. محمدتقی خان حکیم، گنج دانش، به اهتمام محمدعلی صولتی و جمشید کیانفر، تهران، انتشارات زرین، 1366، ص486.