ابرهة بن صباح: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش 5.234.48.21 (بحث) خنثی‌سازی شد. (تل)
خط ۱۹:
 
هر یک از آن پرندگان سه سنگریزه در اختیار داشت؛ یکی به [[منقار]]، و دو تا در میان انگشتان پاهایش. سنگریزه‌ها به اندازة دانه‌های نخود بودند. همینکه هر یک از آن سنگریزه‌ها به یکی از لشگریان ابرهه اصابت می‌کرد، اعضای او را متلاشی می‌گرد، و هلاکش می‌ساخت. سنگریزه‌ها به همة آنان اصابت نکرد. پای به فرار گذاشتند، و چون امواج دریا در یکدیگر فرو رفتند. در راه و بیراهه یکی پس از دیگری از مرکبشان بر زمین می‌افتادند، و بر سر هر آبشخوری در میان راه، چند تن از آنان بر زمین می‌افتادند و از میان می‌رفتند. خود ابرهه را نیز، خداوند متعال بر او دردی بی‌درمان مسلط گردانید که بر اثر آن انگشتانش بندبند جدا می‌شدند و می‌افتادند. وقتی به صنعا رسید، از شدت لاغری و نزاری همچون جوجه‌ای پرکنده شده بود. دیری نپایید که سینه‌اش نیز برشکافت و قلبش از قفسة سینه بیرون افتاد، و در گذشت.{{نیازمند منبع}}
 
این داستان دارای هیچ سند تاریخی نیست.
 
== پانویس ==