کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Hootandolati (بحث | مشارکتها) جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: کندراسیون⟸کنفدراسیون، آمرکای⟸آمریکای، ، بوذ⟸بود، ، پشنهاد⟸پیشنهاد، |
Hootandolati (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲:
'''از انشعاب تا وحدت'''
اتفاقاتی که به وحدت در این کنفدراسیون انجامید، در فاصله دیماه ۱۳۴۰ تا دیماه ۱۳۴۲ رخ داد. در این مدت، سومین نشست کنفدراسیون اروپایی در پاریس، سازمان دانشجویان آمریکا به آن پیوست و کنفدراسیون جهان تشکیل یافت اما در روز تولد با خطر انشعاب روبرو شد. نحوه رایدهی سازمان آمریکا که در اختیار جبهه ملی بود با مخالفت سازمانهای اروپایی که در اختیار هواداران حزب توده و نیروی سوم بودند، مواجه شد و کنگره با خروج آنان با اختلاف به پایان رسید اما عزم دانشجویان برای حفظ اتحاد موجب شد که در کنگره [[لوزان]]، یکپارچگی ایجاد شود. در این دوره تفکر جبهه ملی بر کنفدراسیون حاکم شد؛ چیزی که منبعث از حوادث ایران و ظهور جبهه ملی دوم در فضای باز سیاسی ناشی از دولت امینی بود. خواستههای کنفدراسیون در کنگره وحدت نیز منبعث از همین موضوع بود: رد دخالت خودسرانه شاه در امور، اجرای کامل قانون اساسی و آزادی مصدق. با این حال، اعضای کنفدراسیون به تبعیت از رهبران جبهه ملی با دولت امینی به مخالفت برخاستند.<ref name="ReferenceA" />
'''غلبه رادیکالیسم'''
در این دوره که فاصله دیماه ۱۳۴۲ تا آذر ۱۳۴۴ را تشکیل میدهد، فضای کنفدراسیون به [[رادیکالیسم]] گرایید. سرکوب قیام پانزدهم خرداد و پرآوازه شدن راه انقلابی که در [[الجزایر]] و [[کوبا]] به پیروزی رسیده بود، باعث شد که در کنگره سوم خواست اجرای [[قانون اساسی]] به خواست سرنگونی حکومت تغییر یافته و «قاطعیت انقلابی یگانه راه آزادی و استقلال» تشخیص داده شود. کنفدراسیون در کنگره چهارم رفراندوم [[انقلاب سفید]] و اصطلاحات ناشی از آن را غیرقانونی اعلام کرد و تجارت آزاد را سیاست [[قرون وسطا]]یی نامید و مدل [[اروپای شرقی]] را الگوی مناسب [[اقتصاد]] معرفی کرد. برخی از نیروهای کنفدراسیون سازمان انقلابی [[حزب توده]] را با مشی [[مائوئیست]]ی و برای مبارزه مسلحانه گرویدند. در همین دوره بنیانگذاران کنفدراسیون که از هواداران [[خلیل ملکی]] بودند کنفدراسیون را در اعتراض به انحراف از مشی صنفی و غلبه مشی سیاسی بر آن ترک گفتند.<ref name="ReferenceA" />
'''کنفدراسیون، سازمان ضد امپریالیستی'''
در این دوره یعنی فاصله سالهای ۱۳۴۴ تا اردیبهشت ۱۳۴۷، تقویت نفوذ چپ در کنفدراسیون ادامه داشت. در دورههای پیشین هیئت دبیران در انحصار [[جبهه ملی]] بود اما در کنگرههای پنجم و ششم سهم سازمان انقلابی به دو دبیر افزایش یافت. در این دوره جبهه ملی اروپا و آمریکا درگیر انشعاب به دلیل مارکسیست شدن اکثر اعضا شد. بناباین سیاستهای کنفدراسیون ملغمهای بود که از نگاه مائوئیستی سازمان انقلابی و نگاه جناح مارکسیست شده جبهه ملی، به گونهای که در کنگره هفتم، کنفدراسیون، نهادی ضد [[امپریالیست]]ی، دموکراتیک و خلقی اعلام شد. البته سکون فعالیت سیاسی در داخل کشور دامن کنفدراسیون را نیز گرفت و تعداد اعضای آن در سال ۱۳۴۵ کاهش یافت. با این حال، کنفدراسیونیها هنگام سفر شاه به [[آلمان غربی]]، چنان اعتراضات وسیعی به راه انداختند که تاریخساز شد یعنی یک دانشجوی آلمانی در جریان اعتراضات کشته و کنفدراسیون پیوند محکمی با جنبش آلمان یافت.<ref name="ReferenceA" />
'''تسلط مائوئیستها بر کنفدراسیون'''
این دوره -فاصله اردیبهشت ۱۳۴۷ تا اردیبهشت ۱۳۴۹- را باید دوره اقتدار مائوئیستها بر کنفدراسیون دانست. اگرچه در کنگره هشتم جناح جبهه ملی توانست دو عضو در هیئت دبیران داشته باشد اما در کنگره نهم تمامی پنج عضو دبیران مائوئیست بودند به جز سازمان انقلابی در این دوره سه گروه مائوئیستی دیگر سر برآوردند. یکی در آمریکا (انقلابیون کمونیست) و دو تای دیگر در اروپا (کادرها و توفان). تمامی این گروهها بر معادلات درونی کنفدراسیون تأثیر بسزا داشتند. در آغاز دهه هفتاد میلادی اگرچه کنگرهها با شرکت تعداد بالایی از دانشجویان برگزار میشد اما جناحبندی میان گروههای ریز و درشت متمایل به چین و جبهه ملی مارکسیست شده بیش از پیش تشدید شده بود؛ به گونهای که هیئت دبیران در کنگره دهم انتخاب شد.<ref name="ReferenceA" />
'''کارزار با حکومت شاه'''
خط ۳۱:
'''مبارزه چریکی'''
با شروع مبارزه مسلحانه در ایران جناحهای مختلف کنفدراسیون در این دوره (دیماه ۱۳۵۰ تا دیماه ۱۳۵۲) درگیر مباحث بیپایان دربارهٔ لزوم گنجاندن خواست سرنگونی حکومت شاه در خط مشی کنفدراسیون و همچنین نحوه حمایت از سازمانهای چریکی در ایران شدند. سازمان مائوئیست انقلابیون کمونیست که بر بخش آمریکایی کنفدراسیون مسلط بود، به رغم مخالف با مبارزه مسلحانه، خواهان تغییر خط مشی کنفدراسیون با هدف سرنگونی شاه بود. سازمان انقلابی و گروه توفان مخالف با انتخاب این خط مشی و گروه کادرها، منشعب از سازمان انقلابی، هوادار این مشی بودند. دو کنگره سیزدهم و چهاردهم درگیر این مباحث بودند در حالی که شاخه خاورمیانه جبهه ملی مارکسیستشده هوادار مشی مبارزه مسلحانه با محوریت سازمانهای چریکی (که مؤسسان و بدنه دانشجویی داشتند) شده بود. اگرچه تعداد اعضای کنفدراسیون رو به افزایش بود اما اختلاف میان بلوک هوادار مشی چریکی و بلوک مائوئیستی و اختلاف درونی این بلوکها روز به روز بالا میگرفت.<ref name="ReferenceA" />
'''اختلاف در کنفدراسیون'''
در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶، اختلاف در کنفدراسیون به اوج رسید. علاوه بر چندین گروه مائوئیستی، دو جناح از هواداران مشی دو سازمان چریکهای فدایی و مجاهدین در کنفدراسیون ایجاد شده بود. کنگره پانزدهم به همین دلیل موفق به انتخاب هیئت دبیران و کنگره شانزدهم حتی موفق به انتخاب هیئت دبیران '''موقت''' هم نشد. اگرچه در این کنگره ضرورت سرنگونی رژیم شاه به عنوان اصلی مهم در خطمشی کنفدراسیون گنجانده شد. سازمانهای چریکی در پیامهایشان میخواستند کنفدراسیون به مثابه پشت جبهه آنان عمل کند و بلوک قدرتمندی در کنفدراسیون از این خواسته حمایت میکرد. گرایشهای سیاسی که در ابتدا کنفدراسیون را تشکیل داده بودند (جوانان ناراضی از حزب توده، جوانان جبهه ملی و هواداران خلیل ملکی) جای خود را به چندین فرقه متعصب و متخاصم مارکسیستی داده بودند و دیگر امکانی برای ادامه وحدت وجود نداشت. به این ترتیب، جریانهای انشعابی کنگره شانزدهم هر یک جداگانه، اما به نام کنفدراسیون به مبارزه خود مبتنی بر حمله و اشغال نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در غرب ادامه دادند.<ref name="ReferenceA" />
== فضای دانشجویی ایران پیش از تشکیل کنفدراسیون ==
خط ۴۷:
=== خاستگاههای تشکیل کنفدراسیون در اروپا ===
==== فرانسه ====
در فرانسه «[[انجمن دانشجویان ایرانی]]» از اوایل دههٔ ۱۹۵۰ به وجود آمده بود. این انجمن ابتدا خیلی فعال نبود و طبق گفتهٔ دکتر [[علیاصغر حاجسیدجوادی]]
==== بریتانیا ====
خط ۵۵:
در طول دههٔ ۵۰ [[جمهوری فدرال آلمان]] و شهر [[برلین غربی]] به صورت بزرگترین تجمع دانشجویان ایرانی خارج از کشور درآمد. «سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آلمان»، که وابسته به حزب توده بود، در اواخر دههٔ ۵۰ تأسیس شد. سازمانهای دانشجویی دیگری در توبینگن، هایدلبرگ، هامبورگ، و هانوور نیز فعال بودند. در سال ۱۹۶۰ نمایندهٔ ده سازمان دانشجویی با همدیگر ملاقات کردند تا به صورت فدراسیونی با هم متحد شوند و حاصل این قرار تأسیس «فدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم آلمان» بود.
==== کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا (کنگرهٔ هایدلبرگ) ====
در فاصلهٔ روزهای ۱۵ و ۱۸ آوریل ۱۹۶۰ نمایندگان سازمانهای دانشجویی یادشده از فرانسه، آلمان و بریتانیا در [[هایدلبرگ]]، آلمان غربی گردهم آمده و در نتیجه ادغام سازمانهای خود «[[کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا]]» را تأسیس کردند.
خط ۹۴:
== پیوند به بیرون ==
* '''کنفدراسیون، جنبش دانشجوئی، ساواک شاه و روزنامه کیهان''': مطالبی
* [http://www.ois-iran.com/2011/mordad-1390/ois-iran-1157-jonbeshe_daneshjouie_dar_kharejekeshwar-CISNU.htm جنبش دانشجوئی ایران قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ـ چگونگی تأسیس و شکل گرفتن کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی(اتحادیه ملی). دکتر منصور بیات زاده]
*[http://www.iranicaonline.org/articles/confederation-of-iranian-students-national-union-konfederasiun-e-jahani-e-mohasselin-wa-danesjuyan-e-irani-e مقاله کنفدراسیون دانشجویان ایرانی] در ''[[دانشنامه ایرانیکا]]''، به قلم [[افشین متین عسگری]]
|