تات‌های قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hossein.sajjadian (بحث | مشارکت‌ها)
تغییر مکان تصویر پرچم
جز اصلاح منابع با استفاده از AWB
خط ۲۸:
 
== آمارهای رسمی جمهوری آذربایجان ==
دولت [[جمهوری آذربایجان]] در سال۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تاتهای آذربایجان را ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کرده‌است.<ref>http://unstats.un.org/unsd/demographic/products/dyb/dybcensus/V2_table4.xls</ref> اما تا قرن بیستم تعداد تاتزبانها بسیار بیشتر بود. برای نمونه آمار ۱۸۸۶، شمار تاتها را صد و بیست هزار نفر ذکر کرده‌است.<ref name="ReferenceA">“In the nineteenth century the Tats were settled in large homogeneous groups. The intensive processes of assimilation by the Turkic-speaking Azerbaijanis cut back the territory and numbers of the Tats. In ۱۸۸۶ they numbered more than ۱۲۰٬۰۰۰ in Azerbaijan and ۳٬۶۰۰ in Daghestan. According to the census of ۱۹۲۶ the number of Tats in Azerbaijan (despite the effect of natural increase) had dropped to ۲۸٬۵۰۰, although there were also ۳۸٬۳۰۰ “Azerbaijanis”with Tat as their native language.” (Natalia G. Volkova “Tats”in Encyclopedia of World Culture, Editor: David Publisher, New York: G.K. Hall, Prentice Hall International, ۱۹۹۱-۱۹۹۶).</ref>. پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تاتها به ۲۸۵۰۰ تقلیل یافت<ref>“In the nineteenth century the Tats were settled in large homogeneous groups. The intensive processes of assimilation by the Turkic-speaking Azerbaijanis cut back the territory and numbers of the Tats. In ۱۸۸۶ they numbered more than ۱۲۰٬۰۰۰ in Azerbaijan and ۳٬۶۰۰ in Daghestan. According to the census of ۱۹۲۶ the number of Tats in Azerbaijan (despite the effect of natural increase) had dropped to ۲۸٬۵۰۰, although there were also ۳۸٬۳۰۰ “Azerbaijanis”with Tat as their native language.” (Natalia G. Volkova “Tats”in Encyclopedia of World Culture, Editor: David Publisher, New York: G.K. Hall, Prentice Hall International, ۱۹۹۱-۱۹۹۶).<name="ReferenceA"/ref>. بنابر نظر این منبع، تعداد تاتها بخاطر سیاست آسیمیله کاهش یافته‌است.در آمار سال ۱۹۷۹ شوروی نیز تعداد تاتها در کل جمهوری آذربایجان ۸۸۶۷ نفر عنوان شده‌است.<ref>[http://www.ethno-kavkaz.narod.ru/rnazerbaijan.html население азербайджана<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> عباس قلیخان باکیخانوف(قرن نوزدهم) نیز به وجود شمار زیادی تات در «اطراف باکو» اشاره می‌کند او همچنین نام هشت روستای تات در [[داغستان]] را آورده‌است.<ref>Abbas Qoli Agha Bakikhanov, a ۱۹th century literary figure from the Caucasia mentions in his Golestan Iram large number of Tats in the area around Baku:There are eight villages in Tabarsaran which are: Jalqan, Rukan, Maqatir, Kamakh, Ridiyan, Homeydi, Mata'i, and Bilhadi. They are in the environs of a city that Anushiravan built near the wall of Darband. Its remains are still there. They speak the Tat language, which is one of the languages of Old Persia. It is clear that they are from the people of Fars and after its destruction they settled in those villages...The districts situated between the two cities of Shamakhi and Qodyal, which is now the city of Qobbeh, include Howz, Lahej, and Qoshunlu in Shirvan and Barmak, Sheshpareh and the lower part of Boduq in Qobbeh, and all the country of Baku, except six villages of Turkmen, speak Tat. it becomes apparent from this that they originate from Fars. (Floor, Willem. and Javadi, Hasan. i(۲۰۰۹), "The Heavenly Rose-Garden: A History of Shirvan & Daghestan by Abbas Qoli Aqa Bakikhanov, Mage Publishers, ۲۰۰۹) Original Persian: درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده است: هشت قریه در [[طبرسران]] که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً”در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده است: محالات واقع در میان بلوکین شماخی و قدیال که حالا شهر قبه است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو به جز شش قریه ترکمن، همین زبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریه خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیه ی سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات‌منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول می‌نامند. (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah [va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, ۱۹۷۰.)</ref>. درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده است: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً”در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده است: محالات واقع در میان بلوکین‌شماخی و قدیال که حالا شهر قبه است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریه ی تراکمه، همین‌زبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریه ی خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیه ی سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات‌منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول می‌نامند<ref>گلستان-ارم - متن علمی - انتشارات علم (Gulistan-i Iram, Baki Khanuf, “Gulistan-i Iram”, matn-i ilmi - intiqadi bi-sayy va ihtimam: Abd al-Karim Ali-zadah [va digaran],Bakku: Idarah-i intisharat-i Ilm, ۱۹۷۰.)</ref>.
 
== خودشناسانندگی ِ تات‌ها ==
خط ۹۵:
 
=== تاتها و ارمنیان ===
برخی از مآخذ و نوشته‌های سده‌های ۱۸-۲۰ میلادی شماری از تات‌زبانان روستایی قفقاز جنوبی را به نامهای «تات ارمنی»، «تاتهای مسیحی» و «تاتهای گرجی» معرفی میکنند. نویسندگان در این نوشته‌ها انگاره‌ای را پیش کشیده‌اند که بخشی از پارسیان در شرق قفقاز جنوبی به دین [[کلیسای ارتودکس ارمنی]] درآمده‌اند. ولی آنها این واقعیت را نادیده گرفته‌اند که آن شهروندان در واقع خود را ارمنی می‌دانسته‌اند <ref name="ReferenceB">A. Akopian. Ustnie istorii tatoyazichnikh armyan o sobitiyakh nachala ۲۰ veka. {{ru icon}}</ref>. انگارهٔ ایرانی بودن ارمنیان تات‌زبان را به چند علت نمی‌توان قابل اطمینان و استوار دانست. در وضعیت سیاسی باشا در زمان ساسانیان و بعد در دودمانهای مسلمان در قفقاز جنوبی، مسیحیت رجحان نداشته‌است. در زمان ساسانیان، آیین [[مزدیسنا|زرتشتی]] و پس از آن، [[اسلام]] چیره بوده‌است. در چنین پَراستایی، جمعیت پارسی نباید هیچ محرک قوی‌ای در چرخش به مسیحیت و ضعیف کردن وضعیت اجتماعی بالای خود می‌دیدند. اگر تاتی‌زبانان ارمنی از پارسیان ریشه گرفته بودند، دستکم باید واژه‌هایی ایرانی مرتبط با آیینها و شیوهٔ زندگی مسیحی برای خود میداشتند. ولی با اینکه آنها خود، این زبان را "Parseren" (پارسی) مینامند، چنین کلماتی در زبان آنها وجود ندارد. همهٔ واژه‌های هم‌پیوند با مسیحیت در زبان آنها ارمنی است: terter (بجای کشیش)، zam (کلیسا)، knunk‘ (غسل تعمید)، zatik (بجای واژهٔ اصالتاً پارسی "fesh")، pas (بجای روزه) و جز آن. نشانه‌های آشکاری از پایه‌های [[واج‌شناسی]]، [[واژگان|واژگانی]]، [[دستور زبان|دستوری]] و [[گرته‌برداری]] از ارمنی در زبان ارمنیان تات‌زبان وجود دارد. همچنین [[همخوان (آواشناسی)|هم‌خوانهای]] سایشی ارمنی («ծ»، «ց»، «ձ»)، در واژه‌های آنها، که ریشه ایرانی دارد، نیز دیده میشود، درحالیکه این هم‌خوانها در زبان تاتی وجود ندارد. این موضوع را تنها میتوان با وجود پایه‌ای ارمنی روشن نمود. علی‌رغم این واقعیت که آنها زبان خود را از دست داده‌اند ولی «کیستی قومی» خود را نگه داشته‌اند که نمود برجستهٔ آن در دوگانگی «ما» ("Hay") در رویارویی با «ما و آنها» (خطاب به مسلمانان (تاجیکها)، تاتها و آذریها)؛ همراه با انگاشت خود به عنوان بخش رنجدیدهٔ جامعه و ملتی با سرنوشتی جانگداز، دیده میشود.
 
روی هم رفته، با نگرش به همهٔ واقعیتهای اشاره شده می‌توان گفت که «تاتهای ارمنی» همیشه و هم اکنون ارمنی بوده و هستند که توان نگهداری دین مسیحی خود را داشته‌اند ولی زبانشان به‌ناچار به تاتی دگر شده‌است. که این با توجه به جایگاه چیرهٔ این زبان و هم با در نگر داشتن این واقعیت است که در طی سده‌ها ایشان از کانون فرهنگ ارمنی جدا مانده‌اند.
 
=== تاتها و مردم تاتی شمال-باختری ایران ===
از آغاز قرون وسطا نام «تاتی»، افزون بر قفقاز، در شمال-باختری ایران و در طول این دوره بر همهٔ زبانهای ایرانی به جز فارسی و کردی گذاشته شد. هم اکنون نام ایرانی «تاتی» علاوه بر «[[زبان تاتی قفقاز]]» که نزدیک به زبان فارسی است، برای گروه ویژهٔ دیگری از گویشهای شمال باختری ایرانی با نام یکسان [[زبان تاتی]] هم بکار میرود. این زبان شامل تعداد زیادی گویش یا لهجه‌است که برای نمونه میتوان از گویشهای چالی، [[زبان کیلیتی|کیلیتی]]، Danesfani، Hiaraji، Hoznini، Esfarvarini، تاکستانی، سگزآبادی، ابراهیم آبادی، اشتهاردی، [[زبان خوئینی|خوئینی]]، کجالی، شاهرودی، هرزنی نام برد. این گروه زبانی هم در جنوب خاوری و هم جنوب باختری آذربایجان ایران، استان زنجان و در رامند و پیرامون شهر قزوین و سایر مناطق ایران و [[نخجوان]] رایج بوده یا است <ref>A. Akopian. Ustnie istorii tatoyazichnikh armyan o sobitiyakh nachala ۲۰ veka. {{ru icon}}<name="ReferenceB"/ref>، <ref name="stilo">Stilo, D. L. ۱۹۹۴. Phonological systems in contact in Iran and Transcaucasia. In ''Persian studies in North America: Studies in Honor of Mohammad Ali Jazayery'' By Muhammed Ali Jaza'iri, Mehdi Marashi, Mohammad Ali: Festschrift Jazayery, Published by Ibex Publishers, Inc., p. ۹۰. ISBN 0-936347-35-X, ISBN 978-0-936347-35-6</ref>. این گویشها با [[زبان تالشی]] پیوند دارند و آنها را از تبار [[زبان آذری|زبان آذری قدیم]] میدانند. کاربرد یک نام برای این دو زبان ِ جدای ایرانی باعث این پندار بیهوده در برخی منابع شده که تاتهای قفقاز در ایران نیز زندگی میکنند. این منابع دچار تعدادی برآمد اشتباه در نسبت دادن تاتهای قفقاز به تاتهای ایران شده‌اند.
 
== جستارهای وابسته ==