وحدت وجود: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۹۵:
 
== مخالفت با وحدت وجود ==
در میان فقها و متکلمان عده‌ای با نظریه وحدت وجود مخالفت کرده‌اند و بعضی آن را برابر با شرک می‌دانند؛ و وجود خدا را از وجود اشیاء جدا می‌دانند و از نظر ایشان پاکی وجود خدا با آلودگی اشیای مادی قابل جمع نیست. به نظر می‌رسد که مخالفت شدید عده‌ای از علما با عرفاًعرفا و با نظریه وحدت وجود خصوصاً، به دلیل سنگینی و عمق مطالب مطرح شده در عرفان و علی الخصوص نظریه مذکور است به گونه‌ای که عده‌ای مدعی عرفان نتوانسته‌اند به نحو احسن، مسئله را مطرح کنند، و عده‌ای نیز به دلیل ضعف بنیّهٔ علمی قابلیت پذیرش آن مطلب دقیق را نداشته‌اند.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1090 علت مخالفت فقها و متکلمان با نظریهٔ وحدت وجود چیست؟ ] اسلام کوئیست</ref>
 
یکی از ابعاد مخالفت با وحدت وجود، شائبه یکی دانستن خالق و مخلوق است در حالیکه عرفا وجود حقیقی را فقط خدا می‌دانند و ماسواه را صرف تجلی او می‌دانند و در مواردی تلویحاً برای جز او وجودی قائل نیستند تا شائبه اتحاد پیش آید و اگر تحققی برای ماسواه قائلند ظریف تر از نسبت عرض به ذات بلکه تبیین نسبت حقیقت و مجاز است. بنابرین اتحاد وجود خالق و مخلوق پیش کشیده نمی‌شود. به معنی دیگر عرفا را متهم به عینیت خالق و مخلوق می‌دانند و عبارات «مراد ما از وحدت وجود، عینیت وجود زمین و وجودآسمان با وجود حق متعال است!»<ref>شرح نهایهالحکمه، داوود صمدی آملی، صفحه ١١۵</ref> و «غیرتش غیر در جهان نگذاشت لا جرم عین جمله اشیا شد.»<ref>هشت رساله عربی، لقاء ا لله، ١٣۶۵ شمسی، حسن زاد ه، (حسن، از شبستری، ٣۵ ٣۶)</ref> و عبارت مشهور: «سبحان من أظهر الأشیاء وهو عینها: منزه آنکه اشیا را ظاهر کرد، و خود عین آن‌ها است.»<ref>فتوحات چهار جلدی، ابن عربی ٢، ۴۵٩</ref> را از عرفا نقل و نقد می‌کنند. این درحالیست که عین و عینیت در اینجا یک اصطلاح تخصصی و اصطلاحی عرفانیست و معنی متعارف خود را ندارد. بدین معنا که تحقق اشیا از خداست و از خود هیچ وجود و تعین مستقلی ندارند و به هیچ وجه بمعنی اتحاد اشیا با خالق نیست. بدیهی است که این در عرفان اسلامی هم عین کفر و زندقه است. این نشان از درک ضعیف و ظاهرپسند مخالفان عرفان است. عرفا قائل بودن تعدد برای وجود را عین شرک می‌دانند و کثرت را نه تعدد وجود بلکه تحقق مظهریت وجود می‌دانند. مانند آنچه از شخص در آینه می‌افتد نسبت به فرد تعین دارد بلکه واقعاً عین اوست و نه متحد با او و حقیقت فقط شخص است نه ما ظهر فی المرایا.<ref>[http://www.ebnearabi.com/1829/خبرِ-علامه-حسن-زاده-آیت-الله-مکارم-را-م.html خبرِ-( علامه حسن‌زاده ، آیت الله مکارم را متقاعد به پس گرفتن فتوای خود کرد!)-تکذیب شد. ] پژوهشی دربارهٔ [نقد] ابن عربی</ref>
 
از دیدگاه عرفا راه رسیدن به خدا و حقیقت وحدت [[وجود]] نه از طریق عقل و تفکر، بلکه از طریق شناخت نفس، شهود قلبی و تأمل در نفس می‌باشد، و به سخنی منسوب به پیامبر اسلام اشاره می‌کنند که می‌گوید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه».<ref>مقاله دکتر قاسم کاکایی، دانشیار دانشگاه شیراز، فصلنامه اندیشه دینی بهار ۱۳۸۰; ۳(۱):۶۷–۹۴</ref>
علیرغم اینکه نظریه وحدت وجود از دیدگاه منطقی تناقض آمیز و پارادوکسی به نظر می‌آید. عرفاًعرفا معتقد بودند که توان تبیین و یا تعبیر عقلانی و فلسفی وحدت وجود را نداشته، و از روی ناچاری به تمثیل روی آورده‌اند.<ref>[http://www.kakaie.com/fa/node/27 مقاله در فصلنامه اندیشه دینی تابستان و پاییز ۱۳۸۰; ۳(۴-۳):۷۹-۱۱۲، دکتر قاسم کاکایی، دانشیار دانشگاه شیراز]</ref> نویسندگان زیادی «وجود» یا «بودن» را اسم مناسب برای حقیقت خدا می‌دانند. در حالی که تمامی مسلمانان حقیقت خدا را یکی می‌دانند، منتقدین «وحدت وجود» استدلال می‌کنند که کلمه وجود برای وجود چیزهای در این عالم هم بکار می‌رود و اینکه این مفهوم تمایز بین وجود خالق و مخلوق را محو می‌کند. مدافعین استدلال می‌کردند که ابن عربی و پیروانش یک مبحث مربوط به علوم ماوراء طبعیی را مطرح می‌کنند که دنباله دیدگاه اشعریان که «صفات خدا نه خدا هستند و نه چیزی جز خدا» می‌باشد.<ref name=autogenerated1>John Esposito, Islam: The Straight Path. Oxford University Press, 1998, p.121</ref> نشانهای (آیات) خدا و آثار او، یعنی مخلوقات، نه مثل خدا هستند و نه متفاوت از او، زیرا فهم از خداوند باید بصورت هم حاضر و هم غایب، هم برتر و هم مجرد باشد. در نظر مدافعین وحدت وجود «تعادل لازم را بین این دو دیدگاه دربارهٔ خدا فراهم می‌آورد».<ref name="EoIMW" /> [[شاه ولی‌الله دهلوی]] استدلال کرد که مفهوم وحدت وجود بر اساس تجربه شخصی روحانی و خلسه‌ای بوده، و دربارهٔ کاوش ماهیات ذاتی خداوند نیست.<ref name=autogenerated1 />
 
=== اختلاف علاءالدوله سمنانی با ابن عربی ===