براندازی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز افزودن {{پانویس}} با استفاده از AWB |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز تمیزکاری، + ماژول گروهبندی ارجاع با استفاده از AWB |
||
خط ۳:
در بیشتر مواقع براندازی یکی از اهداف [[دلقک|دلقکها]]، [[هنرمند|هنرمندان]] و مردمی که در این مشاغل فعال هستند میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خندیدن در تاریکی: یک دهه طنز برانداز|نام خانوادگی=استون|نام=لاوری|ناشر=The Ecco Press|سال=۱۹۹۷|شابک=978-0880014748|مکان=|صفحات=https://www.amazon.com/Laughing-Dark-Decade-Subversive-Comedy/dp/0880014741}}</ref> در این مواقع، بصورت عمومی برانداز بودن میتواند به معنی سوالکردن، مسخرهکردن، و تضعیف نظم حاکم باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=۱۳۸۸|وبگاه=دزدان صحنه|نشانی=http://www.scene-stealers.com/top-10s/top-10-subversive-comedies/|عنوان=۱۰ طنز برانداز برتر}}</ref> لقب برانداز برای کار یک دلقک یا طنز به همان اندازه که تبلیغ است میتواند اتهام نیز باشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=EN|تاریخ=|وبگاه=هفتهنامه سرگرمی|نشانی=http://ew.com/gallery/28-most-subversive-comedians-ever/2|عنوان=۲۸ دلقک برانداز {در غرب<nowiki>}</nowiki>}}</ref> برای دلقکها و هنرمندان، طعنهزدن یکی از نافذترین صورتهای براندازی است، و آن میتواند در اشکالی در نمایش، [[فیلم|پردهبینی]]، کتب، و حتی اعتراض سیاسی بیان شود.
در حالت معمول گروههای محارب و [[تروریسم|دهشتافکن]] براندازی را بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافشان به خدمت نمیگیرند. [[راهبرد]] براندازی نیاز فراوانی به نیرویانسانی دارد و گروههای زیادی ارتباطات اجتماعی، سیاسی و نیرویانسانی کمی برای اجرای فعالیتهای براندازانه دارند.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد کتاب|عنوان=براندازی و یاغیگری|نام خانوادگی=روزنائو|نام=ویلیام|ناشر=شرکت رند|سال=|شابک=978-0-8330-4123-4|مکان=|صفحات=https://www.rand.org/pubs/occasional_papers/OP172.html}}</ref> هرچند فعالیتهای گروههای محارب ممکن است یک تاثیر براندازانه بر اجتماع داشته باشد. براندازی میتواند توطئه، تقلب، مفاسد مالی، و یا روشهای خشونت را القاء کند تا تغییرات مورد نظر را اعمال نماید.
براندازی در تقابل با [[اعتراض]]، [[کودتا]]، یا کارهای با روشهای سنتی برای ایجاد تغییر در دستگاه سیاسی است.
خط ۳۷:
بنا به تعریف لاورنس بیلنسن (به انگلیسی:Laurence Beilenson)، هیجان، "[[تبلیغات سیاسی]] براندازانه بوسیله اقداماتی مانند تظاهرات گسترده یا اعتصابات سیاسی است، که این اعتصابات قصد کسب منافع برای اتحادیهها یا کارگران را ندارد، بلکه هدفش علیه دولت است".<ref>[Beilenson, 1972, pg. viii]</ref> بعلاوه، تبلیغات سیاسی و هیجان، حتی در حالتی که شکل قانونی آزادی بیان، مطبوعات، و تجمعات هستند هنوز میتوانند بعنوان فعالیت براندازنه طبقهبندی گردند.
ناآرامی اجتماعی و آشوب به همان اندازه که یک جمعیت تروریستی میتواند برای یک کشور مشکلاتی بوجود بیاورد، معضلات ایجاد میکند. اولا آن یک رودررویی با دولت مستقر است، که اگر آن دولت در آرام کردن اوضاع ناتوان باشد میتواند به فرسایش قدرت کشور بیانجامد. این از دست دادن قدرت ریشه در از دست دادن اعتماد مردم به توان دولت برای اعمال قانون و برقراری نظم دارد. در مقابل، مردم شروع به این پرسش میکنند که آیا نیاز به مدیریت جدیدی وجود دارد؟ اهداف این فعالیتها بیاعتبار کردن، خلعسلاح کردن، و بیانگیزه کردن دولت و از بین بردن قدرت دولت و بصورت عمومی قدرت کشور است. از آنجاییکه این چالش باعث افزایش هزینههای برقراری نظم و امنیت و بکارگیری نیروهای بیشتر پلیس و نیروهای انتظامی میگردد،آشوبهای اجتماعی عامل تهی شدن منابع کشور میگردد. ضمنا، ممکن است طراحان براندازی از ناآرامی اجتماعی برای تحریک دولت به نشان دادن یک عکسالعمل یا پاسخ استفاده کنند. در دهههای۷۰ و ۸۰ ه.ش طراحان ناآرامیهای کوی دانشگاه و جنبش سبز، با حمله به نیروهای انتظامی، پایگاههای بسیج، اموال عمومی، بانکها، مساجد، خودروها و حتی عزادران عاشورا عامدانه اقدام به تحریک نیروهای انتظامی برای هدایت کردن آشوبها به سوی خشونت و استثمار "شهدای نهضت" به منظور استفاده برای اهداف [[تبلیغات سیاسی]] نمودند. همچنین در دهه ۴۰ م در فرانسه مشارکتیها (به انگلیسی: Communists) در زمان اعتصابات علیه [[طرح مارشال]]، "با قصد قبلی اقدام به تحریک پلیس و ژاندارمری برای گرفتن پاسخ خشونتامیز و سرکوب کردند تا از نام و تعداد "شهدای جنبش" به هدف بکارگیری در تبلیغات سیاسی سوءاستفاده کنند". <ref name="Blackstock">[Blackstock, 1964, pg. 84.]</ref> این شهداء و تبلیغات سیاسی پس از آن میتواند به منظور در مقابل یکدیگر قراردادن گروههای اجتماعی با گروههای سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. صورتهای کمتر خشونتآمیز ناآرامیها، مانند غیبتهای کارکنان، مقاومت منفعل، تحریمها، و تلاشهای عمدی برای فلج کردن ادارات و نمایندگیهای دولتی بوسیله پر کردن فضای اجتماعی و دستگاهها با گزارشهای دروغ، میتواند تاثیرات قوی در جهت ناکارآمد کردن اقتصاد و سیاست داشته باشند.<ref
=== تعرض و دهشتافکنی ===
|