بحث:انقلاب ۱۳۵۷: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۴۴:
:این مطلبی که افزودید قبلا به نحو دیگری با همین منبع در مقاله آمده بود. این جمله ها: «''برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.''» کل بخش تنشهای اجتماعی نیز به منظور انتقال این مطلب به خواننده نوشته شده که اصلاحات شاه در قالب انقلاب سفید، نارضایتی اجتماعی به بار آورد. جمله جدید را میتوان خلاصه کرد و به این جمله بالا افزود.--[[کاربر:سیمرغ|سیمرغ]] ([[بحث کاربر:سیمرغ|بحث]]) ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
::{{پینگ|سیمرغ}} این مقاله می کوشد با زبان الکنی توضیح دهد که رویکرد حکومت پهلوی و بخصوص محمدرضا شاه در تغییر جامعه سنتی ایران به یک جامعه مدرن از طریق مدرنیزاسیون آمرانه از بالا و ایجاد جامعه توده ای در پایین دچار شکست شد، و جامعه توده ای با فرهنگ سنتی توسط رهبری دینی بسیار بسیج پذیر بود و ایدئولوژیک کردن دین توسط روشنفکران دینی هم موثر واقع شد. در مقابل ساختارهای میانجی کنترل کننده را خود حکومت تخریب کرده بود و مانع از تشکیل جامعه مدنی و سیاسی متعارف شده بود و وقتی که سیستم حکومت با مخالفت گسترده مواجه شد، بناگاه کلش در هم شکست. امامشکل این است که مخاطب را جان به سر می کند تا این چند خط را برساند و به نظرم نیاز به اصلاح جدی دارد. مثلا مخاطب نمی فهمد روحانیون که از مخالفان اصلی اصلاحات پهلوی بودند چطور از توده ای شدن جامعه در انقلاب بهره مند شدند و برای مثال حتی در سطح عملکرد هم نوع مواجهه آیت الله خمینی با حضور سیاسی زنان در سال 42 و 57 تفاوت بنیادی دارد. یا از سوی دیگر قشر بوروکرات و تکنوکرات که محصول حکومت پهلوی بودند چطور بناگاه یا به سیستم پشت کردند یا در انقلاب بی طرفی اختیار کردند. به نظرم ما اطلاعات بسیار زیادی در مقاله ارایه کرده ایم اما این اطلاعات شسته و رفته ارایه نشده است.--[[کاربر:Sa.vakilian|سید]] ([[بحث کاربر:Sa.vakilian|بحث]]) ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)
:::اینها که نوشتید بخشی از عوامل انقلاب است. من با توجه به نوع ویرایشات شما و صفحه بحث در اینجا متوجه شدم که احتمالا شما انقلاب را بیشتر نمودی از تقابل مردم مذهبی با یک حکومت غربگرا میدانید که عملکردش با وجود توسعه اقتصادی و مدرن سازی مورد مخالفت توده مذهبی مردم و روحانیون قرار گرفت. دیدگاه بعضی از تحلیلگران غربی و همچنین دیدگاه جمهوری اسلامی تا حدود زیادی همین است. دسته اول مردم انقلابی را بنیادگرا و دسته دوم مومن و وفادار به مذهب نام نهادند. از دید سلطنت طلبان چنانکه در کتاب پاسخ به تاریخ نیز همین خط مشاهده میشود انقلاب به دلیل ناشکری و بی اطلاعی عوام از خدمات ارزنده شاهنشاه و فریب خوردن آنان توسط بریتانیا و کارتر و مارکسیست های اسلامی و رحم و شفقت شاه و خودداری او از کشتن مردم
|