فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار برداشتن بخش بزرگی از صفحه ویرایشگر دیداری |
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) جز ویرایش 2.186.212.245 (بحث) به آخرین تغییری که Rezabot انجام داده بود واگردانده شد برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱:
{{بهبود منبع}}
{{نوار کناری بلوک شرق}}
'''تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع''' که در فرهنگ عامه از آن با '''فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی''' نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه [[سده ۲۰ (میلادی)|سده بیستم میلادی]] اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان [[جنگ سرد]] و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در [[اروپای شرقی]] مخصوصاً [[بالکان]] و [[جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی]]، جنگهای داخلی مانند [[جنگ اول چچن]]، [[آسیای مرکزی]] مانند [[جنگ داخلی تاجیکستان]]، قدرت گرفتن [[بنیادگرایی اسلامی]] در [[افغانستان]] و پیدایش [[طالبان]] بود.
از مهمترین علل سلب حاکمیت حزب کمونیست بر اتحاد جماهیر شوروی میتوان به علاقه حاکمان جدید حزب به بازار آزاد و افزایش حس [[ملیگرایی]] در جمهوریهای مختلف مخصوصاً [[روسیه]] (به رهبری [[بوریس یلتسین]]) و [[قزاقستان]] نام برد.
== علتها ==
[[پرونده:Metsamor aerien.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Metsamor_aerien.jpg|بندانگشتی|240x240پیکسل|جرقه نخستین اعتراضات، از تأثیرات زیستمحیطی [[نیروگاه هستهای متسامور]] در [[ایروان]] پدید آمد]]
در پایان [[جنگ جهانی اول]]، [[امپراتوری عثمانی]]، [[امپراتوری آلمان]] و [[امپراتوری روسیه]] ازهم فروپاشیدند و اروپای شرقی و نواحی اروپا-آسیا را با درگیری بینالملل رقیب (با مطالبات رقابتی خود) به حال خود رها نمودند. پس از این رخدادها، این تنها امپراتوری روسیه بود که مجدداً تحت رهبری [[بلشویک]]ها بازسازی شد. [[ژوزف استالین]] از طریق صنعتیسازی و حمله به [[آلمان نازی]] در جریان [[جنگ جهانی دوم]]، این کشور را به یک [[ابرقدرت]] رقیب برای [[ایالات متحده آمریکا]] تبدیل نمود. درحالی که روسیه به عنوان یک ابرقدرت حفظ میشد، توسط حزب کمونیست اتحاد شوروی بیشتر از خاندان تزاری به صورت یکپارچه باقی میماند.
اقتصاد حاکم تدریجاً ثابت کرد که کمتر میتواند بر فناوریهای آتی صنعتی و نیازهای طبقه میانی جدید صنعتی و [[دیوانسالاری]] خوب جاافتاده حاصل از آموزش آن فائق آید. برنامه بازسازی [[پرسترویکا]] گورباچف، حاکی از واسازی اقتصادی بود و سیاست (باز) گلاسنوست وی بطور سطحی اجازه میداد نوعی بیگانگی نژادی و ملی پدید آید. زمانی که گورباچف درصدد اصلاحات در حزب برآمد. او پیوندهای میان کشور و اتحاد شوروی را سست نمود.
در دهه ۱۹۸۰، دو رویداد ۱) فروپاشی فزاینده و علنی ساختارهای اقتصادی و سیاسی [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]] و ۲) تلاشها برای ترمیم و انجام اصلاحات برای بازگرداندن این فرایند در شوروی پدید آمدند. پس از جایگزینی سریع [[یوری آندروپوف]] و [[کنستانتین چرنکو]] (شخصیتهای انتقالی با تفکر و شیوه حکومت مشابه [[لئونید برژنف]]) [[میخائیل گورباچف]] که نسبتاً جوان و پرانرژی بود؛ تغییرات چشمگیری را در اقتصاد و رهبری [[حزب کمونیست اتحاد شوروی]] انجام داد. برنامه [[گلاسنوست]] وی، دستیابی عمومی به اطلاعات را پس از دههها فشار دولتی آزاد نمود. اما گورباچف تا سال ۱۹۹۱ نتوانست بحران سازمان یافته را در نظام شوروی مورد مدیریت کند. در این زمان، [[کودتای ۱۹۹۱ شوروی]] که توسط مأموران داخلی حکومت ضعف موقعیت سیاسی میخائیل گورباچف را نشان داد، پایان نظام اتحاد شوروی قابل مشاهده بود.<ref>[http://www.rahetudeh.com/rahetude/AsareBalini/ligachov/html/aghaz-ligachov.html جعلیات و حقایقی درباره گذشته شوروی و روسیه امروز]</ref>
== پیدایش جمهوری روسیه در اتحاد شوروی ==
[[پرونده:RIAN archive 699865 Dushanbe riots, February 1990.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:RIAN_archive_699865_Dushanbe_riots,_February_1990.jpg|بندانگشتی|240x240پیکسل|اعتراض مردم تاجیکستان به حضور نیروهای شوروی، [[دوشنبه (تاجیکستان)|دوشنبه]]]]
به علت موقعیت غالب روسها در اتحاد شوروی، در بیشتر موارد، کمتر تفاوتی میان روسیه و اتحاد شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰ قائل میشدند. اما حقیقت آن است که رژیم تحت سلطه روسها به مفهوم آن نبوده که روسهای [[جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه]] ضرورتاً از این نوع آرایش (حکومتی) برخوردار بودهاند. در اتحاد شوروی، روسیه حتی از حداقل ابزار قرار گرفتن به عنوان ایالت بودن که جمهوریها از آن برخوردار بودند، همچون شاخه حزب کمونیست در سطح خود [[کاگب]]، شورای اتحادیه تجاری، دانشکده علوم، محروم بودهاست. دلیل این موضوع این است که اگر این سازمانها دارای شاخههایی در سطح روسهای جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه بودند، ممکن بود قدرت ساختارهای سطحی اتحاد را تهدید نمایند.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، گورباچف اهمیت جمهوری سوسیالیست فدراتیو روسیه شوروی را کم برآورد نمود که به عنوان پایه دوم قدرت رقیب برای اتحاد شوروی محسوب میشد. نوعی واکنش شدید ملیگرایانه روسی، توسط برخی از روسها با اظهار این مطلب مطرح شد که روسیه مدت زیادی بوده که از طریق دادن [[یارانه]] [[نفت خام]] ارزان موجب فقیرتر شدن جمهوریها شده است. به عنوان مثال تقاضاهای مربوط به موسسات داخل روسیه افزایش مییافت که این به دلیل برابری بین جمهوری روسیه و اتحاد شوروی منجر به کاهش توسعه میگردید. همزمان با این که ملیگرایی در اواخر دهه ۱۹۸۰ طنین انداز میشد، تنش میان آنهایی که میخواستند اتحادیه تحت سلطه روسیه را یکپارچه نگهدارند و گروهی که خواهان ایجاد کشور قدرتمند روسیه بودند، تشدید شد.
این تنش در مبارزه تلخ قدرت بین گورباچف و بوریس یلتسین تجسم پیدا کرد. یلتسین با خارج شدن گورباچف از سیاستهای اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۷، به عنوان رئیس یک حزب بدون هیچگونه سوابق یا روابط مخالف، به یک خط مشی حزبی برای مقابله با گورباچف نیاز داشت. او آن را از طریق حضور خود، هم به عنوان یک ملیگرای روسی و هم به صورت یک دموکرات متعهد ثابت نمود. در یک موقعیت رو کردن اقبال به وی، او در انتخابات به عنوان رئیس شورای عالی جدید جمهوری روسیه در ماه مه ۱۹۹۰ برگزیده شد و عملاً به طور مستقیم اولین رئیس جمهور منتخب روسیه گردید. در ماه بعد، به او اختیار داده شد تا قوانینی را مقدم بر قوانین اولیه روسیه وضع نماید و دو سوم بودجه را نیز کسر کند.
== کودتا ۱۹ اوت ۱۹۹۱ ==
[[پرونده:RIAN archive 848095 Signing the Agreement to eliminate the USSR and establish the Commonwealth of Independent States.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:RIAN_archive_848095_Signing_the_Agreement_to_eliminate_the_USSR_and_establish_the_Commonwealth_of_Independent_States.jpg|بندانگشتی|240x240پیکسل|امضای پیمان پیدایش [[کشورهای مستقل همسود]] توسط [[بوریس یلتسین]] (نفر دوم از راست)، [[لئونید کراوچوک]] (نفر دوم از چپ) و [[استانیسلاو شوشکویچ]] (نفر سوم از چپ) در هشتم دسامبر ۱۹۹۱]]
در ۱۹ اوت ۱۹۹۱ هشت عضو بلندپایه حزب کمونیست از جمله رئیس کاگب، ضمن برکناری میخائیل گورباچف از رهبری اتحاد جماهیر شوروی، کمیته اضطراری کشور را تشکیل دادند. گورباچف، در یک خانه ییلاقی در ساحل [[دریای سیاه]] در بازداشت خانگی قرار گرفت. تانکها به خیابانهای [[مسکو]] سرازیر شدند. طرفداران دموکراسی در اطراف [[کاخ سفید مسکو]] - محل اقامت بوریس یلتسین، اولین رئیس جمهور روسیه، سنگربندی کردند. پس از سه روز رویارویی، کمیته اضطراری، شکست را پذیرفت.<ref name=ToolAutoGenRef1>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/08/110824_ussr_timeline_new.shtml BBC فارسی - جهان - گاهشمار؛ ۲۰ سال پس از فروپاشی شوروی <!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
توطئه کودتای اوت ۱۹۹۱ توسط متعصبین کمونیست، با کمک یلتسین نقش برآب شد. طراحان کودتا میخواستند حزب کمونیست و اتحاد شوروی را حفظ کنند، ولی در عوض درجهت نابودی هردو کوشیدند.
== فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ==
[[پرونده:Gorbatschow DR-Forum 129 b2.jpg|بندانگشتی|240 px|چپ|گورباچف، رقیب قدیمی خود و اولین رئیس جمهوری پس از دوران شوروی سابق، بوریس یلتسین را به از هم پاشاندن شوروی به منظور ارتقای منافع شخصی خود متهم نمود.]]
در پایان سال ۱۹۹۱، بزرگترین مشکل گورباچف، جنبشهای استقلالطلبانه در تعدادی از جمهوریهای شوروی بود. ادامه حیات شوروی، بدون جمهوریهای [[کشورهای حوزه دریای بالتیک]] یعنی [[استونی]]، [[لتونی]]، [[لیتوانی]] ممکن اما بدون اوکراین یا روسیه غیرممکن بود.<ref name=":0">{{یادکرد وب|نویسنده=دینا نیومن|کد زبان=fa|تاریخ=۶ دی ۱۳۹۵|وبگاه=بیبیسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-features-38436965|عنوان=چگونه سه مرد حکم مرگ اتحاد جماهیر شوروی را امضا کردند}}</ref>
در هشتم دسامبر ۱۹۹۱ در یک دیدار پنهانی، [[بوریس یلتسین]] رئیسجمهور [[جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه]]، [[لئونید کراوچوک]] رئیسجمهور [[جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین]] و [[استانیسلاو شوشکویچ]] رئیسجمهور [[جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی]] در اقامتگاهی بسیار مجللی که برای پذیرایی از مقامات رسمی سطح بالا در جنگلهای بلاروس بنا نهاده شده بود با یکدیگر دیدار و پیمانی را امضا کردند که بر اساس آن [[کشورهای مستقل همسود]] پدید آمدند و روسیه خود را به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی معرفی کرد.<ref name=":0"/>
در بیست و پنجم دسامبر، میخائیل گورباچف از سمت خود کنارهگیری کرد و اتحاد شوروی بطور رسمی در [[۲۵ دسامبر]] [[۱۹۹۱ (میلادی)|۱۹۹۱]] از هم پاشیده شد. یک روز پس از آن، [[پارلمان اتحاد جماهیر شوروی]] اعلامیه انحلال این کشور را تصویب کرد.<ref name=ToolAutoGenRef1/>
آخرین اقدام انتقال قدرت از اتحاد شوروی به روسیه با انتقال کیفهای (اسناد) مربوط به کدهایی بود که اطلاعات مربوط به [[جنگافزار هستهای]] این کشور را از گورباچف به یلتسین منتقل میساخت.
== پیش بینی آیتالله خمینی از فروپاشی [[شوروی]] ==
در نامهای که [[سید روحالله خمینی]]، در سال آخر حیات خود به گورباچف، رهبر وقت شوروی، مینویسد؛ متذکر میشود که:
{{نقل قول|جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد.
حضرت آقای گورباچف، ممکن است شما اثباتاً در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده باشید و از این پس هم در مصاحبهها اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید؛ ولی خود میدانید که ثبوتاً اینگونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد؛ و شما دومین و علیالظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم؛ ولی از شما جداً میخواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایههای پوسیده هفتاد سال کژی جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید.<ref>http://www.irdc.ir/fa/content/4875/default.aspx</ref>}}
== پس از فروپاشی ==
=== فدراسیون روسیه ===
{{اصلی|تاریخ روسیه پس از شوروی}}
تا اواسط دهه [[۱۹۹۰ (میلادی)|۱۹۹۰]]، روسیه دارای یک نظام سیاسی منتخب چند حزبی بود. اما ایجاد یک دولت منتخب به دلیل دو مشکل ساختاری (مبارزه بین رئیس جمهور و پارلمان و نظام پرهرج و مرج حزبی) دشوار بود. اما یلتسین به این دلیل که خود را به عنوان یک دموکرات برای تضعیف گورباچف مطرح نموده بود و درک وی از مقام ریاست جمهوری، بیشتر، جنبه خودکامگی داشت از سوی جهان خارج مورد تحسین قرار گرفت. او بدون توجه به آراء پارلمان، (تا [[ژوئن]] [[۱۹۹۲ (میلادی)|۱۹۹۲]]) یا از سوی خود نخست وزیر تعیین مینمود و یا افراد مورد نظر خود را انتخاب میکرد.
=== انحلال مجلس روسیه ===
فراوانی احزاب کوچک و تنفر آنها نسبت به برقراری اتحادهای یکپارچه موجب آشفتگی در بخش قانونگذاری شده بود. فاصلهگیری یلتسین از رهبری پارلمانی منجر به [[بحران قانونگذاری در سال ۱۹۹۳در روسیه|بحران قانونگذاری سپتامبر- اکتبر ۱۹۹۳]] گردید.
جنگ قدرت میان بوریس یلتسین، رئیس جمهوری، و پارلمان که اعضایش در زمان اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شده بودند بالا گرفت و موجب ایجاد بحران قانون اساسی در این کشور شد. یلتسین فرمان انحلال پارلمان را امضا کرد. در سوم اکتبر شماری از نمایندگان پارلمان با پشتیبانی شبه نظامیان مسلح، ساختمانهای دولتی را در مسکو مورد حمله قرار داده و قصد داشتند ساختمان تلویزیون را تصرف کنند. فردای آن روز تانکها ساختمان پارلمان را گلولهباران کردند و دهها نفر کشته شدند.<ref name=ToolAutoGenRef1/>
بحران در [[۳ اکتبر]] به اوج خود رسید، زمانی که یلتسین راه حلی رادیکال (افراطی) را برای حل و فصل مشاجراتش با پارلمان برگزید: او دستور داد تانکها اطراف کاخ سفید روسیه را محاصره نموده و به سوی مخالفین شلیک کنند.
=== نتیجه انحلال ===
[[پرونده:USSR Republics Numbered Alphabetically.png|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:USSR_Republics_Numbered_Alphabetically.png|بندانگشتی|355x355پیکسل|[[کشورهای پساشوروی]]{{columns|colwidth=10em|colstyle=white-space:nowrap;|col1={{unbulleted list |۱. [[ارمنستان]] |۲. [[جمهوری آذربایجان]] |۳. [[بلاروس]] |۴. [[استونی]]}}|col2={{unbulleted list |۵. [[گرجستان]] |۶. [[قزاقستان]] |۷. [[قرقیزستان]] |۸. [[لتونی]]}}|col3={{unbulleted list|۹. [[لیتوانی]] |۱۰. [[مولداوی]] |۱۱. [[روسیه]] |۱۲. [[تاجیکستان]]}}|col4width=12em|col4={{unbulleted list|۱۳. [[ترکمنستان]] |۱۴. [[اوکراین]] |۱۵. [[ازبکستان]]}}}}]]
از آنجایی که یلتسین یک گام غیرقانونی در جهت انحلال مجلس برداشته بود، روسیه بیش از هر زمان دیگری، از دوره انقلاب ۱۹۱۷ به این سو، خود به درگیری جدی داخلی نزدیک شده بود. سپس یلتسین این آزادی را یافت تا قانون خود را با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری تحمیل نماید که از طریق همه پرسی در [[دسامبر]] [[۱۹۹۳ (میلادی)|۱۹۹۳]] به تصویب رسید.
اما رایگیری ماه دسامبر دستاوردهای بارزی را برای کمونیستها و ملی گرایان نیز به دنبال داشت، و دلسردی فزایندهای را نسبت به هزینههای مربوط به اصلاحات اقتصادی [[نئولیبرالیسم|نئولیبرال]] نشان میداد.
=== کارکرد یلتسین ===
اگرچه یلتسین برروی موجی از خوشبینی به قدرت رسید، اما هرگز محبوبیت خود را بازنیافت. پس از تأیید [[شوک درمانی (اقتصادی)|شوک درمانی]] [[ایگور گایدر]] در کنترل قیمتها در پایان دوره شوروی (سابق)، کاهشهای شدید هزینههای دولتی و نظام تجارت خارجی باز در اوایل سال ۱۹۹۲ اصلاح اقتصاد روسیه در دهه ۱۹۹۰، اصلاحات، فوراً استانداردهای زندگی را در بخش عمدهای از جمعیت تخریب نمود. به خصوص گروههایی که از منافع حاصل از هزینهها و قیمتهای کنترل شده دوران اتحاد شوروی سابق، یارانههای دولتی و برنامههای استحقاقی رفاهی برخوردار شده بودند. در دهه ۱۹۹۰، روسیه متحمل رکود اقتصادی به مراتب شدیدتر از آن شده بود که ۶ دهه پیش ایالات متحده یا آلمان در دوران رکود شدید اقتصادی به آن دچار شده بودند.<ref>Peter Nolan, ''China's Rise, Russia's Fall''. پیتر نولان، صعود چین، نزول روسیه. انتشارات مک میلان ۱۹۹۵، صفحات ۱۸–۱۷</ref>
اصلاحات اقتصادی موجب انسجام یک نوع جرگه سالاری نیمه جنائی شد که در نظام سابق شوروی ریشه داشت. بنا براظهارات دولتهای غربی، [[بانک جهانی]] و [[صندوق بینالمللی پول]]، روسیه به گستردهترین و سریعترین عملیات [[خصوصیسازی]] دست زده بود که تاکنون جهان به خود دیدهاست. تا اواسط این دهه، [[خردهفروشی]]، تجارت، خدمات و [[بنگاههای کوچک و متوسط]] در دستان بخش خصوصی بودند. بیشتر شرکتهای بزرگ که دردست مدیران سابق خود قرار داشتند، یک نوع جرگههای روسی جدید ثروتمند به اتفاق گروههای مافیایی جنایتکار یا سرمایه گذاران غربی تشکیل میدادند.<ref>See Fairbanks, Jr. , Charles H. ۱۹۹۹. «The Feudalization of the State". ''Journal of Democracy'' فئودالی کردن کشور''. '' ژورنال دموکراسی''، شماره ۱۰(۲)، ۵۳–۴۷،</ref>
در پایین این مجموعه، بسیاری از کارگران در اثر [[تورم]] و [[بیکاری]]، دچار [[فقر]]، [[فساد]] یا [[بزه]] میشدند. ضمناً، دولت مرکزی کنترل حوزههای جغرافیائی، [[دیوانسالاری]] (اداری) و اقتصادی را از دست داده و درآمدهای مالیاتی ازبین میرفت. اما در رکود شدید اقتصادی اواسط دهه ۱۹۹۰، اقتصاد روسیه بیشتر از ورشکستگی اقتصادی سال [[۱۹۹۸ (میلادی)|۱۹۹۸]] آسیب دید.
با این وجود، به نظر میرسید که بازگشت به یک نظام اقتصادی سوسیالیست که میتوانست جایگزین متداول در غرب بوده باشد، تقریباً غیرممکن است. اقتصاد روسیه نیز تاحدودی از سال [[۱۹۹۹ (میلادی)|۱۹۹۹]] به بعد بهبود یافتهاست که این مدیون افزایش قیمت جهانی نفت خام و [[گاز طبیعی]] بوده و با این که روسیه بیشترین صادرات را داشتهاست اما از سطح پروندههای دوران شوروی سابق فاصله دارد.
=== ویلادیمیر پوتین ===
پس از بحران مالی سال ۱۹۹۸، یلتسین در پایان دوره زمامداری سیاسی خود قرار گرفت. درست چند ساعت پیش از آغاز اولین روز سال [[۲۰۰۰ (میلادی)|۲۰۰۰]]، یلتسین در کمال شگفتی، استعفای خود را اعلام نمود و دولت را به دست نخست وزیر کمتر شناخته شده خود [[ولادیمیر پوتین]] سپرد که یک افسر سابق و جانشین رئیس کاگب پس از فروپاشی شوروی بود. در ۲۶ مارس سال ۲۰۰۰، رئیس جمهور تازهکار به سادگی رقبای خود را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داد و در اولین دور رایگیری پیروز شد. در سال [[۲۰۰۴ (میلادی)|۲۰۰۴]]، او ۷۱٪ آراء را به دست آورد و متحدین وی نیزدر انتخابات پارلمانی پیروز شدند، اما بنا بر اظهارات ناظران بینالمللی و داخلی آن را مخدوش اعلام کردند. ناظران بینالمللی حتی نسبت به اقدامات اواخر سال ۲۰۰۴ بیشتر هشدار دادند که موجب تحکیم بیشتر نظارت ریاست جمهوری بر پارلمان، جامعه نظامی و صاحب منصبان منطقهای میشد.
== جستارهای وابسته ==
* [[تاریخ روسیه]]
* [[کشورهای پساشوروی]]
* [[تاریخ نظامی اتحاد شوروی]]
* [[حزب کمونیست اتحاد شوروی]]
* [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]]
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.rahetudeh.com/rahetude/AsareBalini/ligachov/html/aghaz-ligachov.html جعلیات و حقایقی درباره گذشته شوروی و روسیه امروز]
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== منابع ==
'''روسیه پیش از انقلاب'''
* بکر، سیمور. ''اشرافیت و امتیاز (مربوط به آن) در اواخر امپراتوری روسیه''، در'' مرور تاریخی آمریکا'' ۹۲:۴ (اکتبر۱۹۸۷) صفحات ۱۰۰۷–۱۰۰۶.
* روسیه: بخش مطالعه کشوری/ تحقیق فدرال، کتابخانه کنگره؛ ویرایش توسط گلن. ئی. کورتیس. واشینگتون دی سی: بخش تحقیق فدرال، کتابخانه کنگره، ۱۹۹۸ DK510.23.R۸۸۳ ۱۹۹۸
* هابسباوم، اریک. ''دوره انقلاب''(۱۸۴۸–۱۷۸۹)، تاریخ انتشار ۱۹۹۶.
* مانینگ، روبرتا. '' بحران نظام سابق روسیه: طبقه اشراف و دولت''، انتشارات دانشگاه پرینستون ۱۹۸۲.
* ماس، والتر جی. ''تاریخ روسیه''. جلد ۱:''تا سال۱۹۱۷''. چاپ دوم، انتشارات آنتم، ۲۰۰۲.
* اسکاکپل، تدا. ''انقلابات حکومتی و اجتماعی: تحلیل مقایسهای بین فرانسه، روسیه، و چین. ''چاپ انتشارات یو. کمبریج، ۱۹۸۸.
'''دوران شوروی'''
* کوهن، استفان اف. "بازاندیشی تجربه شوروی: سیاست و تاریخ از سال۱۹۱۷''. نیویورک:انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۸۵.
* فیتزپاتریک، شیلا. ''انقلاب روسیه. '' نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۸۲.
* گلدمن، مارشال آِی. ''مشکلات اقتصادی اتحاد شوروی، '' ''تاریخ جاری، '' ۸۲، اکتبر۱۹۸۳٬۳۲۲–۲۵.
* پاول آر. گرگوری و رابرت سی. استوارت. ''عملکرد و ساختار اقتصادی روسیه و شوروی''، ادیسون-والسی چاپ هفتم، ۲۰۰۱/
* لویینریال موشه. ''رعایای روسی و قدرت شوروی''. اوانستون: انتشارات دانشگاه شمالغربی، ۱۹۶۸.
* مک کالی، مارتین. ''اتحاد شوروی ۱۹۹۱–۱۹۱۷''. چاپ دوم، لندن، لانگمن، ۱۹۹۳.
* ماس، والتر جی. '' تاریخی از روسیه''. جلد۲:از ۱۸۵۵ به بعد. چاپ دوم. انتشارات آنتم، ۲۰۰۵.
* رمینگتون، توماس. '' بنای سوسیالیسم در روسیه بلشویکی''، پیتزبورگ: انتشارات دانشگاه پیتزبورگ، ۱۹۸۴.
* سولژنتسین، اکساندر. '' مجمع الجزایر گولاگ: ۱۹۵۶–۱۹۱۸. '' شرکت انتشاراتی هارپر-روو، ۱۹۷۵–۱۹۷۳.
'''دوران پس از شوروی'''
* کوهن، استفان. ''جنگهای صلیبی ناکام: آمریکا و تراژدی روسیه کمونیست آتی. '' نیویورک:WW. نورتون، ۲۰۰۰.
* فابریکانس، جونیور، چارلز اچ. ۱۹۹۹. "فئودالیزه کردن حکومت. '' '' ژورنال دموکراسی'' ۱۰(۲): ۵۳–۴۷.
* پاول آر. گرگوری و رابرت سی. استوارت. ''عملکرد و ساختار اقتصادی روسیه و شوروی''، ادیسون-والسی چاپ هفتم، ۲۰۰۱
* مدودوف، روی. '' روسیه پس از دوره شوروی، سفری به دوران یلتسین. ''
* ماس، والتر جی. «تاریخی از روسیه''. جلد۲:» از ۱۸۵۵ به بعد". چاپ دوم. انتشارات آنتم، ۲۰۰۵، فصل۲۲.
{{سقوط کمونیسم}}
|