مایرون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز گروه‌بندی ارجاع> (درخواست کاربر:Farzan44)+املا+تمیز+
خط ۳۴:
مایرون به طور انحصاری با [[مفرغ|برنز]] کار می‌کرد<ref>Pausanias thought a ''[[:en:Xoanon|xoanon]]'' was by Myron (Pausanias 2.30.2)</ref> و مجسمه‌هایی از خدایان و قهرمانان یونان باستان ساخته است. مفسران آثاری که او از [[ورزشکار|ورزشکاران]] در حال استراحت ساخته را انقلابی در دوران باستان ارزیابی می‌کنند که به نمایش شجاعانه حالت‌ها، مطرح‌کردن بیشتر و کامل‌تر ریتم و همچنین تابعیت اجزا از کل پرداخته است.<ref>''"numerosior in arte quam Polyclitus et in symmetria diligentior"''</ref><ref>Ellen E. Perry, "Notes on Diligentia as a term of Roman art criticism" ''Classical Philology'' '''95'''.4 (October 2000), pp. 445-458.</ref>
 
مایرون در مرحله میان مکتب [[پلوپونز|پلوپونزی]] و [[آتن باستان|آتیکی]] قرار داشت. او ستبری و صلابت مکتب پلوپونزی را با رعونت و ظرافت مکتب یونانی به هم پیوست.پیوست؛ ولی آنچه بر همه مکاتب افزود عنصر حرکت بود. مایرون، برخلاف [[پولوکلیتوس]]، ورزشکاران را بعد یا قبل از مسابقه نمایش نمی‌داد، بلکه آنان را در حال عمل نشان داده است. <ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://tarikhema.org/ancient/greece/15947/مكتب-استادان-حجاري-و-پيكرتراشي-یونان-ب/ |عنوان = مکتب استادان حجاری و پیکرتراشی یونان باستان| ناشر = تاریخ‌ما|تاریخ = ۲۳ فروردین ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۲۵ خرداد ۱۳۹۶}}</ref>
 
او در حدود سال ۴۷۰، پیکره دیسکوبولوس یا [[دیسک‌پران]] را به قالب ریخت;ریخت؛ این مشهورترین مجسمه‌ای است که مردی را در حال حرکت ورزشی نشان می‌دهد. شگفتیهای جسم مرد در این مجسمه به صورت کامل نمایان شده: بدن، از لحاظ حرکات عضلات و بندها و استخوان‌هایی که در وقت عمل به کار می‌افتند، بدقت مورد مطالعه واقع شده است. پاها و بازوان و تنه در جهتی خم شده‌اند که کاملترین نیرو را برای پرتاب دیسک ایجاد می‌کنند. چهره بر اثر فشار و اعمال نیرو در هم رفته نیست;نیست؛ بلکه دارای آرامشی است که از اعتماد به قدرت حکایت میکندمی‌کند. سر حجیم و خشونتآمیز نیست، بلکه به مردی اصیل و مهذب تعلق دارد که حتی اگر می‌خواست، میتوانستمی‌توانست در شمار مولفانمؤلفان و مصنفان درآید.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
 
دیسک‌پران فقط یکی از هنرنمایی‌های مایرون بوده است، و معاصرانش آن را ارج بسیار می‌نهادند;می‌نهادند؛ ولی آثاری که بیش از آن ارزش و اهمیت یافت، مجسمه‌های «آتنه»، «مارسواس» و پیکره «لاداس» بود. آتنه در اینجا از حدی که برای این مقصود لازم بود، زیباتر ظاهر شده است. هیچ کسهیچ‌کس نمی‌تواند تصور کند که دوشیزهای چنین باوقار، به آرامی و خرسندی، منظره پوست کندن فلوت نواز شکست خورده را نظاره کند. مارسواسی که مایرون ساخته، در حقیقت [[جرج برنارد شاو]] است که در وضعی نامطلوب، ولی کاملاً گویا و واضح، تجسم یافته. برای آخرین  بار، نای خود را نواخته، و در  شرف دم فروبستن است، ولی خاموش و بی سخن نخواهد مرد. لاداس نیز ورزشکاری است که همه نیروی خود را در راه پیروزی به کار برده، و از پای درآمده است. مایرون او را چنان زنده و واقعی مجسم کرده که زمانی یکی از یونانیان قدیم از دیدن آن گفته بود: «ای لاداس، گویی تو زنده‌ای و روح پراضطرابت با هر نفس از بدن بیرون می‌شود. مایرون تو را از برنز چنان ساخته که، بر همه اعضایت، شوقی که برای پیروزی داشته‌ای نقش شده است.»<ref name=ToolAutoGenRef1 />
 
از آثار دیگر مایرون مجسمه «گوساله» بوده است، که یونانیان دربارهدربارهٔ آن می‌گفتند: «همه کار میکند،می‌کند، جز ماع کشیدن.» مکتب آتیکی یا آتنی به مکتب پلوپونزی، و نیز به هنرمایرون، چیزی را ارزانی داشت که معمولاً زنان به مردان می‌بخشند، یعنی زیبایی، ظرافت، و رعونت را;را؛ و چون هنوز عنصر قدرت و صلابت مردانه را دارا بود به کمالی دست یافت که شاید هرگز پیکرتراشی دیگر بدان پایه نرسد.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
 
== جستارهای وابسته ==