زبان سکایی باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی (یونانی) با استفاده از AWB
افزودن
خط ۸:
 
آثار سکایی میانه را به دو دستهٔ '''زبان سکایی ختنی''' یا '''ختنی''' و '''سکایی تۇمشۇق‌''' تقسیم می‌کنند. [[زبان ساکا]]، نامی مشترک برای این دو زبان است. آثار '''تۇمشۇق‌''' از نظر زبانی کهنه‌ترند.<ref>تاریخ ادبیات پیش از اسلام، ص ۳۶۵</ref> گویش دیگر زبان ختنی در ناحیهٔ [[تومشوق‌]] در شمال شرقی [[کاشغر]] متداول بوده‌است که اسناد چندانی از آن برجای نمانده و آنچه به دست آمده نیز هنوز درست خوانده نشده‌است.<ref>ادبیات ساسانی، ص ۵۵</ref>
 
[[سکاها]] طایفه‌های ایرانی بودند که در دو سوی [[دریای خزر]]، دشت‌های جنوب [[روسیه]] و [[ماوراءالنهر]] می‌زیستند و از زبان آنها در دوره باستان هیچ اثر مکتوبی در دست نیست.<ref>{{پک|زرشناس|1384|ک=میراث ادبی روایی در ایران باستان|ص=15}}</ref> گزارش‌های [[هرودوت]] از افسانه‌ها و داستان‌های اسکیتی و به وجود ادبیات بسیار غنی و به ویژه، حماسی زبان سکایی باستانی گواهی می‌دهد.<ref name="rezaee" /> به روایت هرودوت، پس از پیروزی سومین شاه ماد (هووخشتره) بر سکاهای غاصب (اسکیتی‌ها) و بازستانی امپراتوری ماد، با آنها با مهربانی رفتار کرد و «پسرانی را بدیشان سپرد تا به زبان خود و هنر تیراندازی را بدان‌ها بیاموزد».<ref name="rezaee">رضایی باغ‌بیدی، تاریخ زبان‌های ایرانی، ص 35-37</ref>
 
 
=== نمونه‌ای از واژگان سکایی برجای مانده ===
 
تنها آثار بازمانده از زبان سکایی باستان، برخی اسامی افراد، قبیله‌ها و مکان‌ها در کتیبه‌های یونانی منطقه پنتوس و در آثار یونانی است، که بر اساس آنها و به کمک زبان‌های ایرانی باستان (اوستایی و فارسی باستان) و نام چند مکان (تپه، رودخانه در اوکراین و جنوب روسیه)، می‌توان برخی از واژه‌های این زبان را بازسازی کرد.<ref name="rezaee" />
از زبان قدیم آنها نوشته‌ای بر جای نمانده‌است، اما از زبان [[سکاها]]ی مغرب که در کنارهٔ دریای سیاه و جنوب [[روسیه]] زندگی می‌کرده‌اند تعدادی واژه در کتاب‌های [[زبان یونانی|یونانی]] و [[زبان لاتین|لاتین]] باقی مانده‌است. چند نمونه از واژه‌های سکایی غربی عبارتند از:
 
رضایی باغ‌بیدی، ۲۲ واژه را گردآوری کرده است:<ref name="rezaee" />
{| class="wikitable"
|-
! سکایی !! فارسی نو !! سکایی !! فارسی نو !! سکایی !! فارسی نو
|-
| abra || آسمان || ap || آب || arma || دست
|-
| arya || آریایی || aspa || اسب || baga|| بغ، پروردگار
|-
| danu|| رود || gausa || گوش || hazahra || هزار
|-
| kuti || سگ || madu || عسل || matuka || ملخ
|-
| mrga || مرغ، پرنده || raupasa|| روباه|| sauka || آتش
|-
| syava || سیاه || varka || گرگ || varaza || گراز
|-
| xsas || شش || xvar || خوردن || zantu|| قبیله
|-
| zaranya|| زر، زرین || _ || _ || _ || _
|}
 
از زبان قدیم آنها نوشته‌ای بر جای نمانده‌است، اما از زبان [[سکاها]]ی مغرب که در کنارهٔ دریای سیاه و جنوب [[روسیه]] زندگی می‌کرده‌اند تعدادی واژه در کتاب‌های [[زبان یونانی|یونانی]] و [[زبان لاتین|لاتین]] باقی مانده‌است. چند نمونه از واژه‌های سکایی غربی عبارتند از:
* arvant:تند و سریع
* aspa:اسب
سطر ۲۰ ⟵ ۴۷:
 
== گویش‌های سکایی ==
 
زبان سکایی باستان، گویش‌های مختلفی داشته که دو تا از آنها، اسکیتی و سرمتی بودند. به روایت هرودوت، زبان سرمت‌ها اسکیتی است، اما به اصالت باستانی‌اش صحبت نمی‌شود. شواهد نشان می‌دهد که دست‌کم در برخی از گویش‌های اسکیتی-سرمتی باستان xv ایرانی باستان به f و d ایرانی باستان در میان دو مصوت به l (یعنی d < δ < l) تبدیل گشته است. مانند farna* به معنی «فر، فره» از xvarnah و skula* (نام یکی از شاهان اسکیتی) از skuda.<ref name="rezaee" />
 
دانشمندان از گویش‌های باستانی سکاهای مرکزی و [[ترکستان]] شرقی به جز چند نام قبیله که در کتیبه‌های فارسی باستان و در نوشته‌های یونانی باقی مانده‌است، اطلاع دیگری ندارند. در قرن دوم پیش از میلاد مسیح، یک مجموعه از قبایل سکائی و قبایل تخاری که احتمالاً با قبایل سکایی خویشاوند بودند، منطقهٔ [[بلخ]] و [[زرنگ]] ([[سیستان]]) و رُخَّج را تصرف کردند و بعدها قلمروی خود را تا شمال غربی [[هند]] گسترش دادند . در منطقهٔ اخیر آثار یک گویش سکائی در کتیبه‌هایی از قرن اول میلادی به خط خَرُشتی و بَراهمی باقی مانده‌است .