نابرابری اقتصادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
به نسخهٔ 19960000 ویرایش Mehregaan واگردانده شد: کیفیت پایین ترجمه. (توینکل)
Sara93592 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴۱:
***** استقبال روزافزون از حقوقهای خیلی بالا مدیر عامل به عنوان مثال در ایالات متحده از دهه 1960<ref>{{cite book|title=The Haves and the Have-Nots: A Brief and Idiosyncratic History of Global Inequality |author=Branko Milanovic |year=2012 |isbn=978-0-465-03141-2}}</ref>
***** دلالان زمین-پیروان هنری جورج معتقدند که ماکان و دلالان زمین ثروت و درآمد بیش از حدی را از گرایش زمین به افزایش نمایی با توسعه و نرخ بسیار بالاتر از رشد جمعیت استخراج می‌کنند. راه حل آنها مالیات بر ارزش زمین استهرچند ساختارهای ضروری یا بهبودهای دیگری ندارد. این مفهوم به عنوان جورجیسم شناخته شده است.
===چارچوبهای نظری===
====اقتصاد نئوکلاسیک====
اقتصادنئوکلاسیک نابرابری در توزیع درآمد را ناشی از تفاوتها در ارزش افزوده توسط نیروی کار و سرمایه و زمین میبیند. توزیع درآمد نیروی کار با توجه به تفاوتها در ارزش افزوده توسط طبقه بندی های مختلف از کارگران است. در این چشم انداز ,دستمزدها و سودها توسط ارزش نهایی افزوده شده هر بازیگر اقتصادی(کارگر, سرمایه دار/صاحب کسب و کار مالک زمین) تعیین شده است.<ref>
{{cite book
|title=History of Economic Thought: A Critical Perspective
|last1=Hunt
|first1= E. K.
|last2=Lautzenheiser
|first2=Mark
|year= 2014 |publisher =PHI Learning|location=
|isbn= 978-0765625991 |pages=
| postscript = <!--None-->}}
</ref>بنابراین در یک اقتصاد بازار نابرابری یک انعکاسی از تولید و شکاف بین حرفه های پردرآمد و حرفه های کم درآمد است.<ref>{{cite book |last= Keen|first= Steve |title= Debunking Economics – Revised and Expanded Edition: The Naked Emperor Dethroned?|publisher=Zed Books|year= 2011 |isbn= 978-1848139923 |page = 110|quote = The basis for this advice is the proposition that a person's income is determined by her contribution to production – or more precisely, by the marginal productivity of the 'factor of production' to which she contributes...The argument that highly paid workers – managers of major corporations, stock and money market traders, financial commentators, etc – deserve the high wages they receive compared to the less highly paid – nuclear physicists, rocket scientists, university professors, school teachers, etc. – is simply an extension of this argument to cover subgroups of workers. Members of the former group, we are told, are simply more productive than members of the latter, hence their higher salaries.}}</ref>
====اقتصاد مارکسین====
اقتصاد مارکسین افزایش نابرابری به خودکار سازی شدن شغل و تعمیق سرمایه در سرمایه داری نسبت میدهد. فرآیند خودکارسازی شدن شغل ناسازگار با شکل مالکیت سرمایه داری و همراه آن سیستم کار مزدیاست.
در تجزیه و تحلیل مارکسین بنگاههای سرمایه داری به طور فزاینده ای تجهیزات سرمایه را به جای ورودی نیروی کار (کارگران)تحت فشار رقابتی به منظور کاهش هزینه ها و حداکثر کردن سود جایگزین میکنند. در بلند مدت این روند ترکیب آلی سرمایه را افزایش میدهد به این معنی که کارگران کمتری مورد نیاز هستند در نسبت به ورودی های سرمایه, افزایش بیکاری (" ارتش ذخیره نیروی کار"). این روند فشار رو به پایین بر دستمزدها را اجرا میکند. جایگزینی تجهیزات سرمایه به جای نیروی کار (ماشینی و خودکار سازی شدن )تولید از هر کارگر را افزایش میدهد در نتیجه یک وضعیت دستمزدهای نسبتا راکد طبقه کارگر که در میان افزایش سطح درآمد اموال طبقه سرمایه دار است.<ref>{{cite book |last= Wood|first= John Cunningham |author-link=John Cunningham Wood|title= Karl Marx's Economics: Critical Assessments I and II |publisher=Routledge|year= 1996 |isbn= 978-0415087148}}</ref>
===بازارنیروی کار===
علت اصلی نابرابری اقتصادی دراقتصاد بازار مدرن تعیین دستمزدها توسط بازاراست. جایی که رقابت ناقص است; اطلاعات به طور غیر یکنواخت توزیع شده; فرصتها برای به دست آوردن تحصیلات و مهارت ها نابرابر است و شکست بازار را نتیجه میدهد. از آنجایی که چنین شرایط ناقص بسیاری تقریبا در هر بازاری وجو دارد,در واقع یک فرض کوچک هست که بازارها به طور کلی کارآمد هستند. این به این معنی است که نقش بالقوه بسیار بالایی برای دولت برای اصلاح چنین شکستهای بازار وجود دارد.<ref>Stiglitz, Joseph E. (June 4, 2012). The Price of Inequality: How Today's Divided Society Endangers Our Future (p. 34). Norton. Kindle Edition.</ref>
در حالت صرفا سرمایه داری تولید (یعنی جایی که حرفه و سازمان های نیروی کار نمیتوانند تعداد کارگران را محدود کنند) دستمزدهای کارگران توسط چنین سازمانهایی کنترل نخواهد شد ,و یا توسط کارفرما ,بلکه توسط بازار کنترل میشود. دستمزدها در یک راه مشابهی به مانند قیمتها برای هر کالای دیگری کار میکنند. در نتیجه دستمزدها می توانند به عنوان عملکرد قیمت بازار مهارت در نظر گرفته شوند. و در نتیجه نابرابری توسط این قیمت استخراج شده است. تحت قانون عرضه و تقاضا, قیمت مهارت توسط گردش بین تقاضا برای کارگران مهارت دیده و عرضه کارگران مهارت دیده تعیین میشود. "از طرف دیگر, بازارها نیز می توانند بر ثروت تمرکز کنند و هزینه های زیست محیطی را به جامعه تحمیل کنند و از کارگران و مصرف کنندگان سوء استفاده کنند." "بازارها, توسط خودشان, را حتی زمانی که پایدار هستند, غالبابه سطوح بالایی از نابرابری,خروجیهایی که به طور گسترده ناعادلانه دیده میشود سوق داده میشود ."<ref>Stiglitz, Joseph E. (June 4, 2012). The Price of Inequality: How Today's Divided Society Endangers Our Future . Norton. Kindle Edition. p. 9.</ref>کارفرمایانی که زیر دستمزد بازار پیشنهاد میدهند متوجه خواهند شد که کسب و کارشان به طور مداوم نامشخص است. رقبای خود را از وضعیت پیشنهاد دادن دستمزد بالاتر بهترین نیروی کار خودشان سود خواهند برد. برای یک تاجر که انگیزه سود به عنوان منافع اصلی دارد یک پیشنهاد گمشده به پیشنهاد دادن دستمزدی پایین یا بالای دستمزدهای بازار به کارگران است.<ref>{{cite book |last= Hazlitt |first= Henry | authorlink = Henry Hazlitt | title= [[Economics in One Lesson]] |publisher= [[Three Rivers Press]] |date=December 1988|chapterurl=http://jim.com/econ/chap20p2.html|chapter=Chapter 20: Part 2|isbn= 978-0-517-54823-3}}</ref>
یک کاری که مقدار زیادی کارگران مشتاق به کار از زمان وجود دارد(عرضه بالا)در رقابت کردن برای یک شغلی که نیاز کمی به کارگر دارد (تقاضا کم) یک دستمزد پایینی را برای آن شغل نتیجه میدهد . به این دلیل که رقابت بین کارگران دستمزد را به پایین میکشد. یک مثال از چنین مشاغلی مانند ظرف شویی و یا خدمات به مشتریان است. رقابت میان کارگران به پایین کشیده شدن دستمزدها با توجه به طبیعت قابل مصرف کارگران در رابطه با شغل مخصوص به خود گرایش دارد. یک شغلی که کارگران توانا یا مشتاق کمی دارد (عرضه کم) اما احتیاج زیادی به کارگر برای آن شغل هست (تقاضا بالا ) دستمزدهای بالاتر برای آن شغل نتیجه خواهد شد. به این دلیل که رقابت بین کارفرماها برای کارگران دستمزدها را به بالا خواهد کشید. نمونه هایی از این چنین شغلها عبارتند از مشاغلی که نیاز به مهارتهای بسیار پیشرفته ,توانایی های نادر و یا سطح بالایی از خطردارند. رقابت میان کارفرمایان به بالا کشیده شدن دستمزدها مطابق با طبیعت شغل,از زمانی که کمبود نسبی کارگران برای شغل مخصوص هست, گرایش دارد.سازمانهای حرفه ای و کارگری میتوانند عرضه کارگران را محدود کنند که منجر به تقاضای بیشتر و درآمد بیشتر برای اعضا میشود. اعضا همچنین ممکن است دستمزدهای بالاتری از طریق چانه زنی جمعی, نفوذ سیاسی یا فساد دریافت کنند.<ref>{{cite book |last= Hazlitt |first= Henry | authorlink = Henry Hazlitt |title= [[Economics in One Lesson]] |publisher= [[Three Rivers Press]] |date=December 1988 | chapterurl=http://jim.com/econ/chap20p1.html|chapter=Chapter 20: Part 1|isbn= 978-0-517-54823-3}}</ref>
این تعاملات عرضه و تقاضا یک درجه بندی از سطوح دستمزد جامعه که به طور قابل ملاحظه ای بر نابرابری اقتصادتاثیر میگذارد نتیجه میدهد. قطبی شدن دستمزدها تجمع ثروت و درآمد بسیار زیاد را در میان 1% توضیح نمیدهد. جوزف استیگلیتز معتقد است که "واضح است که بازارها باید تمیز و مرتب شوند تا اطمینان حاصل شود که آنها به اکثر شهروندان کار میکنند."<ref>Stiglitz, Joseph E. (June 4, 2012). The Price of Inequality: How Today's Divided Society Endangers Our Future . Norton. Kindle Edition. p. 8.</ref>
از طرف دیگر بالاتر نابرابری اقتصادی بالاتر منجر به افزایش نرخ کارآفرینی در سطح فردی میشود (خود اشتغالی). با این حال,اغلب اوقات بیشتر بر ضرورت و نه فرصت تاکید میشود. کارآفرینی مبتنی بر نیازمندی مبتنی بر نیازهای بقاء مانند درآمد برای غذا و پناهگاه (انگیزه های "فشار") است، در حالی که کارآفرینی مبتنی بر فرصت های مبتنی بر دستآورد گرا به اهداف (اشتیاق) مانند مشاغل و احتمال بیشتری برای پیگیری از محصولات جدید، خدمات و یا نیازهای بازارنامناسب. تاثیر اقتصادی نوع سابق کارآفرینی به توزیع مجدد گرایش پیدا میکند در حالی که دومی انتظار می رود به ترویج دادن پیشرفت فن آوری و بنابراین یک تاثیر مثبت تری بر رشد اقتصادی دارد.<ref>{{cite journal |doi=10.1177/0018726715578200 |ssrn=2585021 |title=What motivates entrepreneurial entry under economic inequality? The role of human and financial capital |journal=Human Relations |volume=68 |issue=7 |pages=1183–207 |year=2015 |last1=Xavier-Oliveira |first1=Emanuel |last2=Laplume |first2=André O |last3=Pathak |first3=Saurav }}</ref>
 
== جستارهای وابسته ==