عقلانیت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Elnaz farahani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
جز تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۱:
'''عقلانیت''' یا '''خردورزی''' در [[فلسفه]] یونانی، به بکارگیری [[عقل]] و خرد برای حصول شناخت اطلاق می‌شود که در مقابلی مفاهیمی چون، تجربه‌گرایی یا اصالت حس قرار می‌گیرد. واژه انگلیسی رشنالیتی به طور گسترده در رشته‌های علمی [[علم اقتصاد|اقتصاد]]، [[جامعه‌شناسی]]، [[روانشناسی]] و [[علوم سیاسی]] در معانی متفاوت به کار می‌رود. <ref>http://www.merriam-webster.com/dictionary/rationality</ref>
عقلانیت، ویژگی یا حالت معقول بون، بر مبنای حقایق یا عقل و [[منطق]] است. [نه به عنوان استناد] عقلانیت بر انطباق اعتقادات شخص با دلایلی برای اعتقاد وی، و یا اقدامات شخص با دلایلی برای آن عمل دلالت دارد. "عقلانیت" دارای معانی متفاوتی در [[فلسفه]]، <ref>https://www.britannica.com/topic/reason</ref> [[اقتصاد]]، [[جامعه‌شناسی|جامعه شناسی]]، [[روانشناسی]]، [[زیست‌شناسی|زیست شناسی]] تکاملی و [[علوم سیاسی]] می باشد.
 
فرد برای تعیین اینکه چه رفتاری منطقی تر است، باید چند فرضیه ی اصلی را ارائه دهد، و همچنین نیازمند تدوین قابل سنجش مسأله (مباحثه - نامعلوم) است. هنگامی که هدف یا مشکل مستلزم تصمیم گیری است، عوامل عقلانیتی در میزان اطلاعات، قابل استفاده هستند (مثلاً اطلاعات کامل یا ناقص). به طور خلاصه، تدوین و فرضیه های پیشینه، مدلی است که عقلانیت در آن اِعمال می شود. نشان دادن نسبیت عقلانیت: اگر فرد، مدلی را می پذیرد که در آن، سود بردن فرد مطلوب و بهینه است، پس عقلانیت به صورت رفتاری است که تا نقطه ی خودبینی،[[منطق]] منفعت جویانه  است؛ در حالی که اگر فرد، مدلی را بپذیرد که در آن سود بردن گروه مطلوب و بهینه است، رفتار صرفاً خودخواهانه، غیر منطقی تلقی می شود. بدین ترتیب بی معنی است که عقلانیت را بدون فرضیه های مدل پیشینه که نحوه شکل گیری و تدوین مسأله را توصیف می کند، مد نظر قرار دهیم.
 
 
== نظریه ها ==
سطر ۱۵ ⟵ ۱۴:
 
==== روانشناسی ====
در روانشناسی استدلال، روانشناسان و [[اندیشمندان شناختی]]، از موقعیت های مختلف در مورد عقلانیت انسانی دفاع کرده اند. یکی از دیدگاه های برجسته، به اعتقاد [[فیلیپ جانسون لیرد]] و [[روت ام.جی|روت ام.]] جی. بیرن، در میان سایرین این است که انسان ها عملاً منطقی هستند، اما عملاً دچار اشتباه می شوند، یعنی انسان ها دارای صلاحیت منطقی بودن هستند، اما عملکرد آنها به واسطه ی  عوامل مختلفی محدود می شود با این حال، استدلال شده است که بسیاری از آزمون های استاندارد استدلال [استنتاج]، مانند استدلال هایی در مورد [[اشتباه پیوستگی]] ([[ترکیب عطفی]])، در وظیفه گزینش واسون، یا [[اشتباه نرخ مبنا]] از مشکلات روش شناختی و مفهومی رنچ می برند. این امر منجر به اختلافات روانشناسی در مورد این موضوع می شود که آیا محققان (صرفاً) باید از قوانین استاندارد منطق، نظریه احتمالی و آمار استفاده کنند یا نظریه انتخاب منطقی به عنوان هنجارهای استدلال مناسب. مخالفان این دیدگاه، نظیر [[گرد گیگرینزر،]] به مفهوم [[عقلانیت محدود]] می پردازند، به خصوص برای وظایفی با عدم اطمینان بالا. <ref>Sturm, Thomas (2012). The “rationality wars” in psychology: Where they are and where they could go. ''Inquiry'', 55, 66-81.</ref>
 
==== ریچارد برانت ====
سطر ۳۱ ⟵ ۳۰:
 
== نظری و عملی ==
[[ایمانوئل کانت|کانت]] دلائلی عملی را از نظری متمایز ساخته بود. نظریه پرداز عقلانیت، [[جیزز ماسترن]]، تمایزی بدیل بین عقلانیت نظری و عملی قائل می شود، گرچه، طبق نظر او، عقل (دلیل) و عقلانیت، یکسان نیستند: عقل (دلیل)، یک استعداد روانشناسی است، در حالی که عقلانیت، استراتژی بهینه سازی است. <ref>Mosterín, Jesús (2008). ''Lo mejor posible: Racionalidad y acción humana''. Madrid: Alianza Editorial, 2008. 318 pp. {{ISBN|978-84-206-8206-8}}.</ref>
 
انسانها به واسطه ی تعریف، منطقی نیستند، اما می توانند به طور منطقی فکر کنند و رفتار کنند، با توجه به اینکه آیا به طور صریح یا به طور ضمنی، استراتژی معقولیت نظری و عملی را در افکاری که می پذیرند و اقداماتی که انجام می دهند، اِعمال می کنند یا نه.همچنین تمایز بین عقلانیت شناختی  (معرفتی)، تلاش برای ایجاد اعتقادات به شیوه ای بی طرفانه و عقلانیت ابزاری شرح داده شده است.
 
عقلانیت نظری دارای یک مؤلفه ی صوری (قراردادی) است که به سازگاری منطقی و جزء مادی منجر می شود که به حمایت تجربی محدود می شود و متکی به مکانیزم های درونی ما درباره تشخیص و تفسیر سیگنال (علامت) است. ماسترن، از یک طرف بین باور غیر ارادی و ضمنی، و از طرف دیگر، بین پذیرش داوطلبانه و صریح، تمایز قائل می شود. <ref>Mosterín, Jesús (2002). “Acceptance Without Belief”. ''Manuscrito'', vol. XXV , pp. 313–335.</ref> می توان به درستی بیان داشت که عقلانیت نظری پذیرش های ما را به جای باورهای ما تعدیل می کند. عقلانیت عملی، استراتژی برای بهترین حالت زندگی فرد، رسیدن به اهداف مهم و ترجیحات خود تا حد ممکن است.
 
== مثال هایی در زمینه های مختلف ==
 
=== منطق ===
موضوع اصلی: [[منطق]] و [[عقلانیت]]
 
به عنوان بررسی استدلال هایی که به موجب شکل خود، درست هستند، [[منطق]] در مطالعه عقلانیت، از اهمیت بنیادی برخوردار است. مطالعه عقلانیت در منطق، بیشتر با عقلانیت شناختی، یعنی دستیابی به باورها به شیوه ای منطقی، مربوط می شود، تا عقلانیت ابزاری.
سطر ۵۰ ⟵ ۴۹:
 
==== هوش مصنوعی ====
درون [[هوش مصنوعی]]، [[عامل منطقی]] به طور معمول، عاملی است که [[مطلوبیت]] مورد انتظار را، با توجه به دانش فعلی آن، به حداکثر برساند. مطلوبیت، سودمندی پیامدهای اقدامات آن است. تابع مطلوبیت به طور دلخواه توسط طراح تعریف شده است، اما باید تابع عملکرد باشد، که نتایج مستقیم قابل سنجش مانند برنده شدن یا از دست دادن پول است. به منظور ایجاد یک عامل ایمن که به شیوه ای دفاعی عمل می کند، تابع غیرخطی عملکرد غالباً مورد نظر است، به طوری که پاداش برای برنده شدن کمتر از مجازات برای باختن است. یک عامل اجرایی ممکن است در حوزه مسائل خود منطقی باشد، اما یافتن تصمیم منطقی برای مشکلات پیچیده خودسرانه  عملاً امکان پذیر نیست. عقلانیت تفکر انسان، یک مشکل اساسی در [[روانشناسی استدلال]] است. <ref>Johnson-Laird, P.N. & Byrne, R.M.J. (1991). ''Deduction''. Hillsdale: Erlbaum.</ref>
 
==== روابط بین المللی ====
بحثی مداوم در مورد صلاحیت های کاربرد "عقلانیت" در مطالعه [[روابط بین‌الملل|روابط بین الملل]] (IR) وجود دارد. برخی از محققان آن را ضروری می دانند <ref>Bueno De Mesquita, Bruce (2010) Foreign Policy Analysis and Rational Choice Models. In The International Studies Encyclopedia, edited by Robert Allen Denemark. Malden, MA: Wiley-Blackwell.</ref>. سایرین، انتقادی تر هستند <ref>Walt, Stephen M. (1999) Rigor or Rigor Mortis?: Rational Choice and Security Studies. International Security 23 (4):5-48.</ref> این حال، کاربرد فراگیر و مداوم "عقلانیت" در علوم سیاسی و IR [روابط بین المللی]، فراتر از اختلاف نظر و مباحثه است. "عقلانیت" در این زمینه در همه جا حاضر است. ابولف بیان می کند که تقریباً 40 درصد از تمام منابع علمی برای "سیاست خارجی" به "عقلانیت" اشاره دارند - و در دهه 2000  این نسبت تا بیش از نیمی از آثار علمی مرتبط افزایش می یابد. او ادامه می دهد که هنگامی که این امر در مورد امنیت بنیادی و سیاست های خارجی مطرح می شود، به کارگیری عقلانیت IR، به "سوء رفتار" (تخلف)، شباهت دارد: توصیف های مبتنی بر عقلانیت عمدتاً غلط یا نادرست هستند؛ بسیاری از ناظران، موفق به توضیح معنای "عقلانیتی" که به کار می برند، نمی شوند؛ و مفهوم، اغلب از لحاظ سیاسی برای تمایز بین "ما و آنها" استفاده می شود. <ref name=Abulof/>
 
== همچنین مراجعه کنید به ==
سطر ۷۳ ⟵ ۷۲:
* [[اصل عقلانیت]]
* [[درمان رفتار احساسی  عقلانی]]
*[[ قیمت گذاری عقلانی (منطقی)]]
* [[عقل گرایی]]
* [[عقلانیت  (توجیه کردن)]]