سامسون: تفاوت میان نسخه‌ها

پس از آن در دره [[سورق]] با زن فاحشه‌ای به نام [[دلیله]] درآمیخت<ref>داوران ۱۶:۵</ref> و سروران فلسطین از دلیله خواستند که راز قدرت شمشون را پیدا کند، و به او قول دادند که در عوض به وی هزار و صد مثقال نقره بدهند.<ref>داوران ۱۶:۶</ref> دلیله بار نخست از شمشون علت نیرومندیش را پرسید؛ و شمشون گفت که اگر او را به هفت شاخه بید تازه خشک‌نشده ببندند، ناتوان خواهد شد. فلسطینیان هفت شاخه بید آوردند، اما شمشون ضعیف نشد و شاخه‌ها شکستند.<ref>داوران ۱۶:۱۰</ref> دلیله بار دوم از شمشون خواست که راز نیرومندی‌اش را بگوید اما او گفت که اگر به ریسمان‌های تازه بسته شوم، مانند دیگر مردم ضعیف می‌شوم.دلیله ریسمان‌های تازه گرفت و شمشون را به آن بست؛ اما شمشون به راحتی همه را باز کرد.<ref>داوران ۱۶:۱۳</ref> دلیله بار سوم از شمشون همان پرسش را کرد؛ اما شمشون پاسخ داد اگر هفت موی سر مرا به تار ببافی، ضعیف خواهد شد؛ دلیله در هنگام خوابیدن هفت موی سر شمشون را به تار و چوب نساج بست، اما پس از بیداری، شمشون آن‌ها را کند.<ref>داوران ۱۶:۱۵</ref> تا این که سرانجام به فریب و حیله، دلیله دریافت که شمشون از رحم مادرش نذر خداست، و اگر موهایش تراشیده شود نیرومندی‌اش از بین می‌رود.دلیله فلسطینی‌ها را به آن‌جا طلبید و فلسطینیان موهای شمشون را بریدند.<ref>داوران ۱۶:۲۰</ref> با شکسته شدن پیمان نذیره، شمشون به اسارت فلسطینیان درآمد؛ آنان او را کور کرده و در [[غزه]] زندانی کردند.<ref>داوران ۱۶:۲۲</ref>

 

 

برادران و بستگانش جسد او را از زیر آوار بیرون کشیدند و او را در بین راه [[صرعه]] و [[اشتاعول]] و در قبر پدرش مانوح به خاک سپردند.<ref>داوران ۱۶:۳۱</ref>