صلح حسن و معاویه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +املا+مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:آسیا در ۶۶۱ (میلادی) |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح نویسه عربی، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB |
||
خط ۱:
'''صلح حسن بن علی و معاویه بن ابوسفیان''' به واقعه [[صلح]] میان [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی]] و [[معاویه|معاویه بن ابوسفیان]] اطلاق میشود که از جنگ بین کوفیان و شامیان جلوگیری کرد و طی آن [[خلافت]] به شروطی از حسن به معاویه منتقل گردید. این واقعه در سال ۴۱ [[
گزارشهای تاریخی
ایشان در جای دیگری میفرماید: «اگر یارانی داشتم که در جنگ با دشمنان خدا با من همکاری
== پیشینه ==
پس از کشتهشدن [[علی بن ابیطالب]] به دست [[ابن ملجم مرادی]]، حسن در [[کوفه]] به عنوان خلیفه اعلام میشود ولی معاویه، فرماندار شام، این انتصاب را تقبیح میکند و لشکری را برای جنگ به کوفه میفرستد که این لشکر در مسکن مستقر میشود. لشکر حسن نیز در مداین مستقر میشود.<ref>تشیع در مسیر تاریخ
[[ویلفرد مادلونگ]] در [[دانشنامه ایرانیکا]] مینویسد پس از دو ماه عدم فعالیت، حسن نامهای به معاویه نوشت و او را به بیعت با خود فراخواند و به وی یادآوری نمود که به علت اینکه نوه محمد است، استحقاق بیشتری از معاویه به این عنوان دارد. معاویه که از خلق و خوی صلح جوی حسن آگاه بود، پاسخی مودبانه به وی داد که جایگاه [[اهل بیت]] محمد را میشناسد اما به علت تجربه بیشتر در حکومت داری، خود را بیشتر مستحق خلافت میداند. او از حسن خواست که [[حکومت داری]] را به وی بسپارد و پس از مرگش، قول میدهد که حکومت را به حسن بسپارد. او به حسن پیشنهاد داد که خزانه عراق و مالیات هر مکانی از عراق را که میخواهد مال حسن باشد و با حسن در امورات حکومتی مشاوره کند.<ref name="Iranica" />
وقتی حسن پاسخی به وی نداد، معاویه نامهای تهدید آمیزتری به وی نوشت شروع به تجهیز قشون کرد.<ref name="Iranica" /> وقتی میل به جنگیدن معاویه (با پیش روی لشکریانش تا موصل و احتمالاً در عین حال مذاکره بر سر صلح با حسن) بر همه آشکار گردید، حسن شروع به تجهیز قشون کرد. در ابتدا یارانش از فراخوانش سرباز زدند که عدی بن حاتم آنان را مجبور به اطاعت نمود تا تجهیز قشون کنند. برای جلوگیری از پیش رویهای معاویه، حسن ۱۲۰۰۰ مرد جنگی را به سرکردگی عبیدالله بن عباس فرستاد و به وی دستور داد که با قیس بن سعد و سعید بن قیس همدانی مشاوره کند. لارا وسیا وگلیری با استناد به طبری بر این باور است احتمالاً حسن
دو یا سه ماه پس از خلافت، پیش رویهای حسن نیز شروع گردید و به ساباط مدائن رسید. در آنجا وی دستور توقف داد و سخنرانی ای که کرد باعث بروز شورش در لشکریانش گردید. وی بیان داشت که هیچ میلی به بروز کینه و دشمنی بین مسلمانان نداشته و صلحی که یارانش آن را رد کردند بهتر از چند دستگیهای فعلی است. سربازانش گمان بردند که وی قصد صلح با معاویه دارد و شک قبلیشان از روی سخنان چند پهلویی که قبلاً حسن بیان داشته بود و سرعت کم پیش روی اش تشدید گردید و گروهی که به شدت حامی سیاستهای علی بودند، طی یک عمل
معاویه در اخنونیه توقف کرد و با حسن مذاکره نمود. سپس به عبیدالله بن عباس گفت که حسن تقاضای صلح از وی نمودهاست. اما عبیدالله این را باور نکرد. سپس با عبیدالله در خلوت مذاکره نمود و به عبیدالله گفت که اگر به وی بپیوندد، یک میلیون درهم پاداش خواهد گرفت. عبیدالله این را پذیرفت ولی موضوع را از سربازان سپاه حسن مخفی نمود. این شکست باعث بروز اختلاف در سران سپاه حسن گردید. ۸۰۰۰ تن صلح را پذیرفتند.<ref name="EI">{{harvnb|Veccia Vaglieri|۱۹۸۶|p=}}</ref> به دنبال جدایی ابن عبّاس از سپاه حسن، قیس ابن سعد، فرمان سپاه را بر عهده گرفت و جلوی سپاه شام ایستاد.<ref name = "Iranica">{{پک|Madelung|۲۰۰۴|ف=ḤASAN B. ʿALI B. ABI ṬĀLEB|ص=
== علت ==
دانشنامه اسلام مینویسد در منابع عوامل پذیرش صلح توسط حسن، صلح دوستی، بیزاری از سیاست و چنددستگیهای متعاقبش و تمایل به جلوگیری از خون ریزیهای گسترده گزارش شدهاست. اما احتمال دارد که وی به علت نبود نهضت حامیش، صلح را پذیرفته باشد. اگر بپذیریم که علی هفته به هفته خزانه را خالی میکرد و محتویاتش را بین مردم تقسیم میکرد، بنابراین دولت حسن با مشکلات مالی روبرو بود. علاوه بر آن، علی در سالهای آخر خلافتش با شکستهای پی در پی مواجه شد و این مهم در زمان خلافت حسن تشدید شد. از این رو حسن نمیتوانست به سربازانی تکیه کند که میل چندانی به جنگیدن نداشتند. تبعات بعدی صلح، بر علویان بسیار گران آمد. در بحث و جدلهایی که با آنها میشد، آنها در مورد این مطلب که حسن از حق خودش به عنوان خلیفه کناره گرفته و بنابراین آنها دلیلی برای مخالفت ندارند، پاسخی نداشتند. حدیثی موجود است که مدعی است حسن، در حق خودش به عنوان خلیفه پافشاری نخواهد کرد. این حدیث میگوید محمد گفتهاست که این پسرم حسن حاکمی است که توسط آن خداوند، روزی دو گروه مخالف مسلمان را در کنار هم میآورد.<ref name="EI" />
از دلایل اصلی پیشنهاد صلح توسط حسن، خروج سرداران سپاه کوفه (مانند [[عبیدالله بن عباس]] یا طبق بعضی منابع [[عبدالله
== رویداد صلح ==
بعد از متارکه جنگ، لشکر معاویه به کوفه آمد و در مراسم تسلیم خلافت به معاویه، معاویه از حسن خواست که برخیزد و از وی عذرخواهی کند. اما حسن نپذیرفت و گفت که وی و حسین تنها نوههای محمد هستند و با وجود اینکه حق خلافت متعلق به وی بوده، اما معاویه در این مورد با وی به جنگ پرداخته و حسن تنها به خاطر علاقه به امت اسلامی و جلوگیری از خون ریزی، خلافت را به وی واگذاردهاست. معاویه نیز در سخنرانی اش تمامی عهدههای نهاده شده را (که تنها به منظور خاموش کردن مقطعی جنگ و راضی کردن مخالفان بود) انکار کرد. مادلونگ مینویسد معاویه به دنبال خون خواهی از عثمان بوده و سه روز به مردم فرصت داد تا با وی بیعت کنند و در غیر این صورت بخشیده نخواهند شد.<ref name="Iranica" />
به گفته [[حسینمحمد جعفری]] و [[یولیوس ولهاوزن|ولهاوزن]] وقوع این رویداد از لحاظ تاریخی بسیار مغشوش و متناقض است.<ref name="تشیع در مسیر تاریخ ۱۶۶">تشیع در مسیر تاریخ ۱۶۶</ref>
به گفته زهری از تاریخنویسان، حسن از ابتدا مایل به واگذاری خلافت بوده و به همین رو قیس ابن سعد که از طرفداران سرسخت حسن و از مخالفین بود از فرماندهی سپاه برکنار و عبیدالله [[
به نوشته یعقوبی هنگامی که لشکر حسن به مداین میرسد سه میانجیانی از سوی معاویه به لشکر حسن میروند در لشکر شایعه میکنند که حسن صلح کردهاست لشکریان هم به حسن حمله کرده و چادرش را غارت میکنند و هنگامی که وی به سمت [[قصر ابیض]] میرود تا در آنجا سکنی گزیند شخصی به نام الجراح بن سنان الاسدی به وی حمله کرده و ران وی را مجروح میکند و آن شخص کشته میشود. این شورشها موجب رضایت حسن به صلح بودهاست.<ref>تشیع در مسیر تاریخ ۱۷۲</ref>
به نگاشته [[ابن اعثم]] در کتاب [[الفتوح]] ابتدا حسن شرایطی که در [[تاریخ طبری]] آمدهاست را پیشنهاد میکند و عبدالله بن نوفل حارث را به سوی معاویه میفرستد معاویه نیز رقعهای سفیدامضاء را برای حسن ارسال میدارد. اما حسن عهدنامهای را مینویسد که در زیر ذکر میشود و به همین دلیل معاویه زیربار قبول شرایط صلح حسن نمیرود.<ref>تشیع در مسیر تاریخ
=== متن عهدنامه ===
در منابع، شرایط صلح حسن، به صورت ضد و نقیض بیان شدهاست. بعضی روایات حاکی از آن هستند که معاویه کاغذ سفیدی برای حسن فرستاد که شروط را در آن بنویسد و حسن بعدها افسوس میخورد که چرا بیشتر درخواست نکرده بود. قرار شد که سالانه ۱ میلیون درهم به حسن پرداخت گردد و ۵ میلیون درهم از خزانه کوفه و مالیات برخی مناطق ایران مانند اهواز، فسا و دارابگرد به وی تعلق گیرد.<ref name="EI" /> حسن پس از خواندن این نامه گفت که معاویه برای به دست آوردن خلافت خواستهاست به طمع ورزی حسن متوسل شود. حسن در جواب از سفیر خود خواست برای مردم امان بگیرد.<ref name="Iranica" /> مردم بصره موضوع آخر (مالیات نواحی ایران) را نمیپذیرفتند و آن را متعلق به خود میدانستند. [[لارا وسیا وگلییری]] در [[دانشنامه اسلام]] بر این باور است که شرایط دیگری نیز در منابع آمده که ممکن است بعدها به خاطر کاهش سرزنشهای وارده بر حسن و القا این مطلب که حسن با این صلح از موضع قبلی اش کناره گیری نکرده، ساخته شده باشد. از این شرایط
ویلفرد مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا مینویسد معاویه نامهای سفید امضا برای حسن فرستاد که حسن در آن موارد زیر را افزود:
خط ۳۹:
* معاویه نمیتواند برای خود جانشینی انتخاب کند و این کار را باید به شورا واگذار کند.
* برای همگان در هر جایی امنیت وجود خواهد داشت
* معاویه آشکارا یا نهان حسن یا
دانشنامه اسلام مینویسد این که معاویه عهد کرد که خلیفهٔ برحقی باشد نمیتوانست دلیلی بر آن باشد که وی از سیاستهای علی تبعیت میکند. قرار شد که دو میلیون درهم (
میان منابع مختلف در متن عهدنامه تفاوتهای «اساسی» وجود دارد.<ref name="تشیع در مسیر تاریخ ۱۶۶" />
در تاریخ طبری چند صفحه بعدتر
{{نقل قول|حسن با معاویه بر اساس این شرط صلح کرد که ب همه دوستان و پیروان علی در هر کجا که باشند عفو عمومی و امنیت و آسایش اعطا شود}}
حسینمحمد جعفری اینگونه استدلال میکند که چون منابع متفقالقولند که علی هر هفته خزانه را تقسیم میکرد و از فاصله کشته شدن علی تا صلح حسن چند ماه بیشتر فاصله نبوده و بنابر [[آنارشیسم]] اداری در این مدت احتمال جمع شدن پنج میلیون درهم در خزانه کاملاً نامحتمل است.<ref name="تشیع در مسیر تاریخ ۱۷۹" />
[[دینوری]] نگاشتهاست:<ref name="تشیع در مسیر تاریخ ۱۷۹" />
{{نقل قول|۱-باهیچکس از مردم عراق با اهانت رفتار نشود و صلح و امنیت آنها تضمین گردد بدون اینکه سابقه جرم و اتهام آنها در نظر گرفته شود.{{سخ}}۲-حسن سزاوار درآمد سالانه ناحیه اهواز{{سخ}}۳-در اعطای عطایا و پاداشها به بنی هاشم بر بنی امیه تقدم داده شود.}}
[[ابن اثیر]] علاوه بر شروط دینوری دو شرط دیگر را نیز یاد میکند:<ref>تشیع در مسیر تاریخ ۱۸۰</ref>
{{نقل قول|۴-از
[[ابن اعثم]] مینویسد:<ref>تشیع در مسیر تاریخ ۱۸۱</ref>
{{نقل قول|۱-معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و رویه خلفای راشدین حکمرانی کند.{{سخ}}۲-معاویه
[[بلاذری]] (از مورخان قرن دوم هجری) مینویسد که مذاکرات معاویه قبول کرد که یک میلیون درهم به علاوه خراج درالبگرد به حسن بدهد همچین بعد از مرگ معاویه قدرت به حسن منتقل شود. در آخرین مذاکرات، معاویه نامهای [[سفید امضا]] برای حسن فرستاد که حسن در آن موارد زیر را افزود:
خط ۶۱:
* معاویه نمیتواند برای خود جانشینی انتخاب کند
* برای همگان در هر جایی امنیت وجود خواهد داشت
* معاویه آشکارا یا نهان حسن یا
همچنین در ادامه بلاذری نگاشتهاست؛ معاویه پس از به قدرت رسیدن شرایط صلح نامه را انکار کرد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/hasan-b-ali دانشنامه ایرانیکا، آنلاین]</ref>
اما در کتاب [[صلح امام حسن (کتاب)|صلح امام حسن]] این چنین آمدهاست:<ref>صلح امام حسن
{{نقل قول|۱-حکومت به معاویه واگذار میشود بدین شرط که به کتاب خدا و سنت پیغمبر و سیره خلفای شایسته عمل کند.{{سخ}}۲-پس از معاویه حکومت متعلق به حسن است و اگر برای او حادثهای پیش آمد متعلق به حسین و معاویه حق ندارد برای خود جانشینی خود انتخاب کند.{{سخ}}۳-معاویه باید ناسزا به امیرالمؤمنین ([[علی]]) و لعن بر او را در نمازها ترک
== معترضان ==
صلح حسن
پس از قرداد صلح، برخی از هواداران سرسخت [[علی]] حاضر به بیعت با معاویه و معاهده صلح نبودند که به رهبری حجر بن عدی الکندی در [[کوفه]] دست به شورش برداشتند. آنها دستگیر شدند و حجر بن عدی و شش نفر دیگر از رهبران شورش، به اتهام [[خداناباوری|الحاد]] و [[شورش]] گردن زدهشدند. این اتهام از سوی ۴۵ تن از بزرگان کوفه امضا شدهبود. اما بعداً معلوم گشت که چندی از این امضاها جعل شدهاست و حتی قاضی (شریح بن الحارث) به معاویه نوشت: «گواهی میدهم که حجر مسلمان متقی است در [[نماز (اسلام)|نماز]] ثابتقدم است، [[زکات|صدقه]] میدهد، [[روزه (اسلام)|روزه]] را در [[ماه رمضان]] بهپامیدارد و همیشه [[حج]] و عمره را برگزار
== پس از صلح ==
پس از دست کشیدن از خلافت، حسن راهی مدینه شد. در بین راه در قادسیه، نامهای از معاویه دریافت نمود که از وی خواسته بود تا در جنگ علیه یکی از خوارج بنام ابن الحنصا الطاعی که به تازگی قیام کرده بود به او کمک کند. حسن پاسخ داد که به این علت از جنگ دست کشیدهاست تا صلح را به میان امت برگرداند و به همین دلیل در جنگ شرکت نخواهد کرد.<ref name="EI" />
حسن تا آخر عمر در مدینه با آرامش زندگی کرد.<ref>تشیع در مسیر تاریخ ۱۸۸</ref><ref>«Ḥasan.
== جستارهای وابسته ==
خط ۹۰:
{{چپچین}}
* {{Cite book | last = Veccia Vaglieri | first = Laura | author-link = لارا وسیا وگلییری | year = ۱۹۸۶ | title = [[Encyclopaedia of Islam]] | edition = 2nd | chapter = Hasan b. Ali| place = Leiden | publisher = E. J. Brill | volume = ۳ | pages = ۲۴۰ | isbn = ۹۰ ۰۴ ۰۸۱۱۸ ۶ | ref = harv}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Madelung | نام = Wilfred | پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ| دانشنامه = [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] | مقاله = ḤASAN B. ʿALI B. ABI ṬĀLEB | ویرایش = first | سال = ۲۰۰۴ | ناشر = Bibliotheca Persica Press | جلد = ۱۲ | عنوان جلد = HAREM I – ILLUMINATIONISM | مکان =
* {{یادکرد|فصل=HASAN|کتاب=Britanicca Encyclopedia of World Religions|ناشر =[[Encyclopædia Britannica]]|صفحه=p ۴۱۴|سال=۲۰۰۶|شابک=ISBN 978-1-59339-491-2|زبان=en}}
{{پایان چپچین}}
|