جنگ جمل: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲:
== پیش زمینه ==
{{وابسته|عثمان بن عفان|علی بن ابی طالب}}
دورهٔ خلافت [[عثمان]]، سومین [[خلافت راشدین|خلیفه راشدین]] از لحاظ تاریخی به دو دوره شامل دورهٔ شش سالهٔ آرامش ۲۳–۲۹ هجری و دورهٔ آشوب ۳۰–۳۵ هجری تقسیم می‌شود.<ref>{{پک|Levi Della Vida|Khoury|2000|ف=ʿUt̲h̲mān b. ʿAffān|ک=EI2|زبان=en}}</ref> با شروع سال ۳۱ هـ آشوب‌ها و جنب‌وجوش‌ها شروع به نمایان شدن و شدت گرفتن کرد که تا پایان دورهٔ [[خلفای راشدین]] ادامه یافت.<ref name="الوجیز4">محمد قبَّانی (1426 هـ/2006): الوجیز فی الخلافة الراشدة، ص66.</ref> عثمان به [[امویان|بنی‌امیه]] که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز می‌داد، به طوری که نفوذ آنان بر وی سبب شد، که با [[صحابه|صحابهٔ]] محمد مانند [[ابوذر غفاری]]، [[عبدالله بن مسعود]] و [[عمار یاسر]] بدرفتاری کند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=87–88}}</ref> [[مروان بن حکم]]، عموزادهٔ عثمان، بعد از انتصاب به عنوان مشاور خلیفه، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد به‌خصوص [[شورای عمر|اعضای شورای انتخاب عثمان]] گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض و حمایت خود را از وی قطع کردند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=92–107}}</ref> در نهایت، در سال ۳۴ هـ، مردم در برخی از شهرها و مناطق بخصوص [[عراق]] و [[مصر]] علیه عثمان قیام کردند و با کاروان [[حج|حجی]] به مدینه آمدند تا بدین وسیله شورش ضد عثمان آغاز شود.<ref name="الوجیز44">محمد قبَّانی (1426 هـ/2006): الوجیز فی الخلافة الراشدة، ص72.</ref><ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=119}}</ref> در ابتدا، عثمان موفق شد رضایت آن‌ها را به‌دست بیاورد، ولی گفته می‌شود وقتی آن‌ها در حال بازگشت به سرزمین‌هایشان بودند، به نامه‌رسان عثمان برخورد کردند و بعد از بازرسیش به نامه‌ای دست یافتند که در آن، عثمان فرماندار [[مصر]] را به کشتنشان فرمان داده بود. به همین دلیل به مدینه بازگشتند و دست به انقلاب ضد وی زدند.<ref name="الوجیز44" /> شورشیان خانهٔ عثمان را محاصره کردند<ref name="الوجیز44" /> و سرانجام به خانهٔ او حمله کردند و در خانه را آتش زدند،<ref name="تاریخ الخلفاء الراشدین245">{{پک|شاکر|ک=التاریخ الإسلامی - ج 3: الخلفاء الراشدون}}</ref> سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذی‌الحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م)، در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال می‌گذشت، به قتل رساندند.<ref name="تاریخ الخلفاء الراشدین246">[[محمود شاکر (مؤرخ)|محمود شاکر]] (1421 هـ/2000م): التاریخ الإسلامی - ج 3: الخلفاء الراشدون، مرجع سابق، ص242.</ref>
 
 
سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذی‌الحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م)، در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال می‌گذشت، به قتل رساندند.<ref name="تاریخ الخلفاء الراشدین246">[[محمود شاکر (مؤرخ)|محمود شاکر]] (1421 هـ/2000م): التاریخ الإسلامی - ج 3: الخلفاء الراشدون، مرجع سابق، ص242.</ref>
 
به نوشته مادلونگ، بر طبق [[تاریخ‌نگاری دوران اولیه اسلام]]، [[عایشه]] در برانگیختن شورش برضد عثمان نقش فعالی داشت و احتمالاً نخستین کسی بود که در مسجد برضد وی سخنرانی کرد، برای دعوت مردم شهرها به شورش نامه نوشت و از [[صحابه]] ای که مغضوب وی شده بودند، حمایت کرد. البته در زمان محاصره عثمان، نقش خود در برانگیختن شورش و تحریک مسلمانان علیه عثمان را انکار کرد. طلحه جزو رهبران اصلی شورش بود که مردم را برضد عثمان برانگیخت و شورشیان مصری را به محاصره خانه وی ترغیب کرد. او انتظار داشت که خودش جانشین عثمان شود و عایشه نیز حامی وی بود.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=99-101}}</ref> هرچند برخی منابع بعدی، زبیر را نیز همچون عایشه و طلحه در برانگیختن شورش دخیل می‌دانند، با این حال مادلونگ آن را دور از واقعیت می‌داند و می‌گوید زبیر روابط خوبی با عثمان داشت و از وی حمایت می‌کرد و حتی در زمان محاصره خانه عثمان به وی اطلاع داد که می‌تواند مردانی را برای حمایتش بیاورد و پسرش، [[عبدالله بن زبیر]]، فرمانده مدافعان خانه عثمان بود.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=103-106}}</ref> [[کائتانی]] معتقد است، که علی عامل اصلی شورش و ذی‌نفع از آن بوده است، که دست کم برای خلع عثمان، اگر نه قتل وی، دسیسه چینی کرده است. اما چون منابع [[تاریخ‌نگاری دوران اولیه اسلام]] از این مدعا پشتیبانی نمی‌کند، وی [[اهل سنت]] را متهم می‌کند که به نفع [[علویان]] و برضد [[امویان]] منابع را تحریف کرده‌اند. مادلونگ استدلال کائتانی در خصوص برنامه‌ریزی علی برای تصاحب خلافت را رد می‌کند، زیرا در این صورت قطعاً عایشه در چنین شورشی مشارکت نمی‌کرد. اما به گفته وی، مزیت علی در این بود که چون از سوی طبقه حاکم از قبیله [[قریش]] رد شده بود، مردم ولایات وی را به عنوان مرجعی برای طرح شکایاتشان یافته بودند. بدین ترتیب، مخالفان عثمان، بخصوص در [[کوفه]]، به وی گرایش یافتند. هرچند علی از این گرایش مطلع بود، اما شواهدی وجود ندارد که آنان را به سوی مخالفت و شورش هدایت کرده باشد. علی، به خصوص، در مورد پیاده‌سازی احکام [[شریعت]] با عثمان مخالفت داشت، که این امر از آغاز خلافت عثمان در ماجرای [[قصاص]] [[عبیدالله بن عمر]]، قاتل [[هرمزان]]، شروع شد. علی مسامحه عثمان در خصوص اجرای [[حد شرعی]] بر خویشانش، توزیع [[الفی|فیء]] میان امویان و [[بدعت]] در عبادات را برنمی‌تابید. همچنین در برابر بدرفتاری با صحابه محمد، جانب آنها را می‌گرفت.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=106-109}}</ref> در سال ۳۴ هجری، زمانی که نارضایتی‌ها بالا گرفت، علی به جهت خویشاوندی با عثمان از سوی مخالفان به عنوان میانجی پیشنهاد شد و کوشید تا با اصلاح رویه عثمان، به اختلاف خاتمه دهد. با این حال نفوذ مروان بر عثمان مانع این مقصود شد. در نهایت، زمانی که شورشیان مصری خانه عثمان را محاصره کردند، وی دریافت که نمی‌تواند اوضاع را سامان دهد و از ماجرا کناره گرفت، اما دو پسرش [[حسن مجتبی|حسن]] و [[حسین]] به نگهبانی از خانه عثمان پرداختند.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|زبان=en|ص=111-113}}</ref>