علی‌اکبر سعیدی سیرجانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏بازداشت: بخشهایی از نامه های وی نقل شد
خط ۴۲:
علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، ادیب، پژوهشگر و نویسندهٔ ایرانی در تاریخ ۲۰ آذرماه سال ۱۳۱۰ در [[سیرجان]] متولد شد. پس از تحصیل در دورهٔ دبستان در زادگاهش در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی [[کرمان]] شد. در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در رشتهٔ فلسفه به [[دانشگاه تهران]] رفت و همزمان با پایان‌یافتن تحصیلش پدر خود را از دست داد. بعد از چند سال تدریس در مناطق [[سیرجان]] و [[بم]] به [[تهران]] رفت و نخستین همکاری‌های خود را با دکتر [[محمد معین|معین]] برای [[لغت نامه دهخدا]] آغاز کرد. وی از سال ۴۴ تا ۵۷ با [[بنیاد فرهنگ ایران]] همکاری و تدوین واژگان قسمت حرف میم از لغت نامه را بر عهده داشت.<ref>{{یادکرد وب| نشانی =http://www.ssirjani.com/| عنوان =زندگی نامه سیرجانی| تاریخ بازدید = | تاریخ = | ناشر =وبگاه سعیدی سیرجانی| زبان = فارسی}}</ref> وی با ارائه مقالات فرهنگی در مجلاتی چون نگین و بامشاد به نقد حکومت وقت و [[جمهوری اسلامی]] می‌پرداخت. مجموعه مقالات او در کتاب‌هایی با عناوین ''شیخ صنعان''، در ''آستین مرقع'' و ''ای کوتاه آستینان'' به چاپ رسید که بعدها ممنوع شدند. کتاب‌های او در حکومت جمهوری اسلامی به جز معدودی در شمار کتاب‌های ضاله (گمراه‌کننده) درآمده‌اند و ممنوع‌الطبع به شمار می روند.
 
سعیدی سیرجانی پس از انقلاب با انتقادهای خود از حکومت، مغضوب حاکمان ایران شد و بیش از پیش، با نامه‌هایی که به رهبر ایران می‌نوشت، مغضوب واقع شد، تا جایی که حکم ارتداد وی را در پی داشت؛ و سرانجام آنچنان‌که خود انتظار داشت توسط حکومت به‌طور مرموزی از دنیا رفت. در نامه اول خود خطاب به علی خامنه‌ای نوشت «محضر مبارک حضرت آیت‌اله خامنه‌ای رهبرمعظم جمهوری اسلامی با عرص سلام وتقدیم احترام، سه ماه پیش عریضه ای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحمل‌ناذیر نا معقولی که ماموران وزرات ارشاد در کارنشر کتاب اعمال می‌فرمایند. چون تا امروز ماموران دفتر آن جناب نه وصول عریضه‌ام را اعلام فرموده‌اند و نه اثری از توجه به مساله مشهود افتاده است و از طرفی یقین دارم اخلاق اسلامی و طبع هنرپرور جناب‌عالی والاتر از آن است که دادخواهی متظلمی بی‌جواب مانده با این احتمال که شاید در رساندن نامه‌ام غفلت یا تغافلی رفته باشد مجداد زحمت‌افزا می‌شوم...» پس از این نامه خامنه‌ای پاسخی عتاب‌آمیز و پرخاشگرانه به وی می‌دهد. سیرجانی مجددا نامه‌ای به خامنه‌ای می‌نویسند «پيام عتاب‌‏آميز جناب عالی را آقای صابری برايم خواند، و متاسف شدم، نه به علت اين که مورد قهر ‏آن مقام معظم قرار گرفته‌‏ام و به زودی امت هميشه در صحنه حزب‏‌الله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از ‏حق شهادت است و ما مرگ شهادت از خدا خواسته‌‏ايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای برباد ‏رفته ‏ام درباره‌ی سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران رهبری شما خواهند داشت.‏ بگذريم از لحن توهين ‏آميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوايی بعيد مي‏نمود تا چه رسد ‏به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جناب‌عالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا مرتد قلمداد ‏کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته‏ های من است ای کاش موردش را مشخص می‌فرموديد، و اگر مبتنی بر ‏واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انالله و انااليه راجعون.»‏ [https://tavaana.org/fa/AliAkbar_Saeidi_Sirjani]
سعیدی سیرجانی پس از انقلاب با انتقادهای خود از حکومت، مغضوب حاکمان ایران شد و بیش از پیش، با نامه‌هایی که به رهبر ایران می‌نوشت، مغضوب واقع شد، تا جایی که حکم ارتداد وی را در پی داشت؛ و سرانجام آنچنان‌که خود انتظار داشت توسط حکومت به‌طور مرموزی از دنیا رفت.
 
=== بازداشت ===