کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: یادآوزی⟸یادآوری، یکصدنفر⟸یکصد نفر
خط ۵۹:
[[اردشیر ریپورتر]] اصرار دارد که عامل معرفی رضاخان به آیرونساید شخص او بوده‌است، درحالی که آیرونساید در خاطرات خود به چنین چیزی اشاره نمی‌کند. او طی دوره‌ای که سردار همایون فرماندهی اسمی قوای قزاق را داشته‌است بارها از اردوی آنان بازدید می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که «رضاخان مسلماً بهترین است» و «فرمانده قزاق‌ها ([[سردار همایون]]) مخلوقی بی فایده و ضعیف است».<ref name=autogenerated1 />
 
ماجرا چنین بود که با ورود آیرونساید و اخراج روس‌ها، روزی آیرونساید همه فرماندهان ایرانی را جمع می‌کند و به کمک مترجم به آنان «توصیه» می‌کند که خلع [[سلاح]] شوند. در جوی که همه فرماندهان از صلابت این دستور سکوت اختیار کرده بودند، رضاخان برمی‌خیزد و با صدای رسا یادآوزییادآوری می‌کند که آنان تنها تحت امر [[پادشاه|پادشاهشان]] ([[احمدشاه]]) هستند و گوشزد کرد که فرماندهان هرگز این دستور را از یک افسر انگلیسی اجرا نخواهند کرد.<ref name=autogenerated2>[[تاریخ بیست ساله ایران]]. [[حسین مکی]]. نشر ناشر. ۱۳۶۳ تهران</ref>
 
آیرونساید پس از این شناخت از رضاخان اعتقاد یافت که «نباید این سربازان و افسران را در اینجا نگه داشت. بلکه باید راهشان را به سوی [[تهران]]، پیش از آنکه من از صحنه خارج شوم باز گذاشت. درواقع یک دیکتاتور نظامی در ایران تمام اشکالات کنونی ما را حل خواهد کرد.» به این ترتیب رضاخان مقام فرماندهی نیروهای قزاق را به دست آورد. در این موقع، صرف نظر از اینکه برنامه کودتا به دست آیرونساید طراحی شده باشد یا به دست رضاخان، هردو مذاکرات خصوصی در مورد جزئیات را آغاز کرده بودند. آیرونساید می‌نویسد «رضاخان عجله دارد که وارد عمل شود. او از بیکاری خسته شده‌است.»<ref name=autogenerated1 />
خط ۹۰:
== عملیات کودتا ==
[[پرونده:Ahmad shah and mirza.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|[[احمدشاه]] و [[ولیعهد|ولیعهدش]] [[محمدحسن میرزا]] با وقوع [[کودتا]] به کاخ فرح‌آباد (حوالی سرخه‌حصار کنونی) گریختند]]
از شب جمعه سی ام بهمن، اجازه حرکت افراد عادی به سمت تهران به دلایل امنیتی سلب گردید. دو هزار نفر از قوای قزاق و یکصدنفریکصد نفر ژاندارم به سمت [[تهران]] حرکت کردند و در صبح شنبه به [[کرج]] وارد شدند. در تیپ پیشقراولان به فرماندهی [[احمد امیراحمدی]] یک قبضه توپ نیز وجود داشت. صبح روز یکشنبه رژه پیاده‌نظام برگزار شد و پنجاه نفر قزاق برای جلوگیری از فرار احتمالی شاه به جنوب، به سمت [[کهریزک]] حرکت کردند. مابقی قوای قزاق در ساعت سه بعدازظهر به سوی شاه آباد و مهرآباد حرکت کردند و در کرج تنها یکصد قزاق و یکصد ژاندارم برای اسکورت سیدضیاء باقی‌ماندند. قوای قزاق ساعت ۴ بعدازظهر به [[مهرآباد]] (حومه تهران آنروز) رسیدند.<ref name=autogenerated2 />
 
یک ساعت بعد فرماندهان قبلی قزاقها برای منصرف کردن قوای قزاق وارد اردو می‌شوند، ولی موفقیتی حاصل نمی‌کنند. خانواده سربازان قزاق که از ورود فرزندان خود به حومه شهر مطلع شده‌اند، برای استقبال به مهرآباد می‌روند.<ref name=autogenerated2 />