الهه‌های انتقام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Bosh (بحث | مشارکت‌ها)
انتقام
جز خنثی‌سازی ویرایش 2098958 توسط Bosh (بحث)
خط ۶۹:
[[uk:Еринії]]
[[zh:厄里倪厄斯]]
انتقام
انتقام در لغت به معناي کیفر دادن1 و در اصطلاح کیفر دادن دیگری به همان اندازه که ستم نموده یا بیشتر از آن2است.
انواع انتقام
در یک نگاه، انتقام بر دو گونه است: انتقام شخصی و انتقام اجتماعی. انتقام شخصی غالباً برخاسته از یک رنج باطنی است که بر اثر ستم ظالم، در دل ستمدیده به صورت کینه حاصل شده است. این احساس درونی رنج، ستمدیده را به انتقام از ظالم فرا می­خواند. عامل انتقام های شخصی نوعاً همین حس باطنی است نه تفکر عقلانی چون عقل بسیاری از انتقامهای شخصی را تجویز نمی کند، اما انتقامهای اجتماعی که همان مؤاخذات مشروع و قانونی و مانند قصاص و دیات است بر مبنای یک تفکر عقلانی یعنی حفظ نظام و امنیت اجتماعی است و از حقوق جامعه محسوب می­گردد لذا در مواردی که ظالم با ستم به مظلوم دارای مؤاخذۀ اجتماعی شده است، اگر مظلوم هم او را عفو کند، قانون می تواند بخاطر حق جامعه ظالم را مؤاخذه نماید.3
از آنچه که گفته شد و نیز بررسی آیات و روایات این باب، این معنا به خوبی بدست می­آید که انتقام به طور مطلق بد نیست. قسمی از آن مشروع است که به صورت قصاص4 یا دیه5 و مانند آن انجام می شود و قسمی دیگر نامشروع است و آن جائی است که بیش از ستم وارده تلافی نماید6 یا از راه حرام برای تلافی استفاده نماید.7
انتقام در اخلاق
آنچه که در بحثهای اخلاقی بیشتر بر آن تکیه می­شود نقطۀ مقابل انتقام، یعنی «گذشت» است و گفته شده اگر جز با انتقام آرام نمی گیرد در مواردی که برای ستم ظالم کیفر شرعی معین شده، به همان مقدار بسنده کند و در مواردی هم که شرعاً کیفری معیّن نشده مانند دشنام، اگر می­خواهد جواب دهد از کلمات نامشروع استفاده نکند مثلاً دشنام را با دشنام جواب ندهد بلکه با کلماتی چون ای بی حیا، ای جاهل و مانند آن جواب دهد و اگر موردی است که حمل بر بی غیرتی نمی شود، سکوت نماید و او را به منتقم حقیقی یعنی خدای سبحان واگذار نماید.8
بحث قرآنی و روایی
همانطور که گفتیم قرآن کریم حق انتقام را با حدود معیّنی برای ستمدیده مشروع اعلام نموده است:
«فَمَن اِعتدی علیکم فاعتدوا علیه بِمِثلِ ما اعتدی علیکم و اتقوا الله»9
«هرکس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید و از خدا بپرهیزید و زیاده روی ننمایید».
اما این قانون عادلانه برای ریشه کنی ظلم، جلوگیری از جسور شدن ظالمان، حفظ امنیت جامعه و اعادۀ حق مظلوم است اما از آنجا که اساس تعالیم اسلامی در جهت شکوفا نمودن کمالات انسانی است، گذشت را به عنوان یک ارزش اخلاقی و کمال انسانی معری می نماید و می فرماید :
«وان عاقَبتُم فَعاقِبوا بِمِثلِ ماعُوقبَتُم بِهِ وَ لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌ للصّابرین»10
«و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها به مقداری که به شما تعدی شده، کیفر دهید و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است»
و گذشتِ یوسف از خطاهای برادرانش را نمونه ای از این صبر11 یاد می کند که خطاب به برادرانش چنین گفت:
«لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین»12
«امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست، خداوند شما را می بخشد و او مهربانترین مهربانان است».
پیامبر اکرم (ص) هم بعد از فتح مکه، بجای انتقام، همین آیه را تلاوت فرمود و از تقصیرات کفار مکه در گذشت.13 امام علی (ع) انتقام را زشت ترین کردار شخص توانا و سیرۀ انسانهای پست معرفی می کند14 و شتاب برای انتقام گرفتن را بزرگترین گناهان می شمارد و می فرماید : با انتقام سروری بدست نمی آید.15
منابع:
1- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 12، دار صادر، 1414ق، چ سوم، ج 12، ص 590 و طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، کتابفروشی رضوی، ، چ سوم، ج 6، ص 180
2- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1417ق،چ پنجم، ج 12، ص 86
3- همان
4- بقره 178و 179، مائده/ 45
5- نساء/ 92
6- بقره/ 194
7- نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 1، ص 335
8- جامع السعادات، ج 1/ص 335 و نراقی، احمد، معراج السعادة ، ج 1، ص 245
9- بقره/ 194
10- نحل/ 126
11- یوسف/ 90
12- یوسف/ 92
13- كليني، محمد يعقوب، کافی، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ج 4، ص 225
14- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1366، ص 346
15- همان، ص 346