شهرام جلیلیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برخی خطوط با فاصله آغاز شده‌اند
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷:
 
== دیدگاه‌ها ==
* کتاب تاریخ جندی شاپور به پیشنهاد اینجانب و به سفارش معاونت توسعه پژوهش و فناوری تالیف شد که در سومین دوره جایزه کتاب سال خوزستان از ۳۰۰ کتاب ارائه شده، موفق به کسب عنوان کتاب برگزیده سال خوزستان در بخش علوم اجتماعی و تاریخ شد. در سال ۲۶۰ میلادی شاپور یکم با پیروزی در جنگ با رومیان تعدادی اسیر را از شهر انطاکیه واقع در سوریه امروز را به ایران می‌آورد، تعداد زیادی از این افراد از دانشمندان و پزشکان بودند که در شهر تازه تأسیس وهی انتیوک شهپوهری (به معنای: شهر شاپور که بهتر از انطاکیه است) واقع در شرق شوش و جنوب شرقی دزفول اسکان پیدا کردنند که در تاریخ ایران به نام جندی شاپور معروف شده است.<ref>[http://snn.ir/fa/print/496811 خبرگزاری دانشجو، ۱۳۹۴]</ref>
http://snn.ir/fa/print/496811
خبرگزاری دانشجو ۱۳۹۴
* وقتی ما می‌گوییم کنیز یا کنیزک این واژه در دوره ساسانیان به معنی خدمتکار است و در کارنامه و متن اردشیر بابکان آمده است. همچنین در کتیبه دیگر نیز کلمه کنیزک آمده است که فقط به معنای خدمتکار است و اصلاً ربطی به بعد از اسلام ندارد. ما اصلاً در ایران باستان (کَن) به معنی شاه نداریم. یک دانشمند آمریکایی به نام کنت یک کتاب را با عنوان "فارسی باستان" نوشته است که همه واژه‌هایی که از زبان فارسی باستان سراغ داریم در این کتاب گردآوری شده است. هیچ کسی حق ندارد بگوید که این واژه در زبان فارسی باستان به این گونه است، مگر این که در آن کتاب باشد. ما نمی‌توانیم به واژه‌ها اشتقاق عامیانه بدهیم. ریشه زبان‌هایی که ما صحبت می‌کنیم، سنسکریت است. این در حالی است که خود سنسکریت نیز یکی از این زبان‌هاست و یک زبان مادر وجود دارد و به خاطر این که گروهی از گویش‌ورها در هند هستند و گروه دیگر گویش‌ورها در اروپا هستند اسم هند و اروپایی بر آن گذاشتند و از این هند و اروپایی‌ها یک شاخه به اسم هند و ایرانی‌ها جدا می‌شود، ما نمی‌توانیم به جای اسم هند و اروپایی واژه دیگری به کار ببریم.<ref>[http://www.isna.ir/news/93022918500/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 ایسنا، ۱۳۹۳]</ref>
* در بیش از چهار سده تاریخ ساسانیان ، پادشاهان بزرگ و جنگجویی همچون اردشیر بابکان (٢٢٤-٢٤٠ م )، شاپور یکم (٢٤٠-٢٧٠ م )، قباد یکم (٤٨٤-٥٣١ م ) و خسرو انوشیروان (٥٣١-٥٧٩ م )، در زندگانی خود و در آیین درباری ویژه ای ، یکی از پسران خود ـ و معمولا بزرگ ترین پسر را ـ به ولیعهدی برمی گزیده اند و با نوشتن وصیت نامه ای سیاسی (در زبان فارسی ، «اندرز» و در عربی ، «عهد») برای ولیعهد، او را در چشم بزرگان و نژادگان و کارگزاران شاهنشاهی و مردم ، همچون جانشین قانونی خویش می شناساندند. عهد، دستورها و اندرزهای شاهانه دربارة آیین شهریاری به جانشین و یا جانشینان آینده و یا بزرگان و کارگزاران شاهنشاهی بود که پیش از مرگ پادشاهان گفته یا نوشته شده اند و آنها را می توان وصیت نامه های سیاسی فرمانروایان انگاشت . با این که در ادبیات ساسانی «عهدی » به نام «عهد خسرو پرویز به پسرش شیرویه » ناشناخته است ، اما در این جستار کوشش خواهد شد تا نشان داده شود که خسرو پرویز همانند پاره ای از نیاکان خود، بزرگ ترین پسرش را به ولیعهدی برگزیده و برای او «عهد»/ وصیت نامه نوشته است و نشانه هایی از وجود چنین عهدی ، می توان در لابه لای گزارش های تاریخی به چشم دید.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1128230/-%d8%b9%d9%87%d8%af--%d9%86%d8%a7%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88%d9%be%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b2-%d8%a8%d9%87-%d9%be%d8%b3%d8%b1%d8%b4-%d8%b4%db%8c%d8%b1%d9%88%db%8c%d9%87