محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز added template
خط ۱۹:
''' اولاً: ''' نیازی را تأمین کند. بنابراین نخ‌های مصرف شده در لباسی که آن را شکافته‌اند و میوه‌های خراب شده چون به درد نمی‌خورد و به تعبیر فقها منفعت عقلایی ندارد، مال نیست<ref>مکاسب، ص 161</ref>.
 
''' ثانیاً: ''' به حدی زیاد نباشد که بدون کار و یا گرفتن از دیگران، در دسترس همه باشد. و لذا هوا و آفتاب در عین حال که نیاز اساسی را تأمین می‌کنند و دارای ارزش مصرفی هستند، مال نمی‌باشند. که از آن در کتاب‌های فقهی به «عزّة الوجود» تعبیر می‌شود<ref name="نهج الفقاهه، ص 325">نهج الفقاهه، ص 325</ref>.
 
=== ارزش و فایده از امور نسبی است ===
لزومی ندارد که حتماً کالایی برای همه و در کلیهٔ نقاط دارای فایده باشد تا مال قلمداد شود. ممکن است چیزی برای یک منطقه و یا گروه خاصی به دلیل اینکه نیاز خاص آنها را تأمین می‌کند، ارزش داشته باشد ولی برای منطقهٔ دیگری چنین نباشد<ref>نهج الفقاهه، ص 325، کتاب البیع، ج 3، ص 3</ref>.
 
و تعبیر ''' فایدهٔ عقلایی ''' که در متون فقهی آمده است؛ یعنی منفعتی که عرف (عقلا) به آن توجه کنند و بیانگر همین حالت متغیر مال است که ممکن است نسبت به شرایط جغرافیایی، فرهنگی، تمدن‌ها و زمان‌ها و ... متفاوت باشد. و به عبارت دیگر: تعبیر نسبی بودن مال را می‌رساند.
 
به عنوان مثال: یک مؤسسهٔ داروسازی، حیواناتی را که از نظر نوع مردم بی‌فایده است خریداری کرده و در برابر آن پول می‌پردازد. و یا اینکه عکس فردی برای فرزندانش ارزشمند است و لذا آنان حاضر می‌شوند برای دستیابی به آن عکس پول قابل توجهی بپردازند، در حالی که دیگران هیچ گونه تقاضا و تمایل خاصّی به آن ندارند و لذا هرگز حاضر نیستند در برابر آن وجهی بپردازند<ref>مصباح الفقاهه، ج 2، ص 24</ref>.
 
=== عمومیت ارزش مصرفی ===
تأمین نیاز و به درد خوردن، که ملاک مالیّت است، انحصاری به نیازهای اولیه و یا ضروری ندارد، همانطور که مواد غذایی و پوشاک و مسکن مال است، تابلوی نقاشی، یک دسته گل، کار کارگر و ... هم به دلیل اینکه به درد می‌خورد و فایده عقلایی دارد، مال قلمداد می‌شود<ref name="نهج الفقاهه، ص 325"/>.
 
=== بی‌اعتبار شدن بعضی از ارزش‌ها در مکتب ===
خط ۴۴:
''' الف- ''' «وجود شخصی»: آنچه دارای وجود عینی و فیزیکی است و در خارج ذهن، وجود خارجی دارد مانند کالایی که در مبادلات نقدی داد و ستد می‌شود مثل: ماشین، فرش و رادیو.
 
''' ب- ''' «وجود کلّی»: یعنی کالایی که در روابط مبادلاتی، آن را اعتبار می‌کنند و یک طرف، نسبت به آن متعهد می‌گردد. و بر اساس همین تعهد، مبادله انجام می‌شود. مثل اینکه در معاملات «سلف» که تحویل کالا، مدت‌دار و پرداخت پول به صورت نقد، انجام می‌گیرد کالایی که هنوز حتی ممکن است تولید نشده باشد خریداری می‌گردد. به این صورت که بهای آن پرداخت می‌شود و فروشنده تعهد می‌نماید در زمانی مشخصی، کالا را تحویل دهد. مثل تحویل گندم به هنگام درو و یا تحویل اتومبیل پس از تولید. در اینجا آنچه خریداری و مبادله می‌شود در عین حال که جنبهٔ فیزیکی و مادی دارد و دارای ابعاد سه‌گانه می‌باشد، اما تعیّن خارجی آن مورد توجه نیست بلکه به صورت کلّی در «ذمّه و عهده»ی اعتبار شده و موضوع مبادله می‌باشد که در اصطلاح به آن «کلی فی الذمّه» می‌گویند.
 
=== منفعت ===
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/مال»