سیراف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: افزودن رده‌های همسنگ
خط ۲۹:
=== دخمه های باستانی سیراف ===
[[پرونده:QANRESTAN SIRAAF.jpg|بندانگشتی|چپ| 250px| دخمه های باستانی سیراف]]
دخمه های باستانی در ارتفاعات مشرف بر دامنه کوه های شمالی سیراف قرار دارند، محققان از آن بعنوان '''حوضچه'''های نگهداری و استعمال [[آب]] [[باران]] و یا به عنوان '''قبور سنگی''' یاد می‌کنند.
 
==== حوضچه‌های آب باران ====
خط ۳۷:
 
ابعاد حوضچه‌ها عموماً به صورت مقطع مستطیلی (چهارگوش) بوده و طول این مخازن در جهت شیب واقع است. برخی از این حوضچه‌ها دارای سرریز بوده بطوریکه پس از پرشدن آن، آب مستقیماً درون حوضچه پائین دست هدایت می‌شده‌است.
همچنین در بخش انتهائی برخی از این مجموعه حوضچه‌های دامنه‌ای، سرریز آخرین حوضچه به یک کانال دست ساز (که می‌توانسته مسیر طبیعی جریان آب باشد) ختم می‌شود که احتمالاً از این کانال آب به عنوان سرریز نهائی یا حقابه پائین دست و یا شاید آبیاری مزارع به مکانهای مورد نظر هدایت می‌شده‌است.
لزوم استفاده بهینه از آبهای نازله جهت تقویت سفره‌های آب زیرزمینی به حدی بوده‌است که حتی در دامنه پائین کوه نیز امکان حفر گودال وجود داشته و شاهد حضور حوضچه‌هایی با جهت عمود یا مایل نسبت به دیگر حوضچه‌ها هستیم. کوچکی ابعاد این گودالها به حدی است که به تنها چیزی که نمی‌توان آنان را نسبت داد، قبر می‌باشد.
[[پرونده:Siraf Panorama1.jpg|thumb|سراسرنمای منطقه‌ی باستانی سیراف]]
 
==== قبرهای سنگی ====
به احتمال زیاد می‌توان گفت که گودالهای حفر شده بر پهنه کوهستان سیراف در ابتدا به منظور جمع آوری و استحصال آب ایجاد شده‌اند و آنچه که بعدها توسط افرادی (احتمالاً متنفذ و متمول و نیز شاید توسط عموم و بدلیل رخداد حوادث غیر مترقبه همچون [[زلزله]] و یا بیماری [[طاعون]] و نیاز به دفن سریع مردگان) مورد استفاده به عنوان گورهای فردی یا خانوادگی شده در روزگارانی زیاد پس از احداث اولیه اینان صورت گرفته‌است. پیدا شدن استخوان و آثار مردگان درون برخی از این حوضچه‌ها نه تنها منکر سیستم استحصال و ذخیره آب نمی‌باشد بلکه با دقت بر گورهای یافته شده و وجود لایه‌ای از قشر نفوذ ناپذیر [[ساروج]] درون حوضچه‌های استفاده شده به عنوان [[قبر]]، به نکاتی موید روش تأمین آب در شهر باستانی سیراف پی برده می‌شود. درباره‌ی این گورستان ‌ها دیدگاه ‌های مختلفی وجود دارد. رضا طاهری در کتاب [[از مروارید تا نفت]] در ذکر گورستان سنگی سیراف می نوسد: « شاید بهتر است از سیراف خارج شویم و به روستای [[تیس]] در چابهار نگاهی کنیم، گورستان‌های دقیقاً به همین شکل و ساختمان، گورستانِ جن که بلوچ‌ها به آن «جن سنط» می‌گویند و قدمت آن را حداقل بیش از دو هزار سال می‌دانند.» <ref>[[رضا طاهری]]، [[از مروارید تا نفت]] ، ص ۱۱</ref> و به باور این پژوهشگر تاریخ این گورستان مرتبط با آب و پرستشگاه [[آناهیتا]] ایزدبانوی آب می باشد « این یادگاری های به‌ جا مانده بر تپه‌ های بلند و دامنه‌ ی کوه‌ ها می ‌تواند در دور زمانی کهن ‌تر جایگاهی از پرستشگاه یک ایزدبانو باشد. که پس از آن در دوران هخامنشیان و اشکانیان و ساسانی‌ ها تبدیل به آتشکده و در دوران اسلامی بدل به گورستان شده‌است.» <ref>[[رضا طاهری]]، آناهیتا و ایزدبانوان دیگر در اسطوره‌ها و باورهای ایرانیان،نشر فروهر، ص ۱۱۸</ref>
 
==== مسجد امام حسن ====
بهترین بنای عمومی سیراف [[مسجد جامع]] آن است که بر ویرانه های یک دژ ساسانی بنا گردیده است که می بایستی این مسجد پس از 188ق بر پا شده باشد.این تاریخ را کشف سکه هایی با تاریخ ضرب همین سال تاًیید می کند. مسجد نخستین صحنی مربع ودر سه سو دارای رواق هایی با ستونهای مدور بوده،کشف پایه یک تک مناره این مسجد را در رده یکی از کهن ترین مساجد دارای مناره در سرزمینهای اسلامی قرار می دهد. در بنای این مسجد پس از زلزله دگرگونیهایی پدید آمد وشرحی می دهد مربوط به مرحله بعدی مسجد باید باشد. بندر دست کم دومسجد دیگر نیز داشته است .مسجد بزرگ از سه سو به بازار محصور بوده و تاریخ بنای هردو را همزمان میدانند (سمسار11،1380). کلیه مسجدهای سیراف براساس دو نمونه اصلی طرح شده اند. تحول و گسترش بعدی نمونه های مختلف مسجد نیز برهمین نمونه های اولیه متکی است.
الف) مسجد تک حجره ای با فضای واحد مرکزی این گونه مسجد بصورت متصل به یکی از خانه ها و یا در کنار مجتمعی در بازار ساخته شده است.
ب) مسجد جمعه از گردهم آئی حجره های ساده دورادور حیاط مرکزی بوجود آمده و بشکل چهارگوش است
فضاهای حاصل از این گونه گردهم آئی عبارتند از حجره هائی باز و با اندازه های تقریباً مساوی که با آهنگی واحد در چهارسوی حیاط تکرار شده اند. ورودی های مسجد وضعیت خاصی را نسبت به محورها یا سمت های اصلی نشان نمی‌دهند. شکل کلی مسجد و حیاط مرکزی آن مربع است. مسجد سیراف ساده ترین نمونه مسجد جمعه است از محورهای اصلی و فرعی و چهار ایوان جانبی در آن اثری نیست و بهمین دلیل نیز گرچه حیاط مرکزی در میان حجره ها قرار گرفته است آن خاصیت مرکزیت موجود در نمونه های تکامل یافته مسجد جمعه را ندارد. عنصرهای تفکیک کننده و سمت دهنده در آن محدود به محراب و منبر و منار است (فقیه،5 ،1378)