توسعه پایدار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح املا، ابرابزار
خط ۳۵:
در سال ۱۹۹۲ در «کنفرانس زمین» توسعه پایدار چنین تعریف شد: رفع نیازهای نسل حاضر بدون مصالحه با نسل‌های آینده در راستای تأمین نیازهایشان. کمیسیون جهانی محیط زیست، توسعه پایدار را این گونه تعریف می‌کند: «توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها، سمت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد.»
کمیسیون «بروندلند» دربارهٔ توسعه پایدار می‌گوید: «توسعه پایدار به عنوان یک فرایند، لازمه بهبود و پیشرفت وضعیت و از میان بردن کاستی‌های اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته‌است و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع، به ویژه کشورهای در حال توسعه باشد.» (عباسپور، ۱۳۸۶: ۱۰۰۸) توسعه پایدار توسعه‌ای است که بتواند نیازهای فعلی سازمان را بدون خدشه‌دار کردن به توانایی‌های نسل آینده در برآورد ساختن نیازهایشان پاسخ گوید. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار دیگر نسل‌ها قرار داشته به رسمیت شناخته شده و استفاده از سرمایه طبیعی در حد بهره آن مجاز شمرده شده‌است. توسعه پایدار چشم‌اندازی مهم و جدید در مدیریت و [[سیاستگذاری عمومی]] است که بطور گسترده‌ای خارج از [[ایالات متحده]] ظهور یافته‌است. این مفهوم تلاش می‌کند تا به نحو روشن تری نتایج آینده رفتارهای کنونی را مورد توجه قرار دهد. توسعه پایدار زمینه‌های مختلفی را مورد توجه قرار می‌دهد: تأثیر [[گازهای گلخانه‌ای]]، تغییرات آب و هوائی، تخریب [[لایه ازن]]، تخریب زمین، کاهش منابع غیر تجدید پذیر، آلودگی هوای شهرها. (Rao، ۲۰۰۰: ۸۱)
پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت و امکانات موجود در طول زمان کاهش نمی‌یابد و به توانائی اکوسیستم‌ها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط می‌شود بدون آنکه به تحلیل منابع و یا استفاده بیش از حد منابع منجر شود. «پایداری، شرایطی است که در آن سیستم‌های اجتماعی و طبیعی در کنار هم و به شکل نامحسوس کار می‌کنند. اما این مفهوم هنوز هم توسط برخی سازمان‌های بین‌المللی مثل [[بانک جهانی]] در زمینه [[چشم‌انداز]] رشد مورد استفاده قرار می‌گیرد». توسعهٔ پایدار یک ایده و اصطلاح گسترده است که معانی متفاوتی دارد همین موضوع موجب برانگیزش واکنشهای مختلف در این زمینه شده است. مفهوم توسعهٔ پایدار تلاشی برای ترکیب مفاهیم در حال رشد حوزه ایی از موضوعات محیطی با موضوعات اجتماعی اقتصادی می‌باشد. مفهوم توسعهٔ پایدار را می‌توان تغییر در فهم رابطهٔ انسان و طبیعت و انسانها با یکدیگر دانست. این مسئله در تضاد کامل با دیدگاه‌های دو قرن گذشتهٔ انسان است. در دو قرن گذشته محیط یک موضوع خارجی وجدا نسبت به انسانها تلقی شده است در این دیدگاه رابطهٔ انسان و محیط را می‌توان بر این باور دانست که انسان باید با غلبهٔ کامل بر طبیعت زندگی کند و باور براین بوده است که انسان می‌باید باقوهٔ تفکر و دانش خود بر تمام موانع محیطی فایق آید و برای خود در طبیعت حکمرانی کند. همچنین این دیدگاه با تأثیراتی برتوسعهٔ سرمایه داری و انقلاب صنعتی علم مدرن ادامه یافت. همین‌طور که بیکن یکی از پایه گذاران علم مدرن آن مطرح می‌کند و بر این باور است که ((جهان برای بشر نه بشر برای جهان))(فلامکی ۳۰۰–۱۳۸۱)بشر باید با برنامه‌ریزی و مدیریت بر منابع طبیعی استفاده ازاین سرمایه را طولانی و دراز مدت کند. علم اقتصاد از علومی است که بر موضوع ارتباط انسان و رشد اقتصادی حاکم است و علم اقتصاد را می‌توان کلیدی دانست برای وجود رفاه در زندگی انسان و از طریق رشد اقتصادی فقر و تهید ستی می‌توان ازبین برد.
حساسیت واژهٔ توسعه را می‌توان بعداز کنفرانس سازمان ملل با عنوان توسعهٔ محیط دانست که در پشت این واژه مفاهیمی پنهان است که از یک طرف می‌توان آنرا به عنوان تلاشی در جهت حل مسائل محیطی و علوم طبیعی اکولوژی و نگرانی دربارهٔ حفاظت طبیعت و از دیگر سویی دیگر مشکلات فقر و بحران اقتصادی جهان سوم دانست. توسعه پایدار که توسط اتحادیهٔ بین‌المللی برای حفظ طبیعت در سال ۱۹۸۰ میلادی تشکیل گردید مطرح شد. چالش این اتحادیه که استراتژی حفاظت جهان است ازلحاظ تئوری کمک شایانی به توسعه پایدار کرد. درسال ۱۹۸۷ میلادی کمیته جهانی توسعه محیط به نام (آینده مشترک ما) را گزارش کرد‘که حاکی از تعریف جامعی از توسعه پایدار است:بشریت توانایی توسعه پایداری را دارد تا تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسلهای آینده برای تأمین نیازهایشان فراهم نمایند. برخی دیگر از صاحب نظران پایداری را نوعی نگرش به آینده می‌دانند که در واقع نقشهٔ مسیری می بل شد که برروی مجموعه ایی از ارزشها و اصول اخلاقی و معنوی متمرکزاست. توسعهٔ پایدار یک حالت ثابت از هماهنگی را ندارد‘ بلکه دارای یک فرایند تغییر در چیزی است که استخراج از معادن جهت سرمایه‌گذاری و راهبردی توسعهٔ تکنولوژی و تغییر نهادی را سازگار با نیازهای آتی همانند نیازهای امروز می‌سازد. توسعهٔ پایدار را با دو عامل تعیین کننده می‌توان شناخت:
مفهوم نیازهای اولیه چون غذا و لباس که با این عوامل می‌توان شرایط زندگی اولیه را فراهم کرد.