سرمایه انسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MammothBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح پیوندهای داخلی با استفاده از AWB
خط ۷:
{{سخ}}در اوایل فرض می‌شد که نظریه‌ها، زمینه‌ای را منعکس می‌کنند که در آن بخش ثانویهٔ اقتصاد نسبت به بخش سوم قادر به تولید زمان در بیشتر کشورهاست؛ که در آن منبع مثلثی، همگن و قابل تعویض به سادگی به عنوان [[نیروی کار]] یا کار یکی از سه عوامل تولید است (دیگر موارد و ارزیابی‌های تبادل پذیر ـفرض پول و تجهیزات فیزیکی). فقط به عنوان این که زمین به عنوان سرمایهٔ طبیعی شناخته می‌شود و در خود ارزیابی می‌شود و عوامل انسانی [[تولید]] از این تحلیل مکانیکی ساده برای سرمایهٔ انسانی ناشی می‌شود. در تحلیل مالی فنی مدرن، اصطلاح [[رشد]] متعادل و هدف رشد مساوی قابلیت‌های انسانی و ارزیابی‌های فیزیکی اطلاق می‌شود که کالاها و خدمات را تولید می‌کند.{{سخ}}
فرض می‌شود که کار یا نیروی کار می‌تواند به سادگی [[مدل سازی]] شود؛ در کل این مورد در سال‌های ۱۹۵۰ به چالش در آمد هنگامی که بخش سوم، خلاقیت را تقاضا می‌کند، شروع به تولید بیشتر از بخش ثانویه در تولید زمان در بیشتر کشورهای توسعه یافتهٔ جهان می‌نماید. [[پرونده:Clark's Sector model.png|راست|400px|بندانگشتی|Clark's Sector model for US economy 1850 -2009.<ref>{{cite web|title=Who Makes It? Clark's Sector Model for US Economy 1850-2009|url=http://www.63alfred.com/whomakesit/clarksmodel.htm|accessdate=29 December 2011}}</ref>]]
بر اساس آن بیشترین توجه بر عواملی است که منجر به موفقیت در برابرشکست می‌شود که با مدیریت انسانی مرتبط است، نقش رهبری، استعداد و حتی شهرت جستجو شده است. امروزه بیشتر نظریه‌ها سعی بر تجزیهٔ سرمایهٔ انسانی به یک یا تعداد بیشتر اجزاء برای تحویل دارن که معمولاً ناظر نامیده می‌شود. شایع‌ترین سرمایهٔ اجتماعی، مجموع پیوندهای اجتماعی و روابط شناسایی شده است، همراه با تعدادی مترادفات از جمله حسن نیت یا ارزش نام تجاری یا انسجام اجتماعی و یا [[انعطاف‌پذیری]] اجتماعی و مفاهیم مرتبط مانند شهرت یا سابقه، به طوریکه مجزا از استعدادی است که یک فرد (از جمله یک ورزشکار به طور منحصربه‌فردی دارد) توسعه داده است که نمی‌تواند برای دیگران بدون توجه به تلاش منتقل شود و جنبه‌هایی که می‌تواند انتقال یا تدریس شود: سرمایهٔ آموزشی.{{سخ}}به طور کمترمتداولی، برخی از تحلیل‌ها ساختارهای خوبی را برای سلامت و سلامت خود، یا عادت‌های مدیریتی خوب دانش یا سیستم‌هایی با ساختارهایی که آن‌ها را مدیریت و تأمین می‌کنند یا سرمایهٔ فکری تیم‌ها ـ انعکاس ظرفیت‌های اجتماعی و ساختاری آموزشی با برخی فرضیات در بارهٔ یگانگی فردی در محتوا و زمینه‌ای که آن‌ها کار می‌کنند. به طور کلی این تحلیل‌ها تصدیق می‌کند که بدنه‌های تدریس فردی، ایده‌ها و مهارت‌های آموزش و اثر اجتماعی یا قدرت تشویق متفاوت هستند .{{سخ}}[[حسابداری مدیریت]] اغلب با سوالاتی در مورد مدل سازی همچون ارزیابی یا سرمایهٔ ثابت همراه است. با این وجود تجزیه و تعریف شده است. سرمایهٔ انسانی به طور ضروری برای موفقیت سازمان‌ها لازم است. افزایش سرمایه انسانی از طریق آموزش و تجربه است.{{سخ}}
در سال ۲۰۱۰ سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی دولت‌ها را تشویق کرد که اقتصادها سیاست رادر بر بګیرند تا نو آوری و دانش در محصولات و خدمات به عنوان مسیر اقتصادی برای موفقیت وداوم افزایش یابد. سیاست‌های بین‌المللی اغلب فرار سرمایهٔ انسانی را مورد توجه قرار می‌دهد در حالی که نبود اشخاص با استعداد یا آموزش دیدهٔ یک کشور که برای آن‌ها سرمایه ګذاری کرده‌اند، برای دیگر کشورها مزایایی بدون [[سرمایه‌گذاری]] برای آنها دارد .{{سخ}}
بالاترین ترقی در نیروهای تولید کنندهٔ کار و بخش بزرگتر مهارت، چابکی و قضاوت با این که هدایت و به کار برده می‌شود، به نظر می‌رسد اثرات [[تقسیم کار]] را دارد.{{سخ}}
خط ۲۵:
==تحرک بین‌الملل==
افراد آموزش دیده اغلب از کشورهای فقیر به کشور های ثروتمند جهت یافتن فرصت مهاجرت می کنند . این حرکت، تأثیرات مثبتی بر هر دو کشور دارد: کشور های ثروتمد از نظر سرمایه ورودی نیروی کار را کسب می کنند و کشور های غنی از لحاظ کار سرمیه را زمانی دریافت میکنند که پول به آن برسد . فقدان کار در کشور های پیر همچنین میزان '''دستمزد''' را برای کسانی که مهاجرت نمی‌کنند افزایش می دهد . هنګامی که کارګران مهاجرت می کنند ، مراقبت اولیه و آموزش معمولاً باعث سود کشوری می شود که در آن کارګران برای کار مهاجرت کرده‌اند .{{سخ}}و هنګامی که آنها مسایل بهداشتی یا باز نشستګی را داشتند، حقوق بازنشستګی و سلامت معمولاً در کشور جدید در نظر ګرفته می شود .{{سخ}}
ملل آفریقایی این بحث را با توجه به بردګی در نظر می ګیرند ، دیګر مردم آن رابا توجه به فرار مغزیا فرار سرمایه ی انسانی در نظر می ګیرند که معمولاً هنګامی رخ می دهد که بیشتر افراد با استعداد تر (دارای سرمایه ی انسانی ) به کشور های استعمار ګر برای آموزش می روند (از نظر تاریخی ، [[بریتانیا]] ، [[فرانسه]] و[[آمریکا]]). حتی در [[کانادا]] وبیشتر [[کشورهای توسعه یافته]] ، فقدان سرمایه ی انسانی مشکلی است که می تواند توسط ترسیمات بیشتر بر سرمایه ی انسانی کشور های فقیر تر از طریق مهاجرت متعادل می شود .{{سخ}}اثر اقتصادی مهاجرت به [[کانادا]] معمولاً مثبت در نظر ګرفته می شود . در طی اواخر قرن ۱۹ام واوایل ۲۰ام ، سرمایه ی انسانی در [[آمریکا]] به طور قابل ملاحظه ای ارزشمندتر شد. به طوری که نیاز برای کارګر با مهارت همسان با پیشرفت فناوری نو ظهور بود .قرن ۲۰ام اغلب به عنوان قرن سرمایه ی انسانی نامګذاری می شود که این نامګذاری توسط متخصصینی همچون '''کلایدیاګلدن''' بود. در طی این دوره ، پیشرفت وسیع جدیدی به سمت آموزش ثانویه مسیری را برای انتقال به آموزش حجیم تر ایجاد نمود .{{سخ}}تکنیک های جدید و فر آیند هایی جهت آموزش بیشتر از نرم تحصیل ابتدایی مورد نیاز است در حالی که منجر به ایجاد تحصیل رسمی تر در میان ملل می شود. این پیشرفت ها نیاز برای کار با مهارت بیشتر را می طلبد،د حالی که دستمزد هایی را برای مشاغلی سبب می شود که نیاز به آموزش بیشتر برای واګرایی قابل ملاحظه ای از دستمزد هایی دارد که کمتر مورد نیاز است . این واګرایی ، انګیزه هایی را برای افراد جهت به تعویق انداختن ورود به بازار کاری به منظور کسب آموزش بیشتر ایجاد می کند . حرکت دبیرستان ،سیستم آموزشی را برای جوانان آمریکایی تغییر خواهد داد. با مشارکت فرعی ایالت ، جنبش و یا حرکت دبیرستان در سطح ریشه ای (اساسی) به ویژه در جوامعی با جمعیت های همګن تر شروع شد .{{سخ}}به طوریکه در یک سال در یک دبیرستان بیشتر از ده درصد به در آمد افراد اضافه شد ، ثبت نام در مقطع راهنمایی و میزان فارغ التحصیلان به طور معنا داری در طی قرن ۲۰ام افزایش یافت . سیستم آموزش آمریکا بیشتر در قرن ۲۰ام توسط آموزش وسیع مقطع راهنمایی به صورت آزاد ، آکادمیک و کاربردی ،سکولار(غیر مذهبی)، عدم وابستګی به جنس و بودجه بندی توسط محدوده های مستقل شناخته می شود. این بینش اخیر برای جهش معنی دار در سود پذیری و موفقیت اقتصادی [[آمریکا]] در مقایسه با دیګر موارد راهنمای جهانی مورد نیاز است .توسط تعدادی از اقتصاد دانان پیشنهاد شده است که همبستګی مثبتی بین میزان ثبت نام دبیرستان و [[تولید ناخالص داخلی]] برای هر نفر وجود دارد .{{سخ}}کشور های کمتر توسعه یافته مجمومه ای از مؤسسات با کیفیت و نقش آموزش را برای توده ها ایجاد نمی‌کند و علاوه بر این، قادر به سرمایه ګذاری در سهم سرمایه ی انسانی مورد نیاز برای رشد فناوری نیستند، حقوق وآزادی افراد برای مسافرت و فرصت ، علی‌رغم برخی انتظارات تاریخی از جمله موانع شوروی وپرده ی آهنین به نظر می رسد کشور هایی را که آموزش دیده اند را به طور سازګاری بالاتر بوده است. همچنین باید به خاطر داشته باشیم که توانایی برای حرکت با توجه به مکانی که مردم کار وحرکت می کنند، بخشی از سرمایه ی انسانی است .{{سخ}}توانایی برای حرکت از یک ناحیه به آینده ، توانایی است و مزیت سرمایه ی انسانی است.برای محدود کردن مردم از این کار، موردی به طور ذاتی پایین تر از سرمایه ی انسانی وجود دارد . این بخش شبیه موردی است که سرمایه ی طبیعی را مورد توجه قرار می دهد.
 
== جستارهای وابسته ==