خویشاوندی رضاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +تمیز (۱۴.۹ core): + رده:اصطلاحات اسلامی
خط ۵:
== نام ==
''رضاع'' (با فتح یا کسر '''ر''') به معنای شیر دادن و مکیدن شیر از پستان<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-d9eb0f4436c14521ad144d530f88ca4c-fa.html لغت نامه دهخدا، رضاع]</ref> و ''رضاعی'' به معنای ''همشیر'' است<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-d9eb0f4436c14521ad144d530f88ca4c-fa.html لغت نامه دهخدا، رضاعی]</ref> و در گفتار بیشتر کلمات برادر و خواهر (یا پدر و مادر) همشیر یا شیری به کار می‌رود
* رضاع .  [ رَ ] (ع مص ) رَضاع . مکیدن کودک شیر مادر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مکیدن شیرخوار شیر مادر را در دوران شیرخوارگی . (از تعریفات جرجانی ). رَضْع. رِضْع. رَضاعة. شیر خوردن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). شیر خوردن . (تاج المصادر بیهقی ). در لغت نوشیدن شیر است از پستان آدمی و گاو و گوسپند و مانند آن . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). شیر مکیدن بچه . (غیاث اللغات از منتخب اللغات و صراح اللغة). شیرخوارگی . (یادداشت مؤلف ) (غیاث اللغات از منتخب اللغات و صراح اللغة) (دهار)  :  و چون ایام رضاع به آخر رسید در مشقت تعلم و تأدب ... افتد. (کلیله و دمنه ). هم رضیع ملک سرمد باد عمر او چو عقل  کز رضاع مکرمت جان را ربیبش یافتم . خاقانی . ما به بحر نور خود راضع شدیم  وز رضاع اصل مسترضع شدیم . مولوی . هر درختی در رضاع کودکان  همچو مریم حامل از شاهی نهان . مولوی . وین زمین کدبانوییها می کند بر ولادات و رضاعش می تند. مولوی
* مثال:
{{شعر}}
{{ب|چل روز تمام است که با کرهٔ خر|گوساله! برادر رضاعی شده‌ای}}
 
{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|وین زمین کدبانویی‌ها می‌کند|بر ولادات و رضاعش می‌تند}}
 
{{پایان شعر}}
 
سطر ۳۶ ⟵ ۳۴:
{{ازدواج در اسلام}}
 
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:خویشاوندی]]
[[رده:شیردهی]]