من او: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح نویسه عربی، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۳۶:
 
== تحلیل ==
این کتاب از سوی منتقدین امیرخانی به اثری رمانتیک - حزب‌اللهی تشبیه شده است. امیرخانی در این کتاب با نگرشی مذهبی تصوف را موازی با عرفان و عشق زمینی را با موضوعاتی عرفانی فرازمینی درمی‌آمیزد. نویسنده در اثبات ادعای ارتباط این دو به حدیث «من عشق فعف ثم مات مات شهیدا» مستمسک می‌شود (گرچه از سوی اکثر فلاسفه و عرفای ایرانی مفهوم عشق در این حدیث عشق [[عرفانی]] و نه زمینی است). همچنین دگر تلاش بارز این نویسندهٔ متعهد انقلاب تلاش برای واحد نشان دادن متن جریانات آزادی طلبانهٔ [[مبارزان]] [[استقلال]] طلب الجزایری (به عنوان یک نهضت ملی) و انقلاب اسلامی (به عنوان جنبشی مذهبی) است. نویسنده در ایجاد این ارتباطات قصد پیوند دادن مفاهیمی دارد که ممکن است به نظر متضاد و یا حتی بی رابطه برسند. همچنین، این کتاب سعی دارد اوضاع دوران قدیم تهران را (از زمان [[رضاشاه]]) بستری برای [[انقلاب اسلامی]] توصیف کند.
 
مهم‌ترین شخصیت این کتاب درویشی با نام مصطفی است که حقیقت تماماً در دست اوست و مانند [[ریش سپید]] قصه و خدای قصه است. بزرگ نمایی این شخصیت در داستان قابل تأمل است. همچنین تم [[عزب]] - مجرد ماندن برای پاک ماندن توسط شخصیت او به داستان مطرح می‌شود. حضوری غیر مستقیم و گاه مستقیم فرهنگ صوفیانه در داستان نشانگر این است که نویسنده مرز خاصی بین [[عرفان]]، [[تصوف]]، [[دین]]، [[رمانس]] (عشق زمینی) و امثال این‌ها قائل نیست، یا حداقل دوست دارد این طور به نظر برسد.
 
در هم آمیختن مفاهیم عاشقانه و عرفانی با رویکردی مذهبی در این رمان از طرفی ممکن است [[پلورالسیم]] فلسفی و یا حتی بعضاً [[پلورالیسم]] دینی تلقی شود، اما به نظر می‌رسد امیرخانی در این رمان بیشتر همان رواداری آیین اسلامی را بازنمایی کرده است. پلورالیسم دینی شامل قضاوت راجع به ادیان مختلف نیست،<ref>http://carm.org/what-relativism</ref> در حالی امیرخانی در این رمان به تبلیغ دینی خاص و مکتبی خاص از آن اقدام می‌کند و برداشت‌های دیگر را توسط ریش سفید داستانش رد می‌کند.
 
== ترجمه کتاب ==