بازیگر (فیلم ۱۹۹۳): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲:
| فروش =۱۴ میلیون
}}
'''''بازیگر''''' (baazigar) نام یک فیلم هندی درژانردر ژانر جنایی ساختمحصول سال سال۱۹۹۳۱۹۹۳ به کارگردانی [[عباس موستان]] می‌باشداست. این فیلم اولین فیلم [[شیلپا شتی]] وهمچنینو همچنین نخستین باری است که [[شاهرخ خان]] [[جایزه فیلم‌فیر برای بهترین بازیگر مرد]] را دریافت می‌کند. بازیگر،''بازیگر''، بازبازسازی سازیفیلمی هالیوودی به نام ''[[بوسه پیش از فیلمیمرگ]]'' هالیوودیمحصول سال ۱۹۹۱ است.
به نام [[بوسه پیش از مرگ]] ساخت سال ۱۹۹۱ است.
 
== خلاصه داستان ==
 
مرد جوانی به نام آجی شرما ([[شاهرخ خان]]) در آن واحد با دو خواهر به نام‌های سیما ([[شیلپا شتی]]) و پریا ([[کاجول]]) رابطه دارد و خود را به نام آجی شرما (اسم واقعی‌اش) به سیما و ویکی ملهوترا (هویت قلابی) به پریا معرفی می‌کند و هر دو طرف را در بی‌خبری نگه می‌دارد. سیما به آجی علاقه‌مند شده و رابطه‌اش با او را مخفی نگه می‌دارد اما پس از اینکه پدرش تصمیم به ازدواج او می‌گیرد، تصمیم دارد با آجی فرار کند. آجی به او پیشنهاد می‌دهد که یک نامهٔ خودکشی بنویسد و سپس به دفتر ثبت بیاید تا مخفیانه ازدواج کنند. آجی، سیما را به بالای ساختمان برده واو را هل می‌دهد و سیما کشته می‌شود و همه فرض را بر این می‌گذارند که او خودکشی کرده است. اما پریا که می‌دانست سیما خودکشی نکرده، تصمیم می‌گیرد به کمک دوستانش و یک بازرس پلیس به نام کاران سکسنا راز قتل خواهرش را بفهمد. راوی که یکی از دوستان سیما است، به پریا در مورد معشوق سیما می‌گوید و بعدا عکسی از آجی و سیما با هم پیدا می‌کند اما آجی او را هم می‌کشد و پریا و کاران فکر می‌کنند که او عاشق و قاتل سیما بوده است.
مرد جوانی به نام آجی شرما([[شاهرخ خان]])در آن واحد با دو خواهر به نام‌های سیما([[شیلپا شتی]])
وپریا([[کاجول]])رابطه دارد وخود را به نام آجی شرما (اسم واقعی اش) به سیما وویکی ملهوترا (هویت قلابی) به پریا معرفی می‌کند وهر دوطرف را در بی خبری نگه می‌دارد. سیما به آجی علاقه‌مند شده و رابطه
اش با اورا مخفی نگه می‌دارد. اما پس از اینکه پدرش تصمیم به ازدواج او می‌گیرد، تصمیم دارد با آجی فرار کند. آجی به او پیشنهاد می‌دهد که یک نامهٔ خودکشی بنویسد وسپس به دفتر ثبت بیاید تا مخفیانه
ازدواج کنند. آجی، سیما را به بالای ساختمان برده واورا هل می‌دهد وسیما کشته می‌شود وهمه فرض را بر
این می‌گذارند که او خودکشی کرده است. اما پریا که می‌دانست سیما خودکشی نکرده، تصمیم می‌گیرد به کمک
دوستانش ویک بازرس پلیس به نام کاران سکسنا راز قتل خواهرش را بفهمد. راوی که یکی از دوستان سیما
است، به پریا درمورد معشوق سیما می‌گوید وبعدا عکسی از آجی وسیما با هم پیدا می‌کند اما آجی اورا
هم می‌کشد. وپریا وکاران فکر می‌کنند که او عاشق وقاتل سیما بوده است.
 
بعداً، آجی وپریاو پریا یکی از دوستان سیما به نام آنجلی را می‌بینند که او آجی را می‌شناسد اما آجی اورااو را هم می‌کشد وجسدشو جسدش را در رودخانه می‌اندازد. پریا وکارانو کاران می‌فهمند که قاتل هنوز زنده است. پدر پریا، شرکتش را به دست آجی می‌سپارد وبه سفر می‌رود. پریا هم به وسیلهٔ یکی ازدوستان آجی، به هویت واقعی او مشکوک می‌شود. وقتی پدر پریا از سفر بر می‌گردد،برمی‌گردد، با تعجب می‌بیند که آجی شرکت رابالارا بالا کشیده وباو با نام شرما آنجارا اداره می‌کند آجی با تحقیر چوپرا را بیرون می‌کند.
 
پریا عکسی از آجی دریکی از وسایل خواهرش پیدا می کندومتوجهکند و متوجه هویت آجی می‌شود. پس آجی برای او تعریف می‌کند که چرا اینکار هارا کرده است. سال‌ها پیش پدر آجی صاحب شرکتی بوده که آجی از دست چوپرا بیرون کشید وچوپراو چوپرا از آنجا اختلاس کرده وپدرو پدر آجی اورابهاو را به زندان می‌اندازد. پس از پایان زندان، چوپرا پیش پدر آجی آمده وباالتماسو درباالتماس خواستدرخواست بخشش می‌کند وپدرو پدر آجی به او اجازه می‌دهد به شرکت برگردد وپسو پس از مدتی به او اعتماد میمی‌کند و کندوهنگامهنگام رفتن به یک سفر شرکت را به چوپرامیچوپرا سپاردمی‌سپارد اما او داروندار خانوادهٔ آجی را بالا می‌کشد وآنهاو آنها را از خانه‌شان بیرون می‌اندازند. خواهرکوچکخواهر کوچک آجی از تب می‌میرد وپدرشو پدرش هنگام هنگامتلاشتلاش برای خرید دارو می‌میرد. مادرآجیمادر آجی در اثر این شوک‌ها طاقت نیاورده وعقلشو عقلش رااز دست می دهدودهد و حتی پسر خودش را هم نمی‌شناسد.
 
پس از پایان داستان، چوپرا ودارودستهو اشدارودسته‌اش به آجی حمله کرده وپسو پس از درگیری طولانی، آجی با وجود اینکه می‌توانسته اما چوپرا را نمی‌کشد ولی چوپرا میله‌ای آهنی درشکم آجی فرو کرده وشروعو شروع به خنده می کتدمی‌کند. ناگهان آجی هم شروع به خنده می‌کند ودرحالیکهو درحالیکه میله درشکمشدر شکمش بوده آن را دربدندر بدن چوپرا فرومیکندفرو میکند. سپس خودش رادر آغوش مادرش که حالا دیگر اورااو را می‌شناسد انداخته وباو با لبخندی بر لبش می‌میرد.
 
== بازیگران ==
سطر ۹۴ ⟵ ۸۶:
 
== باکس آفیس ==
این فیلم یک موفقیت انتقادی وتجاریو تجاری بود وبا۱۴و با ۱۴ کرور فروش تبدیل به چهارمین فیلم پرفروش سال شد.
 
== جوایز ==