جنگ ذوقار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
|||
خط ۲۵:
== علل کشته شدن نعمان از نظر طبری ==
[[طبری]] مینویسد: {{نقل قول بزرگ}}پس از مرگ [[منذر بن منذر]] (منذر پنجم) (مرگ در سال ۵۸۲ میلادی، هشت سال قبل از بپادشاهی رسیدن خسرو) خسرو مردی میجست که او را پادشاه عربان کند. مترجم عربی دربار خسرو [[عدی بن زید عبادی]] که کار تربیت و پرورش نعمان از کودکی به او سپرده شده بود، ترتیبی فراهم کرد که از بین یازده پسر بر جای مانده، از منذر، نعمان، به پادشاهی برسد. بعد از پادشاهی نعمان، به سبب فتنه و بدگویی اطرافیان نعمان که با عدی دشمنی داشتند و میگفتند «عدی بر نعمان منت میگذارد و میگوید که او بوده که نعمان را پادشاه کرده» با این سخن چینیها کینهٔ عدی کمکم به دل نعمان افتاد و او را به [[حیره]] فراخواند. [[عدی بن زید عبادی]] که در خدمت خسرو بود از وی اجازه خواسته و پیش نعمان رسید. وی بی درنگ عدی را زندانی کرد تا هنگامی که خسرو فرستادهای برای جویا شدن از وضع عدی به حیره فرستاد. نعمان که از شکایت عدی در نزد خسرو و خشم آتی خسرو بیمناک بود، دستور قتل عدی را صادر کرد.
چندی نگذشت که نعمان از مرگ عدی پشیمان شده و پسر او، [[زید بن عدی]] را همراه نامهای، به خدمت خسرو، بجای پدر فرستاد. از این پس کار ترجمهٔ نامههایی که به سرزمین عرب و به سوی نعمان میرفت، با زید شد. چنان بود که ملوک پارسیان از ولایتها طلب زنانی میکردند که وصف آن نوشته شده بود ولی از دیار عرب چیزی نمیجستند و نمیخواستند. [[زید بن عدی]] که کینهٔ قتل پدر، بدست نعمان را بر دل داشت و مورد علاقه و اعتماد خسرو بود، به او خبر داد که «وصف زنانی که شما میجویید را خواندهام و دانم که در پیش بندهٔ تو [[نعمان بن منذر]] از دختران وی و عمانش و کسانش بیشتر از بیست زن بر این صفت هست.»
|