آماردیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rye-96 (بحث | مشارکت‌ها)
بازنویسی و تصحیح متن، افزودن عکس، و بهسازی یادکردها.
برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۱:
{{تاریخ طبرستان}}
'''آمارد'''، '''اَمراداَمارد'''، '''آمار''' یا '''مرداهامارد''' (به [[زبان سکایی]]: ''آمارد، Amard''؛Āmārd؛ به [[زبان پهلوی]]: ''آمویی، Amui''Āmui)، یانام یک امارادان،[[قومقومیت|تبار]]ی باستانی [[آریایی]] بودنداست که در شمال ایران و در مجاورت رودکرانهٔ [[سفید رودسفیدرود]]، دراز [[رودبار]] تا [[آمل]]، زندگی می‌کردندمی‌کرده‌اند. بنابرآماردان، نظرمردمی [[ریچاردجنگجو فرای|ریچاردفرای]]و ,خودپا [[آملی کورت]]بوده‌اند، و دانشنامهشاید بتوان [[ایرانیکادیلمیان]]، آماردهارا آریایی بودند .فرزندان آنان قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند دانست.<ref بنابرname="KG">{{یادکرد نظر[[ریچارد فرای|ریچاردفرای]]کتاب=کتاب دوگیلان [[آمل]]|ناشر=گروه یکیپژوهشگران درایران [[مازندران]]|سال=۱۳۸۰ و|جلد=۱ دیگری|چاپ=دوم در|نویسنده=ابراهیم [[آمودریا]]اصلاح قرار داشته که نشانه کوچ این قوم [[ایرانی تبار]] هست. بنابر نظر ریچارد فرای نام شهر [[آمل]]عربانی}}</ref>
 
مازندران به سکونت آماردها در آن منطقه برمیگردد <ref>R.N. Frye, Ancient Central Asian History Notes,” Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies, (ISMEO, Rome), 185-90. Pg 188: "town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi "
نام‌های آمل و [[آمودریا]]، از آماردان گرفته شده‌اند. نام گذشتهٔ [[سفیدرود]] در گیلان نیز، «آمرد» بوده‌است. زمانی آماردان با [[اسکندر|اسکندر ماکدونی]] جنگیدند، و زمانی به‌دست [[فرهاد یکم]]، کوچانده شدند به سوی [[قفقاز]]. از بازمانده‌های برجستهٔ تاریخی ایران که پیوند دارند با مردم آمارد، تپهٔ [[مارلیک]] و تخته‌سنگ‌های [[رودخانه هراز|هرازرود]] هستند. هنر پیشرفتهٔ سفالگری و زرگری آماردان را در آن‌جا می‌توان دید.
 
== پیشنه و سرگذشت ==
مازندرانآماردان، به سکونتگفتهٔ آماردها[[ریچارد فرای]]، [[آملی کورت]] و [[دانشنامه ایرانیکا|دانشنامهٔ ایرانیکا]]، [[آریایی]] بوده‌اند، و نام شهر امروزی [[آمل]] برمی‌گردد به زندگی آنان در آن منطقهگستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در [[استان مازندران|مازندران]] و دیگری در [[آمودریا]]، برمیگرددجای داشته‌اند.<ref>R.N. Frye, Ancient Central Asian History Notes,” Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies, (ISMEO, Rome), 185-90. Pg 188: "town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi "
C. J. Brunner, "IRAN v. PEOPLES OF IRAN (2) Pre-Islamic", Encyclopaedia Iranica. [http://www.iranicaonline.org/articles/iran-v2-peoples-pre-islamic] "The Mardi nomads are named as one of the four predatory mountain peoples of the southwest discussed by Alexander’s admiral, Nearchus (Str. , 11.13.6; the others are non-Iranian)."
Kuhrt, Amélie (2007). The Persian Empire: A Corpus of Sources of the Achaemenid Period. London: Routledge. ISBN 0-415-43628-1."For the Persian tribe of the Mardi, see 3, no.5. 3", pg 98.
"town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi "</ref>.
در کتاب [[تاریخ ایران کمبریج]] جلد سوم در صفحه ۷۶۶ چاپ ۱۹۸۳،
[[آماردها]] قومی خوانده شده‌اند که تا دوران [[فرهاد یکم]] [[اشکانی]] در منطقه [[آمل]] مازندران میزیستند و فرهاد یکم بخشی از این قوم را به منطقه [[دربند]] در قفقاز کوچاند و باقیمانده آنها با قوم [[سکایی]] [[قوم تپور|تپور]] که ، از [[پرثوه]] (Parthyene) به مناطق مرکزی جنوب [[دریای کاسپین]] ([[مازندران]] کنونی) کوچانده شده بودند ، آمیخته شده و قومیت [[مازندران]] ([[تپورستان]]) را تشکیل دادند .<ref name="histcam1">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام= E. | پیوند نویسنده = احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian :Amardi (mardi) continued to inhabit the Amul region although Phratees I had transported some to guard the Caspian Gates of Media. They were , however , mingled with the Tapurians who had been transported there from Parthyene .| پیوند= http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PP1&pg=PA766#v=onepage&q&f=false | جلد = Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳}}</ref>
راویلسون نیز به حمله [[فرهاد یکم]] اشکانی، به قلمرو آماردها در [[مازندران]] امروزی و نواحی شرقی البرز پرداخته و از اخراج و کوچ اجباری قوم آمارد بدست فرهاد یکم خبر داده است.<ref>[[:en:Phraates I|At beginning of his reign Phraates I directed his arms towards territory inhabited by Amardians, a poor but warlike people, who appear to have occupied eastern portion of the Elburz range, south of the Caspian Sea, what is probably today immediately south of Māzandarān and Astarabad. The reduction of these fierce mountaineers is likely to have occupied him for some years, since their country was exceedingly strong and difficult]] Rawlinson 1875, p. 36</ref>
[[یحیی ذکا]] در <کاروند [[کسروی]]> آورده است: آما، [[آمارد]]ان یا ماردان، در زمان لشکر کشی [[اسکندر مقدونی]] به ایران، این تیره در [[مازندران]] نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز قبایل [[تپوران]] به آنجا نیامده بودند ولی سپس چنان‌که از گفته‌های [[استرابو]] پیداست در [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و [[پارس]] و دیگر جاها پراکنده شدند.<ref>ایران باستان [[مادها]] و [[آمردها]]. کاروند کسروی، مجموعه مقاله‌ها و رساله‌های [[احمد کسروی]]، به‌کوشش [[یحیی ذکا]]</ref>
آماردها قومی مستقل شناخته بودند، شاید [[دیلمیان]] و [[آرمان در شاهنامه|آموییان]] را بتوان فرزندان آنان دانست..<ref>کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی</ref>
واژه گیل‌مرد که به بیشتر ساکنین بومی استان [[گیلان]] اطلاق می‌شود از ترکیب واژه‌های گیل و آمارد می‌باشد که از اخلاف اقوام گیل و آمارد می‌باشند. همچنین نام شهر [[آمل]] را دگرگون‌شده نام آمارد دانسته‌اند و بعدها واژه آماردها به سبب کثرت تلفظ به آمول، آملد، آمرد و آمل بدل شد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Amard|نشانی=http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Amard&oldid=433828009|تاریخ بازبینی=۱۲ ژوئن ۲۰۱۱|نویسنده=جمعی از کاربران ویکی‌پدیا|زبان=انگلیسی}}</ref>
 
[[هرودوت]]، در کتاب «[[تاریخ هرودوت|هیستوریای]]»، در زمینهٔ پرداخت‌های [[ساتراپ]]‌های [[شاهنشاهی هخامنشی|امپراتوری هخامنشی]] به [[داریوش یکم|داریوش]]، نام برده‌است از مردمان تیبارین، ماکروین، موزیکان، و مارد (آمارد).
== پیشینهٔ تاریخی ==
[[پرونده:Persian brick fragment from Marlik 2 REM.JPG|بندانگشتی|راست|120px| کتیبه‌ای از [[مارلیک]]، که از بقایای [[آمادای]]ها در گیلان امروزی محسوب می‌شود.]]
[[پرونده:Gold cup kalardasht.jpg|بندانگشتی|راست|120px| [[جام کلاردشت]]، از بقایای آماردها در [[کلاردشت]]، [[مازندران]].]]
مردم این قبیله پیش از ورود اقوام آریایی یعنی ماد، پارس و پارت در قسمتی از [[مازندران]] و [[گیلان]] کنونی زندگی می‌کردند. نام اصلی این قبیله آمو بود که در فارسی باستان به آمرد یا اَمرد شد. همچنین در برخی کتاب‌ها به آنها مارد نیز گفته‌اند. آنها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بسر می‌بردند. [[اسکندر مقدونی]] با آنها جنگیده است، [[فرهاد یکم]] آنها را به سوی قفقاز در غرب دریای خزر رانده است. برخی معتقدند شاخه‌ای از قبایل آماردها در کنار رود [[جیحون]] می‌زیسته‌اند. نام آمودریا از این قوم گرفته شده‌است. نام گذشتهٔ [[سفیدرود]] گیلان نیز آمرد یا [[آمادای]] بوده است. یکی از مناطق مسکونی مهم ایران را که می‌توان به این قوم نسبت داد تپهٔ [[مارلیک]] گیلان و تخته‌سنگ‌های کناریه [[رودهراز]] است. در آنجا هنر پیشرفته و زیبای سفالگری و زرگری آماردها برای ما به یادگار مانده‌است.<ref>این تسمیه برازنهٔ [[قزل بوندا]]ها است.</ref>
 
[[یحیی ذکا]]، در کتاب «کاروند کسروی»،<ref>{{یادکرد |کتاب=کاروند کسروی: مجموعه 78 رساله و گفتار از احمد کسروی |فصل=نام‌های شهرها و دیه‌های ایران (دفتر یکم) |نویسنده=احمد کسروی |ناشر=شرکت سهامی کتاب‌های جیبی |کوشش=یحیی ذکاء |صفحه=۲۸۴ |سال=۱۳۵۶}}</ref> آورده‌است:
== عقیدهٔ مورخان ==
[[پرونده:Map of the Achaemenid Empire fa.jpg|255px|چپ|بندانگشتی|آماردها در زمان حکومت هخامنشیان، اولین قوم مستقل ایرانی]]
[[دیاکونوف]] نام قدیم آمارد را آمِرد یا آماردوس ذکر می‌کند و می‌نویسد منطقهٔ کوهستانی واقع در جنوب شرقی مسیر پایین رود [[ارس]] و نواحی مصب [[سفید رود]] که توسط قبایل [[کادوسیان]] و [[کاسپی‌ها]] مسکون بوده مطیع [[ماد]] نگشته و جز آن سرزمین محسوب نمی‌شود.<ref>اینجا مسکن قبایل ماد بوده و منظور از آماردوس همان قبایل ماد است.</ref><ref>کتاب گیلان – جلد اول- انتشارات گروه پژوهشگران ایران – چاپ دوم- زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی</ref>
 
* یحیی ذکاء در{{گفتاورد|اما «کاروند کسرویآماردان» آورده‌است: آما، آماردان یا ماردان،«ماردان»، در زمان لشکرکشی [[اسکندر|اسکندر مقدونیماکدونی]] به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتندمی‌داشتند، و آن هنگام هنوز قبایل [[«تپوران]]» به آنجا نیامده بودند،بودند. ولی سپسسپس، چنانکه از گفته‌های [[استرابون]]استرابو پیداستپیداست، در [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و [[پارس]] و دیگر جاها پراکنده شدندشده‌اند.<ref>ایران باستان [[مادها]] و [[آمردها]]</ref>}}
طبق تحقیقات باستان‌شناسی، استان‌های ساحلی [[دریای خزر]] احتمالاً از ۷۵٬۰۰۰ سال پیش محل زیست انسان بوده‌است. در ۱۳۳۰ ه. ش. [[کارلتون کون]]، باستان‌شناس آمریکایی، اسکلت‌هایی از [[انسان نئاندرتال]] را که ظاهراً نیای کهن اقوام ساکن کرانه دریای خزر بوده‌است، در غارهای [[هوتو]] و [[کمربند]] واقع در مغرب [[بهشهر]] کشف کرد.
 
[[ایگور دیاکونوف]]، نام مردم آمارد را «آمِرد» و یا «آماردوس» می‌آورد، و می‌گوید گستره‌ای کوهستانی در جنوب شرقی [[ارس]] و بخش‌های نزدیک [[سفیدرود]]، که به‌دست [[کادوسیان]] و [[کاسپی‌ها|کاسپیان]] بوده‌است، فرمانبردار [[ماد]] نشده و بخشی از سرزمین آنان نبوده‌اند.<ref name="KG"/>
از جملهٔ این اقوام هرکانیان در [[گرگان]]، [[تپورها|تپوران]] در منطقهٔ کوهستانی البرز، و مَرداها به مرکزیت [[آمل (شهردژ)|آمل]] ، و کادوسیان در غرب دریای خزر و مادها در جنوب [[البرز]] شرق [[زاگروس]] ساکن بودند. آماردها که کشورشان میان اراضی ورکانه و کادوس نشان داده شده ظاهراً قومی مزبور بادیه‌نشین و مهاجر بوده که به تاخت تاز و تصرّف اراضی دیگر اقوام می‌پرداختند.
 
[[ابراهیم پورداوود]] نوشته‌است:
== اسطوره‌های ایرانی ==
* {{گفتاورد|[[پورداودامیانوس مارسلینوس|آمیانوس]] نوشته‌است: «آمیانوس Ammianus در حدود سال ۳۶۰ میلادی کتاب خود را نوشت: وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و [[اسکندر]] و [[سلوکیه]] و [[اشکانیان]] و [[ساسانیان]] از قومی به نام [[مردوی]] Mardoi یا آمردی Amardoi یاد می‌کنند که در سواحل [[دریای خزر]] می‌زیستند و تیره‌ای از همین مردم در [[آسیای مرکزی]]، نزدیکی [[مرو]] رود جیحون (آمویه) بسر می‌بردند.»}}
در اساطیر ایرانی از پیکار میان آریاییان و دیوان اشاره به این قوم در این ناحیه شده‌است<ref>. حکیمیان، ۱۷، خواندمیر، ۲/۴۰۴، رابینو، ۵۸ابن‌اسفندیار، ۱۸۱، زرین‌کوب، ۵۴۶، اقبال، ۴۰، رابینو، ۷۰، بارتولد، ۲۴۳، کرزن، ۲/۶۰۹؛ محبوبی اردکانی، ۴۱، فرهنگ جغرافیایی ایران، ۳/۲۵، کرزن، ۱/۵۰۲-۵۰۳؛ بارتولد، ۲۴۳-۲۴۴</ref> به گفتهٔ مورخان امروزی این قوم در غرب [[مازندران]] کنونی و شرق [[گیلان]] می‌زیستند <ref>تاریخ مازندران، اسمعیل مهجوری</ref>. پیش از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، اشاره به اقوامی در منطقه شمالی رشته کوه [[البرز]] و در حاشیه جنوبی دریاچه [[خزر]] شده است، که به آماردها معروف بوده‌اند.
 
<gallery mode=packed heights=200>
== نظر نویسندگان ایرانی ==
Median Empire.jpg|آماردان در زمان [[ماد|امپراتوری ماد]].
* یحیی ذکاء در «کاروند کسروی» آورده‌است: آما، آماردان یا ماردان، در زمان لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز قبایل [[تپوران]] به آنجا نیامده بودند، ولی سپس چنانکه از گفته‌های [[استرابون]] پیداست در [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و [[پارس]] و دیگر جاها پراکنده شدند.<ref>ایران باستان [[مادها]] و [[آمردها]]</ref>
Map of the Achaemenid Empire fa.jpg|آماردان در زمان [[شاهنشاهی هخامنشی|امپراتوری هخامنشیان]].
</gallery>
 
در [[نبرد گوگمل]]، در گرداگرد [[داریوش سوم]] و همهٔ خانواده و بزرگزادگان هخامنشی او، جنگاوران هندی، کاری، آناپاست (Anapast) و آماردی بودند. نیروی جنگندگی آماردان همچنین دیده می‌شود در [[نبرد ترموپیل]] و دیگر نبردها با [[سارد]]ها و یا نیروهای [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]].
مرزهای چهارگونه سرزمین مردها بدین‌گونه بود، از مشرق به مرز [[هیرکانه]]<ref>ورگانا، هیرگانا، [[گرگان]]</ref> و قسمتی به [[پارت]]، [[خراسان]]، از شمال به دریاچه[[کاسپین]]<ref>دراکسپین، کاسو، کازاک (قزّاق)</ref> و از مغرب تا آن دست [[لنکران]]<ref>یا [[قفقاز]]</ref> و از جنوب شرقی به کومیسین<ref>قومس، [[دامغان]]</ref> و از جنوب [[ری]]<ref>رکا، رک، رغه</ref> و جنوب غربی به کسپین<ref>[[قزوین|Qazvin]]</ref> و سرزمین [[مدی]] مرز مشترک داشت. «وی در جای دیگر می‌نویسد: در حدود چهار هراز سال پیش از میلاد انبوهی از مردم [[هندواروپایی]] در مسیر مهاجرت خود به سمت [[هندوکش]] و دسته‌ای به سوی [[فلات ایران]] سرازیر و چون از خاک [[گرگان]]<ref>ورکانا</ref> گذشتند و به سرزمین [[مَردها]] رسیدند، منطقه را سبز و خرم یافته، رحل اقامت افکندند؛ آنان میزبانان را دوا، بربر و تور نامیدند». در این مختصر مجال نقد و بررسی موارد مذکور نیست. عقب‌مانده بودن تپورها و آماردها نسبت به آریایی‌های مهاجر یا القاب دوا، تور و بربر، هم از نظر زبانشناسی و هم از نظر تاریخی جای تامل و نقد دارد.
* [[پورداود]] نوشته‌است: «آمیانوس Ammianus در حدود سال ۳۶۰ میلادی کتاب خود را نوشت: وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و [[اسکندر]] و [[سلوکیه]] و [[اشکانیان]] و [[ساسانیان]] از قومی به نام [[مردوی]] Mardoi یا آمردی Amardoi یاد می‌کنند که در سواحل [[دریای خزر]] می‌زیستند و تیره‌ای از همین مردم در [[آسیای مرکزی]]، نزدیکی [[مرو]] رود جیحون (آمویه) بسر می‌بردند.»
 
در کتاب «[[آماردهاتاریخ ایران کمبریج]]» قومی(جلد خواندهسوم، شده‌اندصفحهٔ ۷۶۶، چاپ ۱۹۸۳)، گفته شده‌است که آماردان، تا دوران [[فرهاد یکم]] [[شاهنشاهی اشکانی|اشکانی]]، در منطقهگسترهٔ [[آمل]] مازندران میزیستندمی‌زیستند؛ و آن‌که فرهاد یکمیکم، بخشی از این قوممردم را می‌کوچاند به منطقهگسترهٔ [[دربند]] در [[قفقاز کوچاند]]، و باقیماندهبازماندگان آنهاآنان باآمیخته قوممی‌شوند با [[سکایی]]‌تباران [[قوم تپور|تپور]] که ،—که از [[پرثوهپارت|پارته]] (Parthyene) کوچانده شده بودند به مناطقبخش‌های مرکزیمیانی جنوب [[دریای خزر|دریای کاسپین]] ([[استان مازندران|مازندران]] کنونی)—و کوچاندهمردم شده بودند ، آمیخته شده و قومیت [[مازندران]] ([[طبرستان|تپورستان]]) را تشکیل دادند می‌دهند.<ref name="histcam1">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام= E. | پیوند نویسنده = احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian :Amardi (mardi) continued to inhabit the Amul region although Phratees I had transported some to guard the Caspian Gates of Media. They were , however , mingled with the Tapurians who had been transported there from Parthyene .| پیوند= http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PP1&pg=PA766#v=onepage&q&f=false | جلد = Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳}}</ref>
[[پرونده:PG NSW Image jpeg.jpg|150px|بندانگشتی|راست|آماردها در کرانه‌های [[دریای خزر|دریای آمارد]] در نقشه‌ای [[فرانسه|فرانسوی]] دیده می‌شوند.]]
او در ادامه می‌نویسد: «نام شهر آمل یادگاری است از همین قوم که نام خود را به این سرزمین داده‌اند»<ref>همانطور که گفته شد این آمل در مرز کشور [[ماد]] و [[آشور]] قرار داشت.</ref>
[[هرودوت]] در کتاب تواریخ در توضیح عایدات [[داریوش]] از ممالک و اقوام زیر نفوذ، از اقوام تیبارین‌ها، ماکروین‌ها، موزیکان‌ها و ماردها (آمرد) نام برده‌است.
 
راویلسون[[جورج راولینسون|ژرژ راولینسون]] نیز می‌پردازد به حملهیورش [[فرهاد یکم]] اشکانی، به قلمروگسترهٔ آماردهاآماردان در [[مازندران]] امروزی و نواحیبخش‌های شرقی البرز پرداختهالبرز، و ازهمچنین اخراجبه برونکرد و کوچ اجباری قوم آمارد بدست فرهاد یکمناگزیر خبرآماردان دادهبه‌دست استاو.<ref>[[:en:Phraates I|At beginning of his reign Phraates I directed his arms towards territory inhabited by Amardians, a poor but warlike people, who appear to have occupied eastern portion of the Elburz range, south of the Caspian Sea, what is probably today immediately south of Māzandarān and Astarabad. The reduction of these fierce mountaineers is likely to have occupied him for some years, since their country was exceedingly strong and difficult]] Rawlinson 1875, p. 36</ref>
و باز در ارتباط با دلیری و شجاعت آماردها در کتاب تاریخ [[طبرستان]] به نقل از یک دائرةالمعارف از کتابخانه دانش عمومی ''Library Of General Knowledge'' چاپ ۱۸۸۲ میلادی آمده‌است:
 
و باز در ارتباط با دلیری و شجاعت آماردها در کتاب «تاریخ [[طبرستان]]»، بهبا نقلیادکرد از یک دائرةالمعارفدانشنامه از کتابخانهکتابخانهٔ دانش عمومی ''(Library Ofof General Knowledge'' چاپ ۱۸۸۲ میلادیمیلادی، آمده‌است:
{{نقل قولگفتاورد|قسطنطین چهارم در ۶۸۶ میلادی سده هفتم دوازده هزار از [[مردی‌ها]] را، که قبیله‌ای جنگجو و ایرانی نژاد بودند و در بخش‌های شمالی دریای خزر می‌زیستند، برای سد و جلوگیری تاختن‌های مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید.}}
 
== گالری ==
<gallery mode=packed>
Persian brick fragment from Marlik 2 REM.JPG|یک سنگ‌نبشته به [[خط میخی ایلامی]] از [[مارلیک]]، به‌جامانده از ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد. موزهٔ مصری رزکراس، [[سن خوزه، کالیفرنیا]].
Gold cup kalardasht.jpg|[[جام طلایی دو شیر|جام زرین دوشیر]]، از [[یادمان]]‌های آماردان در [[کلاردشت]]، [[استان مازندران|مازندران]].
Cup with a frieze of gazelles MET an62.84.R.jpg|جام زرین آهوها از [[مارلیک]]. موزه هنر متروپولیتن، نیویورک.
Hirschförmiges Rhyton aus Iran, Grabbeigaben, Marlik, 1200-800 v.C. (1).jpg|[[تکوک]] گوزن از [[مارلیک]]. سالن هنر و نمایش جمهوری فدرال آلمان.
Swastika iran.jpg|گردنبند زرین سه [[صلیب شکسته|سواستیکا]] از [[مارلیک]]. [[موزهٔ ملی ایران]]، [[تهران]].
</gallery>
 
در جنگ [[گوگمل]] در قلب قشون، [[داریوش سوم]] با تمام خانواده و نجبای ایرانی جای داشت که جنگ آوران هندی، کاری، آناپاست Anapast و تیراندازان ماردی گرداگردش صف بسته بودند.
شواهد دیگری از قدرت جنگندگی این قوم در نبردهای [[ترموپیل]]، [[گوگمل]] و نیز دیگر نبردها با [[سارد]]ها یا نیروهای [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] در دوره [[هخامنشیان]] موجود است.
{{-}}
== جستارهای وابسته ==
{{درگاه|طبرستان|گیلان|ماد|تاریخ}}
* [[مارلیک]]
* [[آمل (شهردژ)|آمل]]
* [[تپه مارلیکآمودریا]]
* [[آمادا (قبیله)|آمادا]]
* [[آمادای]]
* [[اتحادیه قبایل ماد]]
{{-}}
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
 
== منابع ==
* [[ای. م. دیاکونوف]]. ''تاریخ ماد''. ترجمه [[کریم کشاورز]]. انتشارات: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تهران ۱۳۸۰. ISBN 964-445-106-661
* آماردها اولین قوم ایرانی و جنگجو
* [[آمل (شهردژ)|آمل]] خاستگاه آماردها
* [http://iranatlas.info/regional%20prehistoric/marlik/amardian.htm آماردها]
 
== پیوند به بیرون ==