توران میرهادی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
کپی کاری خط به خط از منبع + مطالب بی ربط به موضوع مقاله |
|||
خط ۶۸:
از دهه ۱۳۳۰ چندین عامل موازی به شکلگیری شتابان این نظام نهادین کمک کرد. نخست گسترش [[جامعه شهری ایران]] و تغییر نسبت [[جمعیت شهرنشین]] نسبت به [[جمعیت روستایی]] بود که روز به روز به سود جامعهٔ شهری تغییر مییافت. در کنار آن با پایهگذاری [[یونیسف|صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)]] که پس از [[جنگ جهانی دوم]] برای کمک به کودکان جنگزده پایهگذاری شده بود و کمکم با دور شدن از سالهای جنگ، بهداشت و [[آموزش عمومی کودکان]] را هدف میگرفت و نقشی که در این زمینه در [[ایران]] برعهده گرفته بود، زمینههای تحول در درک از [[نهاد کودکی]] در [[جامعه فرهنگی]] و [[طبقات میانه]] جامعه جا میافتاد. همین دگرگونیها سبب شد گروههای دانشگاهی و دانشآموختگان ایرانی در عرصههای گوناگون علوم زیستی و انسانی عوامل لازم برای استقرار و تثبیت نظام نهاد کودکی را در ایران پیدا کنند.{{سخ}}
توران میرهادی در کنار نامهایی مانند [[لیلی ایمن]]، [[معصومه سهراب]]، [[توران اشتیاقی]] و بسیاری کسان دیگر که بیشتر هم از زنان دانشآموخته و فرهنگی جامعه ایران بودند، در سپهری که یک سوی آن دولت بود و سوی دیگر آن نهادهای اجتماعی و فرهنگی، گام به گام شالودههای نظام نهاد کودکی را میریختند و پیش میبردند. این گروه در عرصهٔ آموزش و پرورش در نقش مشاوران برجسته، به تحول نظام آموزشی کمک میرساندند، در عرصه [[ادبیات کودکان]]، ناشران بزرگ را تشویق به انتشار [[کتابهای کودکان]] میکردند، در گفتگو و مشاوره با دولت سرانجام توانستند طرح راهاندازی [[کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان]] را که یکی از برجستهترین و کاراترین نهادهای فرهنگی دورهٔ [[پهلوی دوم]] بود، به تصویب برسانند. در عرصهٔ [[آموزش کودکان روستایی]] با پایهگذاری [[سپاه دانش]] به آموزشیاران این نهاد آموزش و مشاوره میدادند و با فراگیر شدن [[آموزش ابتدایی]] و راهاندازی [[نشریههای پیک]] که شامل [[پیک دانش آموز]]، [[پیک معلم]]، [[پیک خانواده]] بود، توانستند محتوای آموزشی را با فعالیتهای خلاق و فرهنگی پیوند دهند. همچنین این گروه با کار در نشریههای سرتاسری مانند روزنامهها و مجلهها و رسانههای عمومی مانند رادیو و تلویزیون توانستند اندیشهٔ تغییر نگاه به کودکان را در جامعه بزرگسالان جا بیندازند. تغییر نگاه بزرگسالان به کودکان سبب شد که نیازهای آنها مانند بازی و سرگرمی و ورزش و همچنین زیست افزارهای ویژهٔ کودکی به رسمیت شناخته شود و در این زمینه بازار گسترده اقتصادی ایجاد شود. همچنین فعالیت گسترده حقوقدانانی مانند [[مهرانگیز منوچهریان]] از چند دهه پیشتر و [[تاج زمان دانش]] در همین دوره سبب شد که در دههٔ ۴۰ [[دادگاه اطفال]] به جای [[دادگاههای عمومی]] و [[کانون اصلاح و تربیت]] به جای زندانهای عمومی و پرورشگاهها به جای [[بنگاه صغار]] بنشیند. چنین بود که از نیمههای دههٔ ۴۰ به بعد با این کوششها جامعهٔ ایران اندکاندک نگاهش را به کودکان و نیازهای آنان تغییر داد. روندی که همچنان در همهٔ سطوح ادامه دارد.
توران میرهادی در گفتگو با مسعود میر علایی از هفت آرزو و هفت وصیت خود می گوید:
یک: تبدیل کار تربیتی به عشق، به فضای محبت و احترام. فضایی که کودکان با عشق بزرگ شوند، رشد کنند، توانایی های شان شکوفا شود و بیش از هر چیز احساس امنیت کنند.
دو: برداشتن رقابت به هر شکل از محیط تربیتی. رقابت ویرانگر است. معنا و مفهوم هر کار را دگرگون و تخریب می کند. برتر، بهتر، ترها و ترین ها وجود خارجی ندارند.
سه: جایگزین کردن مشارکت در همه ی کارها و در همه ی سطوح. در خانواده، در مهد کودک، در جامعه ی کوچک، در جامعه ی بزرگ. لذت کار دسته جمعی سازنده است، توان و اعتماد، دوستی و محبت به وجود می آورد.
چهار: پرهیز از هرگونه داوری درباره ی کودکان در حال رشد. ضعف و پیشرفت، خوب و متوسط برای کودکان مفهومی ندارد، برای آن ها پرونده نسازیم. در تعامل مداوم، امکانات رشد را فراهم کنیم.
پنج: پرهیز از دام های تکنولوژی و تبلیغات. فناوری، تجارتی سودآور شده است و دامی تازه برای مصرف گرایی از راه تبلیغات است.
شش: پرهیز از گذاشتن بار سنگین بر دوش کودکان. کار ما ایجاد فرصت ها و آزاد گذاشتن کودکان است. پیش افتادن و عقب ماندنی مطرح نیست. آموزش زبان و فناوری های الکترونیکی دیر نمی شود. یاد گرفتن چند عبارت یا زدن چند دکمه، آموزش نیست، نوعی فشار بیهوده و گاه بسیار گمراه کننده است.
هفت: رفتن به سوی طبیعت و باز هم طبیعت. طبیعت با انسان صادق است. هر لحظه آن اکتشافی است نو. در طبیعت با دنیای خلقت، تنوع بی پایان و شگفتی های باور نکردنی آن روبه رو هستیم.
میرهادی،توران،گفتگو با زمان،مسعود میر علایی،انتشارات موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
== ادبیات کودکان و نوجوانان ==
|