دقیقی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست Salarabdolmohamadian از رده:شاعران فارسیزبان سده چهارم (قمری) به [[:رده:شاعران فارسیزبان سد... |
|||
خط ۲۸:
}}
[[پرونده:Firdawsi - Bidarafsh Kills Zarir, the Brother of Gushtasp - Walters W602355A - Full Page.jpg|انگشتی|چپ|[[بیدرفش]]، پهلوان تورانی، [[زریر]]، پهلوان ایرانی و عموی [[اسفندیار]] را میکشد. این بخش از [[شاهنامه]] سرودهٔ دقیقی است.]]
'''ابو منصور محمد بن احمد توسی''' که بیشتر به کوتاهی با نام '''دقیقی''' شناخته میشود (زادهشده پس از ۳۲۰ – درگذشت در مابین سالهای ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجری قمری) شاعر بزرگ [[فهرست شاعران فارسیزبان|پارسیزبان]] بود. او از نخستین کسانی بود که پیش از فردوسی تلاش کرد داستانهای ملی ایران را به شعر درآورد و از پیشگامان حماسهسرایی به زبان فارسی است. بخشی از [[شاهنامه]] سرودهٔ اوست که فردوسی آنها را در اثر خود
== منبعشناسی ==
کتابهایی که یادی از دقیقی یا شعرهایش کردهاند: ''[[شاهنامه]]'' فردوسی (۴۰۰)، ''[[تاریخ بیهقی]]'' (نیمه دوم سده پنجم)، ''[[شرح قصیده ابوالهیثم]]'' (پایان سده چهارم و آغاز سده پنجم)، ''[[چهار مقاله]]'' [[نظامی عروضی]] (پیرامون ۵۵۰ هجری)، ''[[حدائقالسحر]]'' [[رشید وطواط]] (سده ششم)، ''[[ترجمانالبلاغه]]'' (آغاز سده ششم)، ''[[لبابالالباب]]'' [[عوفی]] (۶۱۷ تا ۶۲۵)، ''[[مونسالاحرار]]'' [[محمد جاجرمی]] (۷۴۱)، ''تاریخ سیستان''، ''تاریخ گزیده'' (۷۳۰)، دیوان فرخی، غضایری، معزی، ادیب صابر، سوزنی، ''[[لغت فرس]]'' [[اسدی توسی]]، صحاحالفرس، فرهنگ جهانگیری، ''سخن و سخنوران'' تألیف فروزانفر، ''احوال رودکی'' از سعید نفیسی، و مقاله تقیزاده در مجله کاوه.<ref>{{پک|دبیرسیاقی|۱۳۷۴|ص=۱۰۱}}</ref>
در نوشتههای [[خاورشناسان]] به دو دلیل از دقیقی یاد شده. در جایهایی که سخن از ادبیات فارسی و شاعرهای این زبان است، چون دقیقی از پیشگامان شعر فارسی بوده نامش در میان دیگر شاعرها آورده میشود. مناسبت دیگر آن است که کسانی که به جستجو در زندگانی فردوسی پرداختهاند، همچنان به دلیل اینکه بخشی از شاهنامه سرودهٔ دقیقی است، از پژوهش دربارهٔ او نیز سر باز نزدهاند. در اینجا برخی از مهمترین پژوهشهایی که خاورشناسان دربارهٔ دقیقی انجام دادهاند را به کوتاهی میآوریم. این مطالب برگرفته از مقالهٔ [[ایرج افشار]] است که در سال ۱۳۵۵ خورشیدی چاپ
نخستین کوشش از سوی خاورشناسان برمیگردد به هنگامی که لمسدن، از نظامیان [[مردم انگلستان|انگلیسی]] مقیم [[هند]]، نخستین مجلد شاهنامه را در سال ۱۸۱۱ میلادی در [[کلکته]] به چاپ رسانید. پس از او کسانی که به شاهنامه پرداختند، در پیشگفتارهای خود به ناچار از دقیقی و پیشگامی او در سردون حماسه ملی ایران نیز سخن یاد کردند.<ref name="afshar" />
خط ۴۱:
[[تئودور نولدکه]] در سال ۱۸۹۲ در جلد دوم مجموعه پژوهشهای مربوط به زبان فارسی که در شهر [[وین]] انتشار یافت، ضمن بحثی دربارهٔ شعر فارسی از سهم دقیقی در حماسه ایران یاد کرد و موضوع زرتشتی بودن دقیقی را یکی از مباحث اصلی بحث خود قرار داد.<ref name="afshar" />
[[ادوارد براون]] که اولین مجلد از اثر پایدارش بنام «[[تاریخ ادبیات ایران]]» که در سال ۱۹۰۲ انتشار یافت، در دو صفحه از آن کتاب به زندگانی دقیقی پرداخت و ضمن بازگویی و بازبینی آنچه در کتابها و مآخذ قدیم ایرانی دیده بود، تا اندازهای به دیدگاههای مستشرقان نیز پرداخت. او پس از آن بحث کوتاهی دربارهٔ ممدوحین میآورد و برخلاف پیشینیان خود میگوید که دقیقی زرتشتی
در سال ۱۹۱۳ نخستین مجلد از چاپ اول [[دائرةالمعارف اسلام]] انتشار یافت. در این دائرةالمعارف ذیل تخلص دقیقی پنج شش سطری به زندگانی او اختصاص داشت. این نخستین بار بود که نام دقیقی در یک دائرةالمعارف اروپایی وارد شده بود. در حالی که نام فردوسی و همگنان او سالها پیش از آن در دائرةالمعارفهای دیگر جایگاه خود را یافته بود. مقاله کوتاه دائرةالمعارف اسلام به دست کلمان هوار خاورشناس [[مردم فرانسوی|فرانسوی]] نوشته شده بود.<ref name="afshar" />
شدر در سال ۱۹۳۲ مقالهای تحت عنوان «آیا دقیقی زرتشتی بود؟» در جشن نامه خاورشناس نامی [[جرج یاکوب]] به چاپ رسانید و این عقیده را اظهار کرد دقیقی زرتشتی
کتاب «تاریخ ادبیات ایرانی» تألیف [[یان ریپکا]] مستشرق در سال ۱۹۵۶ به [[زبان چکی]] در [[پراگ]] به چاپ رسید. سه سال پس از آن در سال ۱۹۵۹ ترجمهٔ آلمانی آن در [[لایپزیک]] منتشر شد. ریپکا سه صفحه از این کتاب را به زندگانی دقیقی اختصاص
== پیشینه بهنظمدرآوردن داستانهای ملی ایران ==
در اواخر دوره [[ساسانیان|ساسانی]] کتابی به [[فارسی میانه|زبان پهلوی]] به نام [[خداینامه]] نوشته شده بود که داستانهای ملی ایران را در آن گردآوری کرده بودند. این کتاب در آغاز [[دوره اسلامی]] به دست [[المقفع]] به [[زبان عربی]] برگردانده شد و منبع اصلی «تاریخ» [[ایران باستان]] بود. عنوان شماری از کتابها دربارهٔ قهرمانان ملی ایران هم به عربی و هم به فارسی در دسترس است، که گویا از نوشتههای [[فارسی میانه]] ترجمه شده بودند؛ که همین نوشتهها منابع مستقیم یا غیرمستقیم فردوسی در سرودن شاهنامه بودهاند. پیش از فردوسی نیز تلاشهایی برای به شعر درآوردن این داستانها، هم به عربی و هم به [[فارسی دری|فارسی]]، انجام شده بود. در پیرامون سال ۲۰۰ هجری قمری (۸۱۵ میلادی)، [[آبان بن عبدالحمید لاحقی]] شماری از کتابهای ساسانی را به شعر عربی و در [[بحر رجز]] برگردانده بود، که از جمله آنها «کتاب مزدک» بود که گویا در شاهنامه هم بکار برده
در زمان سدههای نخستین اسلام عربها آشکارا ملل دیگر را تحقیر میکردند. این وضع در دوره [[بنی عباس]] نهضت ملی [[شعوبیه]] را ایجاد کرد. اینان نخست برابری همه مسلمانان را اعلام داشتند، ولی پس از آن مدعی برتری [[ایرانیان]] بر عربها شدند. در این دوره کشمکشی میان نویسندگان ایرانی و عرب در زمینه ادبیات پدید آمد که هر کدام تلاش میکردند برتری خود را نشان دهند. از این کشمکش ادبیاتی به زبان عربی پدید آمد که از سده نهم تا یازدهم میلادی ادامه داشت. در سده نهم به این ملتپرستی فکری، ملتخواهی سیاسی نیز افزوده شد. به دنبال آن نخستین سلسله پادشاهان ایرانی در [[خراسان]] پدید آمد که از [[بغداد]] دور بود و برای همین کانون بدعتهای پرشمار سیاسی و مذهبی
بر پایه مقدمههای کهن شاهنامه، در سال ۹۵۷ میلادی یعنی در بهترین دوران سامانیان، [[ابومنصور المعمری]] شاهنامهٔ پهلوی یا همان خداینامه را به دستور [[ابومنصور عبدالرزاق]]، حاکم توس، به پارسی برگرداند. این شاهنامه منثور پایهای برای سرودن نسخههای منظوم شاهنامه شد، ولی خود آن عمری کوتاه داشت. دقیقی از نخستین کسانی بود که پیش از فردوسی دست به سرودن شاهنامهٔ منظوم از روی این شاهنامهٔ منثور ابومنصوری زد. در این باره مورخی{{کدام}}
== زندگینامه ==
از زندگانی دقیقی دانستههای اندکی در دسترس است. آنچه
هزار بیتی که او سروده دربارهٔ پادشاهی [[گشتاسپ]] و ظهور [[زرتشت]] و تاختن [[ارجاسپ]] به ایران است.<ref>{{پک|دبیرسیاقی|۱۳۷۴|ص=۱۰۰}}</ref> او به تشویق نوح دوم سامانی به بهنظمدرآوردن شاهنامهٔ ابومنصوری دست یازید.<ref>{{cite book|title=History of Civilizations of Central Asia (vol.4,part-1)|url=http://books.google.com/books?id=lodSckjlNuMC&pg=PA91|year=1992|publisher=Motilal Banarsidass Publ.|isbn=978-81-208-1595-7|pages=91–}}</ref>
تاریخ دقیق زادن و مرگ او دانسته نیست، ولی او به دستور نوح بن منصور (پادشاهی از ۳۶۵ تا ۳۸۷) آغاز به به نظم درآوردن شاهنامه کرد و فردوسی کار او را در پیرامون سالهای ۳۶۵ هجری ادامه داد. مرگ دقیقی باید حدوداً پیرامون ۳۶۶ انجام گرفته باشد. افزون بر آن، آنچنان که فردوسی در شاهنامه گزارش
بر پایهٔ گفتهٔ [[عوفی]] «او را بسبب دقت معانی و دقت الفاظ دقیقی گفتندی». بر پایهٔ گفتهٔ [[ذبیحالله صفا]]، پذیرش این نکته مستلزم آن است که بپنداریم او پیش از رسیدن به مرتبهٔ استادی در شعر فارسی، لقب شعری نداشته و بنابراین این گفتهٔ عوفی را نادرست میداند.<ref>{{پک|صفا|۱۳۶۹|ص=۴۰۸}}</ref>
برخی او را همان ابوعلی [[محمد بن احمد بلخی]] دانستهاند که [[ابوریحان بیرونی]] به او و شاهنامهاش اشاره
عوفی گفتههای دقیقی را بیستهزار بیت برمیشمرد. این گفته لزوماً درست نیست (و ممکن است بر اثر اشتباه نوشتاری «بیتیهزار» به «بیست هزار» رخ داده باشد،<ref name="din" />) ولی [[تاریخ هرات]] نوشته [[سیف هروی]] ۷۰ بیت در [[بحر متقارب]] در سبک حماسی را به دقیقی نسبت میدهد و این امکان وجود دارد که این بیتها گوشههایی از شاهنامهٔ او بوده باشند، هرچند که آن بیتها را میتوان بخشی از آثار دیگر دقیقی نیز به حساب آورد.<ref name="pre-mongol">{{یادکرد|نویسنده = |کتاب = Persian Literature - A Bio-Bibliographical Survey: Poetry of the Pre-Mongol Period| ناشر =Routledge |صفحه =۹۴–۹۶ |تاریخ = |شابک|978-0947593476}}</ref>
=== زادگاه ===
سرگذشتنویسان گوناگونی [[بخارا]]، [[سمرقند]]، [[بلخ]]، [[مرو]] و [[توس]] را زادگاه او دانستهاند. بر پایهٔ گفتهٔ [[محمد عوفی]] زادگاه او شهر توس
بر پایهٔ خالقی مطلق، توس به چند دلیل زادگاه دقیقی است. نخست آنکه زمان عوفی نسبت به دیگر سرگذشتنویسان دقیقی، پنجسده پیشتر و نزدیکتر است و خود عوفی نزدیک به دویست سال با دقیقی فاصله دارد، بویژه آنکه عوفی سالها در شهرهای [[خراسان بزرگ]] سفر کرده و یادداشت تهیه نموده. دوم آنکه بخارا از آن رو نمیتواند زادگاه دقیقی باشد که خود عوفی زادهٔ این شهر است و در همانجا تحصیل کرده و بعید است که شاعری به نامبُرداری دقیقی پس از دویست سال آنچنان از یاد همشهریانش رفته باشد که او را بیگانه بپندارند. این حکم دربارهٔ مردم دیگر شهرها مانند سمرقند و مرو و توس نیز درست است و میدانیم که عوفی در سمرقند و مرو به سر برده و در سال ۶۰۰ در [[نسا]] و در ۶۰۳ در [[نیشابور]] بوده و به احتمال زیاد از توس نیز دیدن کرده و با دانشمندان آنجا گفتگو و نشستوبرخاست داشته و افزون بر این، توس در آن هنگام هنوز گرفتار [[حمله مغول به ایران|تاخت و تاز مغولها]] نشده بود و بیشتر کتابها و دیوانهای سدههای گذشته همچنان در دسترس
دقیقی در یکجا میگوید:<ref name="zadgah" />
خط ۹۷:
=== دین ===
در شعرهای دقیقی اشارههایی هست که پژوهشگران را بر آن داشته تا او را زرتشتی بپندارند. اما بر پایهٔ گفتهٔ [[جلال خالقی مطلق]] در دانشنامه ایرانیکا، به جز نام اسلامی او، اشارههای دیگری هست که نشان میدهد او یک مسلمان بوده. اگر زادگاه او توس بوده باشد که از شهرهای کهن [[شیعه|شیعهنشین]] بوده و در زمان فرماندار سامانی، [[ابومنصور عبدالرزاق]] به مرکز فعالیتهای ملیگرایانه ایرانی تبدیل شده بوده، محتمل است که دقیقی نیز همچون فردوسی یک شیعه
دقیقی آغاز به نظم درآوردن شاهنامه را از پادشاهی [[گشتاسپ]]
فردوسی در شاهنامه (سده چهارم)، عوفی در لبابالالباب (سده هفتم)، [[حمدالله مستوفی]] در تاریخ گزیده (سده هشتم)، و کسانی که پس از آنها سرگذشت دقیقی را نوشتهاند، به نامسلمان بودن او اشاره نکردهاند.<ref name="din">{{یادکرد وب|نویسنده =سید محمد محیط طباطبایی |نشانی = http://www.ensani.ir/fa/content/201792/default.aspx |عنوان = عقیده دینی دقیقی| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۶ آوریل ۲۰۱۶}}</ref>
دیدگاه زرتشتیبودن دقیقی نخستین بار توسط خاورشناسان غربی و گویا از منبعی [[هندو]] به گزارش ایشان راه یافته و رفتهرفته پررنگتر شده.<ref name="din" /> با این حال شواهد نشان از زرتشتیبودن او ندارد. جدا از نام او که عربی و از نامهای [[پیامبر اسلام]] است، اینکه گفته میشود زرتشتیانی بودهاند که دارای نامهای عربی بودهاند در تاریخ مصداق ندارد.<ref name="din" /> بر پایه گفتهٔ محمد جواد شریعت، زرتشتیانی که نامهای اسلامی دارند، دست کم لقب و اشارهای در نام آنان هست که نشان دهد پیرو این کیش هستند، مانند [[علی بن عباس مجوسی]] که کلمه مجوس در پایان نام او نشان از آن داد که او پیرو این کیش
در جایی دقیقی اینگونه دربارهٔ خود سخن میگوید:
خط ۱۱۱:
{{پایان شعر}}
از جمله دلایل زرتشتیشمردن دقیقی بیت بالا
بیتهای دیگری که میتواند نشان از زرتشتی بودن او داشته باشد، عبارتند از:
خط ۱۴۱:
=== در شاهنامه ===
فردوسی در مقدمهٔ شاهنامه میگوید که چگونه آن «مرد جوان» بر آن شد تا شاهنامه منثور را به نظم درآورد، ولی او را خوی بد یار بود و پیش از آنکه بتواند سرتاسر شاهنامه را به نظم دربیاورد به دست غلام خویش کشته میشود. در آغاز پادشاهی گشتاسپ، فردوسی دقیقی را در خواب میبیند که از او درخواست میکند تا بخیلی نکرده و هزاربیتی که او سروده را در شاهنامهاش بگنجاند. از سخن فردوسی به گستردگی اینگونه برداشته
== مدحشدگان از سوی دقیقی ==
دقیقی با شاهان سامانی و چغانیان همدوره بوده و آنان را مدح
* [[منصور یکم سامانی|امیر سدید ابوصالح منصور بن نوح سامانی]] (۳۵۰–۳۶۵). عوفی در لبابالالباب بیتهای در ستایش او از دقیقی
* [[نوح دوم سامانی|امیر رضی ابولقاسم نوح بن منصور بن نوح]] (۳۶۵–۳۸۷). که عوفی در لبابالالباب بیتهای در ستایش او از دقیقی
* امیر فخرالدوله [[آل محتاج#ابوالمظفر احمد بن محمد|احمد بن محمد]] از [[آل محتاج]]، امیر [[چغانیان]]. دقیقی در خدمت آل محتاج تقرب و حرمت فراوان داشت. ارجی که چغانیان بر دقیقی گذاردند در آینده زبانزد شاعران پس از او بودهاست و برای نمونه [[فرخی سیستانی]] یادی از این ارجنهیها در شعرهایش کردهاست و نیز [[امیرمعزی]] میگوید:<ref>{{پک|دبیرسیاقی|۱۳۷۴|ص=۱۰۰–۱۰۱}}</ref><ref>{{پک|شریعت|۱۳۷۳|ص=۱۰–۱۱}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|فرخنده بود بر متنبّی بساط سیف|چونانکه بر حکیم دقیقی چغانیان}}
خط ۱۵۹:
== سبک ==
به گفتهٔ دبیرسیاقی، دقیقی قدرت طبع و کلام نیک درهم بافته دارد، در غزلسرایی لطیف و در ستایندگی قوی و در مضمونآوری نوآور و تازهگوی است و دلانگیزی و روانی را در قول و غزل خویش از یاد
بیتهای دقیقی در شاهنامه که به گشتاسپنامه مشهور است، در تصحیح [[جلال خالقی مطلق]] ۱۰۱۵ بیت، در تصحیح [[ژول مول]] ۱۰۲۳ بیت و در چاپ مسکو ۱۰۰۹ بیت است. جلال خالقی مطلق در مقالهای به بررسی سخن دقیقی در شاهنامه پرداخته و بیتهای او را با سخن فردوسی
در حماسهٔ دقیقی وقتی قهرمان تازهای وارد صحنه میشود و سپس ناپدید میگردد کموبیش با همان شیوه و با همان واژههای پیشین توصیف میشود، در صورتیکه فردوسی میکوشد آنها را به شیوههای گوناگون توصیف کند. در سخن دقیقی میدانهای جنگ و بویژه جنگهای تنبهتن کمتر از فردوسی رنگین است و گوناگونی دارد. گفتار و پیامها بهتر از خود داستان بیان میگردد. گفتگوها اندکی ناشیانه است و تحولها و تضادها گاهی مبهم و همچون آثار [[هومر]]، در کتاب دقیقی اصطلاحات ساخته و پرداخته بیش از اندازه تکرار میشود. در عوض دقیقی دارای شیوهای کاملاً حماسی است. بدیهی است که او این سبک را یک مرتبه، ابداع نکرده بلکه پیشینیان او آن را تکمیل و رفتهرفته بوجود آوردهاند. بیتهای پراکندهای از پیشینیان دقیقی وجود دارد که نشان میدهد پیش از دقیقی نوع شعر حماسی تثبیتیافته بوده و فرهنگ خاص و وزن شعری خاص
از لحاظ بکار بردن واژههای عربی، دقیقی در ۱۰۱۵ بیت خود ۵۰ واژهٔ عربی یا معرّب را ۱۱۰ بار بکار
هزاربیتی که از دقیقی در شاهنامه
== تأثیرها ==
دقیقی یکی از مهمترین شاعران در دورههای نخستین شعر فارسی است. او راه را برای شاعران پس از خود همچون فردوسی هموار کرد، که فردوسی نزدیک به هزار بیت از دقیقی را در شاهنامهٔ خود
== پانویس ==
خط ۲۳۷:
{{ترتیبپیشفرض:دقیقی}}
[[رده:ادبیات کهن فارسی]]
[[رده:افراد ایرانیتبار در سده ۱۰ (میلادی)]]
|