هوشنگ گلشیری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲۰:
| imdb_id = ۰۳۲۶۶۸۲
| جوایز = جایزهٔ صلح اریش ماریا رمارک، جایزهٔ لیلیان هلمن/دشیل همت
|گفتاورد = <small>«نه، من خانهای ندارم. سقفی
|امضا =
}}
خط ۲۶:
'''هوشنگ گلشیری''' (۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در [[اصفهان]]<ref name="abedini">صد سال داستاننویسی در ایران، نوشتهٔ حسن عابدینی، صفحهٔ ۲۷۴.</ref> - ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در بیمارستان ایرانمهر [[تهران]]<ref>[http://www.aftab.ir/articles/art_culture/issue/c5c1178795036_golshiri_p1.php وبگاه آفتاب، به نقل از زندهرود]</ref>) نویسندهٔ معاصر [[ایران]]ی و سردبیر مجلهٔ ''[[کارنامه (مجله)|کارنامه]]'' بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستاننویسان معاصر زبان فارسی دانستهاند.<ref>یزدانیخرم، مهدی. ''عقل سرخ؛ حاشیهای دربارهٔ هوشنگ گلشیری و زیباییشناسی زوال''، شهروند امروز، شمارهٔ ۵۱، یکشنبه ۲ تیر ۱۳۸۷، ص. ۱۱۷.</ref><ref name="nytimes-obit">{{چپچین}}Pace, Eric. ''[http://www.nytimes.com/2000/06/12/arts/houshang-golshiri-63-writer-who-spoke-out-in-iran-dies.html Houshang Golshiri, 63, Writer Who Spoke Out in Iran, Dies]'', New York Times, June 12, 2000.{{پایان چپچین}}</ref>
او با نگارش رمان کوتاه ''[[شازده احتجاب]]'' در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند.<ref name="abedini" />
گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپستر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ [[بهرام بیضایی]] در [[دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران]] استادی کرد.<ref>{{پک|شیری|۱۳۹۵|ف=جادوی جنکشی|ص=۳۵}}</ref> پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دههٔ هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند.<ref name="abedini" /> او همچنین عضو [[کانون نویسندگان ایران]] و از بنیانگذاران حلقه ادبی [[جنگ اصفهان|جُنگ اصفهان]] بود.<ref name="radiozamaneh">[http://www.radiozamaneh.org/literature/2007/06/post_319.html رادیو زمانه]</ref>
== زندگینامه ==
گلشیری به تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در [[اصفهان]] به دنیا آمد. در کودکی همراه با خانواده به [[آبادان]] رفت. خود وی دوران زندگی در آبادان را در شکلگیری شخصیت خود بسیار مؤثر میدانست.<ref name="foundation">[http://www.golshirifoundation.org/zendeginame.htm زندگینامه در وبگاه بنیاد گلشیری]</ref> در سال ۱۳۳۸ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی را در [[دانشگاه اصفهان]] آغاز کرد. آشنایی با [[انجمن ادبی صائب]] در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود. گلشیری کار [[ادبیات|ادبی]] را با جمعآوری فولکلور مناطق [[اصفهان]] در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد.<ref>مجلهٔ پیام نوین، ۱۳۳۹</ref> سپس مدتی [[شعر]] میسرود. خیلی زود دریافت که در این زمینه استعدادی ندارد، بنابر این سرودن را کنار گذاشت و به نگارش [[داستان]] پرداخت.<ref name="abedini" /> وی پس از چندی همراهِ شماری از نویسندگان نواندیش مانند [[ابوالحسن نجفی]] و [[محمد حقوقی]] جلسات یا حلقهٔ ادبی [[جنگ اصفهان|جُنگ اصفهان]] را پایه گذارد.<ref name="radiozamaneh" />
گلشیری از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ [[بهرام بیضایی]] در [[دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران]] استادی کرد.<ref>{{پک|شیری|۱۳۹۵|ف=جادوی جنکشی|ص=۳۵}}</ref> او در سال ۱۳۵۸ با [[فرزانه طاهری]] که [[مترجم]] است ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای غزل و باربد است. [[احمد گلشیری]] برادر وی مترجم و [[سیامک گلشیری]] برادرزاده او نیز نویسنده است. دیگر برادر زاده او [[سیاوش گلشیری]] نویسنده و منتقد
سرانجام گلشیری در سن ۶۱ سالگی بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ خورشیدی پدیدار شده بود<ref name="aftab">[http://www.aftab.ir/articles/art_culture/issue/c5c1178795036_golshiri_p1.php وبگاه آفتاب]</ref> در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. او را در [[امامزاده طاهر]] شهر [[کرج]] به خاک سپردند.<ref name="radiozamaneh" />
== کارگاه داستانخوانی ==
خط ۴۶:
== دوران روزنامهنگاری ==
گلشیری همکاری خود را با مطبوعات از جوانی آغاز کرد. وی برخی آثار خود را در نشریاتی مانند ''پیام نوین''، ''کیهان هفته'' و ''فردوسی'' به چاپ رساند.<ref name="aftab" /> پس از راهاندازی جنگ اصفهان نیز گلشیری شاخصترین چهره و به گفتهٔ منتقدی ''سخنگوی پرنفوذ این جریان''
پس از [[انقلاب ۱۳۵۷|انقلاب]] نیز گلشیری فعالیت روزنامهنگاری را ادامه داد. گلشیری از اواخر سال ۱۳۶۴، با همکاری با مجلهُ آدینه از اولین شمارهُ آن، و پس از آن، دنیای سخن، و پذیرش مسئولیت صفحات ادبی مفید برای ده شماره دور تازهای از کار مطبوعاتی خود را آغاز کرد. سردبیری ارغوان که فقط یک شماره منتشر شد (خرداد ۱۳۷۰)، و سردبیری و همکاری با چند شمارهُ نخست فصلنامهُ زنده رود (۱۳۷۱ تا ۱۳۷۲) ادامهُ فعالیتهای مطبوعاتی او تا پیش از سردبیری کارنامه بود. سردبیری ''[[مجله کارنامه|ماهنامهٔ ادبی کارنامه]]'' را در تابستان ۱۳۷۷ بر عهده گرفت و نخستین شماره آن را در دی ماه همین سال منتشر کرد. این مجله در حقیقت پایگاهی بود برای نویسندگانی که در دههٔ پیشین امکان انتشار آثار خود را نداشتند.<ref name="aftab" /> در این دوره، جلسات بررسی شعر و داستان نیز به همت او در دفتر کارنامه برگزار میشد. یازدهمین شماره کارنامه به سردبیری او پس از مرگش در خرداد ۱۳۷۹ منتشر شد.
== بنیاد گلشیری ==
خط ۶۵:
== جوایز و افتخارات ==
* جایزهٔ صلح [[اریش ماریا رمارک]] در سال ۱۳۷۸<ref name="aftab" />
* جایزهٔ لیلیان هلمن/دشیل همت در سال ۱۳۷۶<ref name="radiozamaneh" />
== آثار ==
خط ۱۰۶:
* ''نقشبندان قصهٔ ایرانی''، رضا عامری، ترجمان اندیشه، ۱۳۸۲
* ''مکتب داستاننویسی اصفهان و نقش هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی در شکلگیری آن''، فصل سوم از کتاب مکتبهای داستاننویسی در ایران، قهرمان شیری، نشر چشمه، ۱۳۸۷.
* از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری،
سیامک وکیلی در نقد شازده احتجاب نوشته:<ref>[http://www.jenopari.com/article.aspx?id=418 سایت جن و پری]</ref>
{{نقلقول|
«وجود مثبتها و منفیها در کنار یکدیگر ویژگی تردید را به نثر داده؛ و این ویژگی، مفهوم تردید در داستان را بهتر نمایان کرده. از این رو، هر چند که نثر با چنین ویژگی، در دیگر آثار گلشیری ناخوشایند است اما در این داستان بسیار جاافتاده و بر مفهوم داستان بسیار خوش
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۴۰:
{{ترتیبپیشفرض:گلشیری، هوشنگ}}
[[رده:اعضای کانون نویسندگان ایران]]
[[رده:اهالی اصفهان]]
|