شهابالدین اشراقی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ویرایش و تصحیح |
ویرایش و تصحیح کلی |
||
خط ۱۰۲:
حاصل این ازدواج هفت فرزند به نامهای: [[نفیسه اشراقی|نفیسه]]، [[زهرا اشراقی|زهرا]]، [[نعیمه اشراقی|نعیمه]]، [[علی اشراقی|علی]]، [[عاطفه اشراقی|عاطفه]]، [[محمدتقی اشراقی|محمدتقی]] و [[مرتضی اشراقی (خاندان خمینی)|مرتضی]] میباشد.
== فعالیت سیاسی ==
▲وی پس از گذراندن دبیرستان وارد حوزه علمیه قم شد و دوره ادبیات و منطق و تفسیر را از پدرش آموخت و فلسفه را نزد [[علامه طباطبایی]] گذراند و درس خارج فقه و اصول را نزد استادان نامداری همچون:[[حائری یزدی]]، [[سید محمد محقق داماد]]، [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] و [[سید روحالله خمینی]] حاضر شد و به مقام اجتهاد دست یافت. وی همچنین به زبان فرانسه نیز تسلط داشت.
شهاب الدین اشراقی با شروع نهضت انقلاب اسلامی به جمع یاران روحالله خمینی پیوست و با تبعید روحالله خمینی و [[سید مصطفی خمینی|مصطفی خمینی]] به [[ترکیه]] و سپس
▲شهاب الدین اشراقی با شروع نهضت انقلاب اسلامی به جمع یاران روحالله خمینی پیوست و با تبعید روحالله خمینی و مصطفی خمینی به ترکیه و سپس نجف، مسئولیت دفتر وی را در قم به عهده گرفت و به همین دلیل توسط ساواک دستگیر و در سال ۱۳۴۴ به مدت ۵ سال به همدان تبعید شد.
شهاب الدین اشراقی پس از پایان دوران پنج ساله تبعید و بازگشت به قم و نیز در آستانه آغاز مبارزات مردم و با گرم شدن تنور مبارزات مردمی نقش مهمتری را به عنوان امین و وکیل تامالاختیار رهبر نهضت اسلامی به عهده گرفت. وی در حقیقت یکی از حلقههای وصل نجف و ایران بهشمار میرفت و خصوصاً پس از به دست گرفتن دوباره اداره دفتر روحالله خمینی در قم، وظیفه سنگینتر حمایت از خانواده زندانیان سیاسی را نیز انجام میداد.
با هجرت روحالله خمینی از نجف به [[نوفللوشاتو|نوفل لوشاتو]]
داماد ارشد روحالله خمینی ۹ مأموریت مهم را بنا به خواسته وی انجام داد. وی با اینکه یک بار در سال ۵۸ سکته قلبی کرد و نیاز به استراحت داشت اما از انجام
شهاب الدین اشراقی در رابطه با عدم پذیرش مسولییت ریاست شورای عالی قضایی طی مصاحبه ای که با روزنامه کیهان مورخه ۲۵ اسفند ۵۸ داشت بیان میکند: «من تاکنون هیچ پست اجرایی را که بارها به من پیشنهاد شدهاست
▲داماد ارشد روحالله خمینی ۹ مأموریت مهم را بنا به خواسته وی انجام داد. وی با اینکه یک بار در سال ۵۸ سکته قلبی کرد و نیاز به استراحت داشت اما از انجام ماموریتهایی که روحالله خمینی به دوش وی میگذاشت دریغ نورزید و بالاخره جان خود را نیز در راه انجام یکی از این ماموریتها گذاشت. شاید عدم قبول وی برای پذیرش مسولیت ریاست شورای عالی قضایی که از سوی روحالله خمینی به ایشان پیشنهاد شده بود و انجام کارهای سخت و بی هیاهو دلیلی مهم باشد بر علو طبع و تواضع او باشد.
▲شهاب الدین اشراقی در رابطه با عدم پذیرش مسولییت ریاست شورای عالی قضایی طی مصاحبه ای که با روزنامه کیهان مورخه ۲۵ اسفند ۵۸ داشت بیان میکند: «من تاکنون هیچ پست اجرایی را که بارها به من پیشنهاد شدهاست نپذیرفته ام، حتی شغل آقای دکتر بهشتی (ریاست شورایعالی قضایی) را امام به من توصیه فرمودند که من قبول نکردم».
شهاب الدین اشراقی در برههٔ حساس بعد از انقلاب اسلامی به نمایندگی و دستور روحالله خمینی برای بررسی معضلات و مشکلات و حوادث پیش آمده مسوولیتهای خطیری را بر عهده گرفت که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
خط ۱۲۸:
* عضو هیئت سه نفره حل اختلاف قوا
هیئت سه نفره حل اختلاف یکی از حساسترین مأموریتهای شهاب الدین
▲یکی از حساسترین مأموریتهای شهاب الدین اشراقی، نمایندگی رئیسجمهور ابوالحسن بنیصدر در هیئت سه نفره حل اختلاف مسئولان مملکتی بود. این مأموریت که به توصیه و تأکید روحالله خمینی انجام گرفت، در تاریخ ۱۹/۱/۱۳۶۰ آغاز شد و در تاریخ ۲۵/۳/۱۳۶۰ به پایان رسید. این دو ماه و شش روز از دورههای پرالتهاب تاریخ سیاسی کشور محسوب میشد و با تلخی بسیاری برای شهاب الدین اشراقی همراه بود و شاید تنها مأموریتی محسوب میشد که به سرانجام مورد نظر وی نرسید.
ریشه درگیریهای این دوره به اختلاف دیدگاههای رئیسجمهور و رؤسای قوای دیگر مربوط میشد.
با ابلاغ حکم محمدرضا مهدوی کنی، روحالله خمینی پیام نسبتاً مفصلی خطاب به مردم ایران صادر کرد که در آن ضمن اشاره به وضعیت حساس کشور، هفت تذکر را پیرامون ضرورت حفظ وحدت مطرح نمود که نشاندهنده حساسیت فوقالعاده وی نسبت به اختلافات بود. از همین رو شهاب الدین اشراقی با وجود آنکه شأنی اجل بر نمایندگی هر یک از طرفهای درگیری داشت، به دلیل شرایط حساس و جنگی و به خاطر توصیه و تأکید و فرمان روحالله خمینی، نمایندگی رئیسجمهور را پذیرفت و بدین ترتیب شخصیتی که همواره به عنوان فردی بیطرف، مستقل و نماینده ویژه رهبر انقلاب اسلامی مشهور بود، با وجود احترام قلبی به تمام جناحهای مملکتی، مسئولیتی را پذیرفت که قلباً به آن راضی نبود.{{مدرک|date=نوامبر ۲۰۱۷}}
تا پیش از آنکه
در همین ایام
متن استعفانامه به شرح زیر است:
{{گفتاورد|بسماللهالرحمنالرحیم
مردم شریف ایران، من با اجازه حضرت امام مدظلهالعالی نمایندگی آقای بنیصدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفتم، تا بلکه او را به راه قانون بیاورم، ولی متأسفانه نشد که نشد. بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابستهاند و خطرناک که هیچ شکی نیست که هر چه میشود درست در خط اجانب است. چقدر امام امت او را موعظه کردند که بر خلاف قانون نکن. دیدید که نگذاشتند گوش کند. من انشاءالله در یک مصاحبه تمام چیزهایی را که از نزدیک خود شاهد آن بودهام، برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا مینمایم.|شهابالدین اشراقی {{سخ}} ۲۵/۳/۶۰|}}▼
▲مردم شریف ایران، من با اجازه حضرت امام مدظلهالعالی نمایندگی آقای بنیصدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفتم، تا بلکه او را به راه قانون بیاورم، ولی متأسفانه نشد که نشد. بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابستهاند و خطرناک که هیچ شکی نیست که هر چه میشود درست در خط اجانب است. چقدر امام امت او را موعظه کردند که بر خلاف قانون نکن. دیدید که نگذاشتند گوش کند. من انشاءالله در یک مصاحبه تمام چیزهایی را که از نزدیک خود شاهد آن بودهام، برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا مینمایم.
در پی استعفای شهاب الدین اشراقی، هیئت سه نفره منحل شد و روز بیست و ششم خرداد ماه سال ۱۳۶۰ مجلس شورای اسلامی نیز دو فوریتی طرح ۱۲۰ نماینده را مبنی بر عدم کفایت سیاسی ریاستجمهوری تصویب کرد.
== درگذشت ==
شهاب الدین اشراقی یکبار در بهمن ماه ۱۳۵۸ بر اثر [[سکته قلبی]] بستری
از وی چهار دختر و سه پسر به نامهای: [[زهرا اشراقی|زهرا]]، عاطفه، نفیسه، [[نعیمه اشراقی|نعیمه]]، محمدتقی، علی و [[مرتضی اشراقی]] بهجاماندهاست.
شهاب الدین اشراقی در کنار فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی، از فعالیتهای علمی نیز دریغ نمیکردند. حاصل زحمات وی تألیف چندین کتاب فقهی و تفسیری و کلامی بود که هر یک ابعادی از اندیشه وی را نمایان میسازد.▼
این آثار توسط فرزندش [[مرتضی اشراقی]] پس از بازنگری و تحقیقات علمی چاپ و در اختیار عموم قرار گرفتهاست.▼
▲شهاب الدین اشراقی یکبار در بهمن ماه ۱۳۵۸ بر اثر سکته قلبی بستری شد، سکته دوم وی در مأموریتی که از سوی روحالله خمینی برای رسیدگی به خانواده بازماندگان اتفاقات نوژه به وی محول شده بود در مرداد ماه سال ۱۳۶۰ در شهر همدان رخ داد و پس از یک دوره بیماری در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۶۰ درگذشت و در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه]] مدفون گردید. از وی چهار دختر و سه پسر به نامهای: [[زهرا اشراقی|زهرا]]، عاطفه، نفیسه، [[نعیمه اشراقی|نعیمه]]، محمدتقی، علی و [[مرتضی اشراقی]] بهجاماندهاست.
== آثار ==
▲شهاب الدین اشراقی در کنار فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی، از فعالیتهای علمی نیز دریغ
# [http://www.jamaran.ir/بخش-فقه-حقوق-10/23140-زندگی-نامه-مرحوم-آیت-الله-حاج-شیخ-شهاب-الدین-اشراقی کتاب «سخن حق» (در پنج مجلد ) که با شیوه ای نوین و منحصر بفرد در تفسیر قرآن کریم نگاشته شدهاست.]
# [http://www.jamaran.ir/بخش-فقه-حقوق-10/23140-زندگی-نامه-مرحوم-آیت-الله-حاج-شیخ-شهاب-الدین-اشراقی کتاب «چهرههای درخشان» که شرحی مبسوط در رابطه با آیه تطهیر میباشد.]
سطر ۱۶۸ ⟵ ۱۵۵:
# [http://www.jamaran.ir/بخش-فقه-حقوق-10/23140-زندگی-نامه-مرحوم-آیت-الله-حاج-شیخ-شهاب-الدین-اشراقی کتاب «حقیقت جهاد در مکتب اسلام» که پیرامون مبحث جهاد بحث شدهاست.]
# [http://www.jamaran.ir/بخش-فقه-حقوق-10/23140-زندگی-نامه-مرحوم-آیت-الله-حاج-شیخ-شهاب-الدین-اشراقی شرح و تعلیقة بر کتب عروة الوثقی و الوسیلة النجاة]
▲این آثار توسط فرزندش [[مرتضی اشراقی]] پس از بازنگری و تحقیقات علمی چاپ و در اختیار عموم قرار گرفتهاست.
{{تبارنامه سید روحالله خمینی}}
|