== تولی و تبری ==
در اين نوشتار سعی داريم با بيان احاديثی معتبر از ائمه طاهرين(عليهمالسلام) گامی هر چند كوتاه در جهت معرفت هر چه بيشتر نسبت به اهل بيت(عليهمالسلام) و شناخت بيشتر نسبت به مخالفان و دشمنان اهل بيت(عليهمالسلام) و نيز اهميت و فضيلت لعن بر مخالفان ايشان برداشته باشيم.
فأسئل الله الذی اكرمنی بمعرفتكم و معرفة اوليائكم و رزقنی البرائة من اعدائكم ان يجعلنی معكم فی الدنيا و الآخرة
احاديث تولي و تبري
1ـ قال الرضا (عليهالسلام): كمال الدين و لا يتنا و البرائة من عدونا [1]
علی بن موسی الرضا(عليهالسلام) فرمودند:
كمال دين ولايت ماست و برائت از دشمنان ما.
2ـ به امام صادق(عليهالسلام) عرض شد كه شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعيف است. در ادامه حضرت فرمودند:
هيهات كذب من ادعی محبتنا و لم يتبرء من عدونا؛
هرگز چنين نيست؛ دروغ ميگويد هر كس كه ادعا میكند دوست ماست ولی از دشمن ما بيزاری نجويد.[2]
3ـ نبی اكرم(صلی الله عليه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگير به خاطر خدا و دشمن بگير به خاطر خدا؛ پس به درستی كه به ولايت خدا به كسی نمیرسد مگر از اين راه و كسی طعم ايمان را نمیچشد اگر چه نماز و روزه زياد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بيشترين دوستیها و دشمنی های مردم به خاطر دنياست و اين دوستی و دشمنی دنيايی ذرهای پيش خداوند تعالی ارزش ندارد.
راوی عرض كرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا كيست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا كيست تا او را دشمن بدارم؟ پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله) به سوی مولای ما اميرالمؤمنين علی بن ابيطالب (عليهالسلام) اشاره فرمودند و فرمودند آيا علی را میبينی؟ راوی گفت: بله.
پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(عليه السلام) را چون دوست علی(عليهالسلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(عليهالسلام) را چرا كه دشمن علی(عليهالسلام) عدوالله است
سپس در ادامه فرمودند:
وال ولي هذا و لو انه قاتل ابيك و ولدك و عاد عدو هذا و لو انه ابوك او ولدك؛
دوست بدار دوست مولا علي را هر چند آنكه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علي را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[3]
4ـ روزی كميت خدمت امام صادق(عليهالسلام) رسيد و شعری خواند. سپس عرض كرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض كرد سؤالم درباره آن دو خبيث اولی و دومي (لعنت الله عليهما) است. حضرت فرمودند: ای كميت تا روز قيامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ريخته نشود و مالی حرام كسب نشود و عمل شنيع زنا انجام نگيرد مگر اين كه همه به گردن اين دو باشد و... . [4]
5ـ قال الصادق(عليهالسلام): من شك في كفر اعدائنا و الظالمين لنا فهو كافر؛
هر كس در كفر دشمنان ما و كسانی كه به ما ظلم كردند شك داشته باشد، خودش كافر است. [5]
6ـ قال الصادق(عليهالسلام): من لم يعرف سوء ما اتی علينا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما ركبنا به فهو شريك من اتی الينا فيما ولينا به؛
كسی كه نفهمد و نشناسد آنچه را كه بر ما وارد شد و از ظلمی كه بر ما روا شد و حقی كه از دست ما رفت و... پس او شريك با ظالمين است.[6]
7ـ ابو حمزه ثمالی از علي بن الحسين(عليهالسلام) در مورد آن دو خبيث سؤال كرد.
فقال(عليهالسلام): كافران، كافر من تولاهما.
امام (عليهالسلام) فرمودند: هر دو كافرند و هر كسی كه آن دو را دوست بدارد كافر است. [7]
8ـ ابن ادريس از امام صادق(عليهالسلام) نقل میكند كه: فردای قيامت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) از لب پرتگاه جهنم همراه با اميرالمؤمنين و حسن و حسين(عليهماالسلام) عبور مینمايند شخصی از داخل جهنم فرياد میزند و سه مرتبه برای نجات خود به نبی اكرم(صلي الله عليه و آله) استغاثه میكند ولی جواب نمیشوند بار ديگر سه مرتبه به اميرالمؤمنين(عليهالسلام) استغاثه میكند، پس جواب نمیشنود.
پس ندا میدهد يا حسين يا حسين يا حسين اغثني انا قاتل اعدائك؛ يا حسين! من را نجات بده، من دشمنان تو را كشتم. در آن هنگام رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) به امام حسين(عليهالسلام) میفرمايند: برای تو دليل آورد؛ پس امام حسين(عليهالسلام) چون عقاب تيز پرواز او را نجات میدهد.
راوی میپرسد: آن شخص كيست؟ حضرت فرمودند: مختار است.
سپس راوی با تعجب سؤال میكند: چرا با آتش عذاب میسوزد با اينكه از قاتلين ابا عبدالله الحسين(عليهالسلام) انتقام گرفت؟ حضرت فرمودند: به دليل اينكه در قلب مختار ذرهای از محبت آن دو نفر وجود داشت. به خدا قسم اگر جبرائيل، ميكائيل و اسرافيل در قلبشان چيزی از حب اين دو باشد با صورت داخل آتش افكنده میشوند.[8]
9ـ قال اميرالمؤمنين(عليهالسلام): اللهم اجز عمر لقد ظلم الحجر و المدر.
مولا اميرمؤمنان(عليهالسلام) فرمودند: خدايا عمر را به جزای اعمالش برسان پس همانا او بر سنگها و ريگ بيابانها ظلم كرد.[9]
10ـ قال اميرالمؤمنين(عليهالسلام): ما عادی احد قوما اشد من معادات عمر لاهل بيت الرسول؛
هيچ كس با هيچ قومی به شدت عمر(لعنت الله عليه) با اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) دشمنی نورزيد.[10]
جايگاه برائت و لعن در فرهنگ اسلامی
1ـ امام سجاد(عليهالسلام) فرمود: من لعن الجبت و الطاغوت لعنة واحدة كتب الله له سبعين الف الف حسنه محي عنه سبعين الف الف حسنه و رفع له سبعين الف الف درجه و من امسي يلعنهما لعنه واحده كتب له مثل ذلك؛
كسی كه يك بار لعنت كند جبت و طاغوت را خداوند تعالی هفتاد ميليون حسنه برای او مینويسد و هفتاد ميليون گناه از پرونده اعمالش پاك ميكند و هفتاد ميليون درجه بر درجات او میافزايد و هر آن كس كه روز و شب بر او بگذرد در حالی كه آن دو را لعنت كند همان حسنات برای او نوشته میشود.
ابو حمزه ثمالی گفت: بعد از شهادت علی بن الحسين(عليهالسلام) خدمت مولايم امام باقر(عليهالسلام) رسيدم و اين حديث را به محضرشان عرضه داشتم فرمودند: بله اين چنين است ای ثمالی! آيا دوست داری برای تو اضافهتر بگويم؟ عرضه كردم بلی يا مولای. پس فرمودند: كسی كه يك بار آنها را در صبح تا شام لعنت كند گناهی بر وی نوشته نمیشود.
ابوحمزه گويد: بعد از شهادت امام باقر(عليهالسلام) به محضر مقدس امام صادق(عليه السلام) رسيدم و حديث پدر و جد مكرمش را خدمتش عرضه داشتم. حضرت فرمودند: يا ابوحمزه! مطلب حق و صحيح است، سپس فرمودند برای لعنت كننده يك ميليون درجه بالا میبرد و در ادامه فرمودند: ان الله واسعٌ كريم.[11]
2ـ قال رسول الله(صلي الله عليه و آله) من تاثم ان يلعن من يلعنه الله فعليه لعنة الله؛
كسی كه احساس گناه كند از لعن كردن شخصی كه خدا او را لعنت كرده، پس لعنت خدا بر او باد. [12]
3ـ قال الصادق(عليهالسلام): نحن معاشر بني هاشم نأمر كبارنا و صغارنا بسبهما و البرائة منهما؛
ما بنی هاشم بزرگ و كوچك خود را امر میكنيم به ناسزا گفتن به آن دو نفر و بيزاری جستن از آنان. [13]
4ـ شيخ ابوالحسن مرندی از شيخ حر عاملی صاحب وسائل شيعه(رحمةاللهعليهما) نقل میكند:
اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در حال طواف كعبه بود مردی پرده خانه كعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) میفرستاد، حضرت بر او سلام نمود. بار دوم حضرت او را ديدند ولی سلام نكردند. آن مرد عرض كرد يا اميرالمؤمنين! چرا اين بار به من سلام ننموديد؟ حضرت فرمود: نخواستم تو را از ذكر لعن كه اين بار میگفتی باز دارم. چرا كه لعن از صلوات بر محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) بالاتر است. [14]
در روايت ديگری آمده است: مرد خياطی دو پيراهن نزد امام صادق(عليهالسلام) آورد و عرض كرد: من هنگام دوختن يكی از اين دو پيراهن صلوات بر محمد و آل محمد میفرستادم و هنگام دوختن ديگری لعن بر دشمنان محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) میفرستادم. شما كداميك را اختيار مینماييد؟ امام صادق(عليهالسلام) پيراهنی را كه با ذكر لعن دوخته شده بود انتخاب نمودند و فرمودند: من اين پيراهن را بيشتر دوست دارم.[15]
5ـ امام صادق(عليهالسلام) بعد از هر نماز واجب چهار مرد و چهار زن را لعن میفرمود: عمر، ابابكر، عثمان و معاويه، عايشه، هند، حفصه، ام حكم خواهر معاويه. [16]
6ـ اميرالمؤمنين(عليهالسلام) فرمود: والله اگر اين امت روی خاك بايستند با پای برهنه در حالی كه بر سر خود خاكستر ريخته باشند و گريه و زاری كنند و بر كسانی كه آنها را گمراه كردهاند و راه خدا را بستهاند و مردم را به سوی جهنم خواندهاند؛ لعنت كنند باز اين امت در لعن و بيزاری كم كاری كردهاند. [17]
در روايات فراوانی آمده است كه عوالمی وجود دارد كه عدد آنها بيش از تعداد جن و انس است و اهالی آن عوالم تماما لعنت میكند آن دو نفر را.[18]
7ـ قال رسول الله(صلي الله عليه و آله)... ان من عظيم ما يتقرب به خيار املاك الحجب و سماوات صلاة علی محبينا اهل البيت و اللعن لشانئينا؛
نبی اكرم(صلي الله عليه و آله)فرمودند: ... به درستیكه بالاترين چيزی كه برای بهترين ملائكه آسمانها و ملكوت باعث تقرب به خداوند تعالی میشود، درود بر محبين اهل بيت (عليهمالسلام) و لعن بر دشمنان اهل بيت(عليهمالسلام) است.[19]
عذاب غاصبين خلافت
آنچه در روايات به آن تصريح شده است آن است كه انتقام از غاصبين خلافت و پيروان ايشان در چهار مرحله صورت میگيرد:
1ـ انتقام در عالم برزخ.
2ـ انتقام در زمان رجعت.
3ـ انتقام در زمان ظهور.
4ـ انتقام در قيامت كبری.
الف) انتقام در عالم برزخ:
صاحب كامل الزيارات نقل كرده است كه از عبدالله بن بكير گفت: با امام صادق(عليه السلام) از مدينه به طرف مكه میرفتيم به منزل عسفان رسيديم عبور ما به كوه سياهی افتاد كه بسيار وحشتناك بود به امام صادق(عليهالسلام) عرض كردم يا ابن رسول الله(عليهماالسلام) چقدر اين كوه وحشتناك است.
حضرت فرمود: يابن بكير آيا میدانی اين كوه چه كوهی است؟ عرض كردم: نه. فرمودند: به اين كوه كَََََََََََََََََََََََََََمَد میگويند و بر سر وادی از وادیهای جهنم واقع است و در اين كوه قاتلين پدرم معذبند و... تا اينكه حضرت میفرمايند: من از اين كوه در سفرهايم عبور نكردهام و بر سر اين كوه توقف نكردهام مگر آن كه هر بار آن دو غاصب را در اينجا ديدهام كه به من استغاثه میكنند و از من كمك میخواهند.
من نيز نگاهی به قاتلين سيدالشهداء(عليهالسلام) میاندازم و به آن دو میگويم اينها كاری را انجام دادند كه شما دو نفر اساسش را گذاشتيد و... از اين دو نفر دومی (لعنة اللهعليه) تضرع و زاری بيشتری میكند و من گاهی اوقات اينجا در مقابل دومی میايستم تا مقدار كمی از زخمهای دلم و داغهای قلبم تسلی يابد.
حديث مفصل است كه در اينجا خلاصه حديث آورده شد.[20]
ب) انتقام در زمان رجعت
عن اميرالمؤمنين(عليهالسلام) ... ثم اكرو و ارجع ، انا علي بن ابيطالب و اخو رسوله و احيي اعدائي و قتلة ولدي محسنا و اقتلهم قصاصا؛
اميرالمؤمنين(عليهالسلام) میفرمايند: من كه علی بن ابيطالب بنده خدا و برادر پيامبر هستم [در زمان رجعت] باز میگردم و دشمنانم و قاتلين فرزندم محسن(عليهالسلام) را زنده میكنم و آنان را به عنوان قصاص به قتل میرسانم. [21]
ج) انتقام در زمان ظهور
مولا اميرالمؤمنين(عليهالسلام) به عمر(لعنة اللهعليه) مطالبی فرمود كه خلاصه آن را در اين قسمت میآوريم:
تو را ابولؤلؤ میكشد در حالی كه توفيق خداوندی شامل حال او شده و به خدا سوگند كه داخل بهشت میشود بر خلاف ميل تو.
شما دو نفر در كنار قبر رسول الله(صلي الله عليه و آله) دفن میشويد و تا آخرالزمان كسی جز شما دو نفر در آنجا دفن نمیشود تا وقتی شما دو نفر را فرزندم مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) خارج كرد كسی شك در وجود شما دو نفر نكند چون اگر شما در بين مسلمين در بقيع دفن شويد مردم شك میكنند و گويند اشخاص زيادی تا به حال اين جا دفن شدهاند، سپس شما را به درخت میزنند و بعد آتشی را كه خانه مرا با آن به آتش كشيديد میآورند و با آن آتش شما را میسوزانند و خاكستر شما را بر باد میدهد.
امام زمان(عليهالسلام) امر میفرمايد تا خاكستر آنها جمع شوند؛ آنگاه گناهان اين دو را يك يك از زمانی كه قابيل هابيل را كشت تا شهادت حضرت سيدالشهداء(عليهالسلام) و تمامی گناهان و جناياتي كه از زمان حضرت آدم تا زمان ظهور حضرت مهدی(عليهالسلام) انجام شده بر گردن اين دو بار میشود.[22]
د) انتقام در قيامت
يكی از صحابه از وجود مقدس موسی بن جعفر(عليهالسلام) درباره غاصبين خلافت پرسيد. حضرد در پاسخ فرمودند: يا اسحاق اولی به منزله عجل (گوساله) است و دومی به منزله سامری.
عرض كردم بيشتر بفرماييد؟ حضرت فرمودند سه دسته هستند در قيامت كه خداوند نظر رحمت به آنها نمیكند و آنها را عفو نمیكند و عذاب اليم برای آنهاست.
عرض كردم: آنان كيانند؟ فرمودند: مردی كه ادعای امامت كند در حالی كه خداوند او را تعيين نفرموده و كسی كه طعنه زند به امام منصوب از جانب خدا و كسی كه گمان كند كه اين دو نفر از اسلام بهره و نصيبی بردهاند.
عرض كردم: فدايت گردم راجع به اين دو نفر مطلبی بيشتر بفرماييد. حضرت فرمودند: ای اسحاق برای من فرقی نمیكند و در نظر من يكسان است اينكه كسی آيه محكهای از قرآن را محو كند يا پيامبری خاتمالمرسلين را انكار كند يا انكار خدا نمايد يا خويش را بر اميرالمؤمنين (عليهالسلام) مقدم كند.
عرض كردم بيشتر بفرماييد. حضرت فرمودند: در جهنم زمينی است به نام «سقر» كه هنوز نفس نكشيده از روزی كه خدا او را خلق كرده اگر خداوند اجازه دهد كه نفس بكشد به اندازه سوراخ سوزن تمام آنچه روی زمين است میسوزد و تمام اهل جهنّم از گرمای سقر و بوی بد و لجن آنجا و آنچه خدا آماده كرده از عذاب برای اهلش در عذاب هستند. در آن وادی كوهی است كه تمامی اهل سقر از شدت گرما و... آن كوه به خدا پناه میبرند. در آن كوه درهای است كه تمام اهل آن كوه از حرارت و.. آن دره به خدا پناه میبرند و در آن دره چاهی است كه باز تمامی اهل دره از آتش و... آن چاه به خدا پناه میبرند و در آن چاه ماری است كه تمامی اهل چاه از حرارت و عذاب آن مار به خدا پناه میبرند. در شكم آن مار هفت نفر هستند؛ پنج نفر از امم سابقه و دو نفر از اين امت.
اما از امم سابقه قابيل، نمرود، فرعون، يهود كه يهوديت را بنيانگذار و بولس كه نصرانيت را بنانهاد و از اين امت عمر و بابكر (لعنة اللهعليهما).
در روايتی است كه تمامی اهل تابوت و جوف مار يعنی اين هفت نفر از عذاب دومی در عذابند. [23]
پي نوشتها:
========
[1] - بحارالانوار: ج 27، ص 58، ح 19.
[2] - بحارالانوار: ج 27، ص 58 ، ح 19.
[3] - علل الشرايع: ج 1، باب 119.
[4] - رجال كشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حديث 17.
[5] - اعتقادات صدوق باب اعتقاد فی الظالمين: ص 103 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 62.
[6] - عقاب الاعمال صدوق: باب عقاب ناصب، حديث 6 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 55، حديث 11.
[7] - تقريب المعارف ابي صلاح حلبي: ص 237 ـ بحارالانوار: ج 69، ص 128، باب 101، كفر مخالفين.
[8] - بحارالانوار: ج 45، ص 339، حديث 5.
[9] - الجمل، شيخ مفيد: ص 71.
[10] - كامل، شيخ بهايی: ج 2، ص 13.
[11] - شفاء الصدور في شرح زيارت عاشورا: ذيل فراز اللهم حص انت اول ظالم بلعن مني...
[12] - رجال كشی: ج 2، ص 811، رقم 1012.
[13] - رجال كشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حديث 17.
[14] - مجمع النورين و ملتقي البحرين: ص 208.
[15] - امارة الولاية: ص 51 ـ و تعليقه شفاء الصدور: ج 2، ص 48.
[16] - تهذيب: ج 2، ص 321 ـ كافی: ج 3، ص 342 ـ بحارالانوار: ج 30، ص 397 از تهذيب و... .
[17] - بحارالانوار: ج 30، ص 126 از اسرار آل محمد (صلي الله عليه و آله).
[18] - بصائر الدرجات ، صفار: جزء 10، باب 14.
[19] - تفسير الامام: ص 295 ـ بحارالانوار: ج 65، چاپ بيروت، ص 37، حديث 79.
[20] - كامل الزيارات: باب 32، ص 103، ح 7، طبع قديم ـ باب 108 نوادر الزيارات: ص 539، ح 2، چاپ جديد.
[21] - كتاب حضرت محسن(عليهالسلام): ص 58.
[22] - برای مطالعه بيشتر ر.ك: حلية الابرار: ج 2، باب 28 ـ بحارالانوار: ج 53، ص 1ـ36.
[23] - جامع الاخبار: ص 402.
[http://www.pedar.net تولي از دشمنان اهل بيت]
* [[تبری (اسلام)|تبری]] یکی از فروع دین [[اسلام]] در مذهب [[شیعه]]
* [[زبان طبری]]
|