تعینگرایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز تمیزکاری، ابرابزار |
||
خط ۱:
{{بهبود منبع|تاریخ=مه ۲۰۱۶}}
{{یقین}}
'''جبرگرایی'''،
جبرگرایی معمولاً در مقابل [[اراده آزاد]] و مسئولیت اخلاقی قرار دارد.
خط ۹:
== ماهیت جبرگرایی ==
معنی دقیق واژهٔ جبرگرایی در طول تاریخ به شکلهای مختلفی شرح و تفسیر شدهاست. برخی که به آنها «ناسازگاران<ref>Incompatibilists</ref>» گفته میشود به جبرگرایی و [[ارادهٔ آزاد]] به عنوان دو پدیدهٔ ناسازگار نگاه میکنند. به دیدگاهی که به وجود چیزی به نام ارادهٔ آزاد اعتقاد ندارند و آن را تنها یک توهم میدانند اصطلاحاً ''جبرگرایی سخت'' گفته میشود. برخی دیگر که به آنها ''سازگاران'' یا ''جبرگراهای نرم'' گفته میشود عقیده دارند که این دو ایده را میتوان با یکدیگر مربوط ساخت و ارادهٔ آزاد و جبرگرایی منافاتی با یکدیگر ندارند. به ناسازگارانی که وجود ارادهٔ آزاد را میپذیرند اما جبرگرایی به کلی رد میکنند، طرفدارانِ [[آزادی اراده]]<ref>Libertarians</ref> گفته میشود که البته نباید با تعاریف سیاسیِ آن اشتباه گرفته شود. بیشتر اختلاف نظرها به این دلیل است که تعریف واژهٔ «ارادهٔ آزاد» همانند واژهٔ «جبرگرایی» مبهم و متغیر است. برخی گمان میکنند که [[ارادهٔ آزاد]] مربوط به یک حقیقت متافیزیکی از وساطت مستقل میشود، در حالی که از نظر برخی دیگر ارادهٔ آزاد تنها به عنوان یک حس وساطت در نظر گرفته میشود که انسانها در حین عمل تجربه میکنند. برای مثال هیوم عنوان میکند که تا زمانی که امکان دارد یک فرد
=== تنوع جبرگرایی ===
جبرگرایی سببی یا وابسته به قانون یا عِلّی فرضیه ایست که بر مبنای آن رویدادهای آینده از طریق ترکیب رویدادهای گذشته و حال با قوانین طبیعت مستلزم و بایسته میشود. این چنین جبرگرایی را میتوان در تجراب فکری [[دیو لاپلاس]] دید. یک وجود را در نظر بگیرید که از تمامی حقایق گذشته و حال و تمامی قوانین طبیعی که هستی را هدایت میکند با خبر است. این چنین وجودی ممکن است تحت شرایط معینی قادر باشد تا از این دانش برای پیش بینی آینده، حتی تا کوچکترین جزئیات استفاده کند. جبرگرایی جزمی لاپلاس (از نظر استیون هاوکین) اصولاً به عنوان جبرگرایی علمی در نظر گرفته میشود. بر مبنای این فرض بنا شدهاست که تمامی رویدادها دارای علت و اثر میباشند و ترکیب دقیقی از رویدادها در یک زمان خاص باعث تولید یک نتیجهٔ خاص میشود. این جبرگرایی علی رابطهٔ مستقیمی با پیش بینی پذیری دارد. پیش بینی پذیری بی عیب و نقص
جبرگرایی منطقی نوعی از جبرگرایی است که بر طبق آن همهٔ قضایا خواه مربوط به گذشته باشند یا حال یا آینده هم غلط و هم درست هستند. مسئلهٔ ارادهٔ آزاد دراین دیدگاه، اینست که چگونه انتخابها میتوانند آزادانه باشند، آنچه که فرد در آینده انجام خواهد داد از قبل به عنوان درست یا غلط در حال حاضر تعیین شدهاست.
خط ۲۵:
این ایده که عالم یک سیستم جبری میباشد هم در مذهب، فلسفه و ادبیات شرقی و هم غیر شرقی دیده میشود. جبر گرایی به خوبی در «اصل وابسته» [[آیین بودا]] که عنوان میکند هر پدیدهای مشروط و وابستهاست به پدیدههایی غیر از خودش. دیده میشود. یک داستان آموزندهٔ رایج به نام نت ایندرا این مسئله را به شکل استعاره بیان میکند. یک تالار سخنرانی بسیار وسیع به وسیلهٔ آینهها یا شیشههایی که توسط طنابهایی با طولهای مختلف از نقاط مختلفی از سقف آویزان شدهاند تزئین شدهاست. یک نقطهٔ نورانی کافی ست تا تمامی صحنه را روشن کند از آنجاییکه نور از یک حبابهای آویزان به حباب آویزان دیگر شکسته و منتقل میشود. هر حباب به حباب دیگر نور میدهد. به همین شکل هر یک از ما توسط همهٔ چیزهای موجود در عالم اصطلاحاً نورانی میشویم. در آیین بودا از این آموزه استفاده میشود تا نشان داده شود که نسبت دادن هر گونه ارزش ویژه چیزی به معنی نادیده گرفتن وابستگی متقابل بین آن چیز با تمامی چیزهای دیگرست بیشتر از آنکه یک جهان مکانیکی تعینن کنندهٔ اراده یی باشد که انسانها تصور میکنند خودشان در حال شکل دهی به آن هستند، این ارادههای تمام مخلوقات دارای ادراک است که واقعیتی که به نظر میرسد و ما خود را در آن به عنوان یک [[موجود زنده]] درک میکنیم را تعیین میکند. در داستان ایندرا نت نوری که در طول صحنه از حبابی به حباب دیگر ساطح میشود استعارهای از کارما (karma) میباشد. (به خاطر داشته باشید که در غرب، این واژه اغلب در رابطه با مفهوم نتیجهٔ اعمال خوب و بد گذشتهاست بکار میرود.
واژهٔ [[کارما]] در متنهای شرقی به یک عمل یا
== در ادبیات فارسی ==
مولانا
ما همه شیران ولی شیر عَلَم
خط ۳۸:
جان فدای آنکه ناپیداست باد
ما که ایم اندر جهان
چون الف از خود چه دارد هیچ هیچ
در مثنوی و سایر آثار مولانا و شاعران عارف
ظاهراً
و ممکن است شخص حیران ماند
که بالاخره کدام یک از جبر یا اختیار حقیقت حال ماست.
پاسخ مولانا و جمله بزرگان ما این است
که جبر و اختیار
از یک سو ما احساس اختیار
و نمیتوانیم منکر احساس خود شویم
از طرف دیگر
و آن علت را نیز علتی است
تا
برای رهایی ا زاین تضاد و حیرت،
حکمت این است که ما در روابط با یکدیگر
خط ۵۹:
و بر مبنای آن عمل کنیم
اما در عین حال در عالم ادراک آگاه باشیم
که نه ما و نه دیگران
بلکه ما مسخر فرمان الهی هستیم
که به اختیار خود کاری را انجام دهیم؛
بدین نگاه دلهای ما با خلق صاف و بی کدورت خواهد ماند
زیرا
چرا که همه سخره فرمان حقند
اما در عالم
مصلحت همگان در این است
که خود و دیگران همه را مختار و مسئول دانیم.<ref>بر گرفته از کتاب "
== جستارهای وابسته ==
خط ۷۴:
== منابع ==
{{پانویس}}
* Wikipedia contributors,
{{فلسفه}}
|