مکانیک کوانتومی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶:
پدیدهٔ دیگری که در این مسیر جلب توجه میکرد رفتار [[امواج الکترومغناطیسی]] مانند نور در برهمکنش با ماده بود. [[ماکس پلانک]] در سال [[۱۹۰۰ (میلادی)|۱۹۰۰]] هنگام مطالعۀ [[تابش جسم سیاه]] پیشنهاد کرد که برای توصیف صحیح مسئلۀ تابش جسم سیاه میتوان انرژی این امواج را به شکل بستههای کوچکی (کوانتوم) درنظر گرفت. [[آلبرت اینشتین]] از این فکر بهره برد و نشان داد که امواجی مثل نور را میتوان با ذرهای به نام [[فوتون]] که انرژیاش به [[بسامد]] موج بستگی دارد توصیف کرد:
{{چپچین}}<math> E = h \nu\ </math>{{پایان چپچین}}
که در آن E برابر انرژی، h معادل فرکانس و v معادل ثابت پلانک است.
در ادامه، دوبروی توصیف موجگونۀ حرکت ذرات را مطرح کرد که اکنون به [[دوگانگی موج و ذره|دوگانگی موج-ذره]] موسوم است. برطبق آن، ذرات دو نوع رفتار (موجی و ذرهای) را از خود نشان میدهند.
نظریه کوانتومی که در ابتدا با کشف نظری فوتون به کوشش ماکس پلانک در ۱۹۰۰ آغاز شد و با کارهای نیلز بور به پیشرفت چشمگیری رسید هنوز نظریۀ منسجمی نبود، بلکه مجموعهای بود از فرضیات و اصول و قضایا و دستورالعملهای محاسبهای. در واقع، هر مسئلۀ کوانتومی را ابتدا به روش مکانیک کلاسیک حل میکردند و سپس جواب را یا با شرایط کوانتومی وفق میداند یا با اصل تطابق به زبان کوانتومی درمیآورند. به عبارت دیگر، تلاشها بیشتر بر اساس حدسهای زیرکانه بود تا استدلالهای منطقی.
|