جنگ نامتقارن: تفاوت میان نسخه‌ها

وقتی کشور کوچک وضعیفیو ضعیفی مانند ویتنام با یکی از بزرگترین و حجیمترین، قدرت‌های نظامی جهان یعنی [[ایالات متحده]] که حداقل به لحاظ تجهیزات [[نظامی گری]] در آن دوران و حتی دوران کنونی بی همتاست مواجه می‌شود مجبور است به روشهای نامتقارن متوسل شود.

اگر چه این توصیفات آشکارا نادرست نیست، اما آنها نه خیلی روشنگر و نه خیلی خاص است. تعریف دیگری که اخیراً مطرح شد، تا حدی مفیدتر است، چرا که به ابعاد متفائتیمتفاوتی اشاره می‌کند که در آن می‌توان جنگ را آغاز و نامتقارن یافت و از آن بهره‌برداری نمود :اخیراً یک نویسنده اظهار کرده‌است که «از طریق به‌کارگیری توان نظامی، سیاسی و تکنولوژیکی، استراتژیهای نامتقارن می‌توان به‌طور موفقیت‌آمیزی توانمندیهای دشمن را متزلزل کند. اگر چه ممکن است نتواند، دشمن را در میدان جنگ سنتی شکست دهد ولی استراتژیهای به کار رفته ممکن است برتری دشمن را خنثی کند، ارادهٔ جنگی وی را تحلیل برد، در توانایی او برای عملیات ماثرموثر وقفه ایجاد کند یا او را از انجام عملیات کلی بازدارد.