باستان‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
GeekEmad (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح املا
خط ۴:
با این تعریف، چه بسا بتوان رهیافت هایِ باستان شناختی را در مطالعه یِ پدیده هایِ امروزی نیز به کار بست. قلمرو باستان‌شناسی تمامِ گذشته را تا حال در بر می‌گیرد، چون تمامیِ وقایع بی درنگ پس از وقوع به جزئی از گذشته بدل می‌شود. باستان شناسان از بررسیِ خانه، کارگاه یا مدرسه‌ای نوساز اطلاعاتی کسب می‌کنند که دست کمی از اطلاعاتِ حاصل از بررسیِ یک غار یا پناهگاهِ دورانِ دیرینه سنگی یا بنایی رومی ندارد. منابعِ اطلاعاتیِ باستان‌شناسی از داده هایِ مادی (یا دیگرِ داده‌هایی) تشکیل می‌شود که به نحوی به انسان مربوط است و ما آنان را آثارِ فرهنگی می‌خوانیم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مبانی نظری باستان‌شناسی|نام خانوادگی=دارک|نام=کن. آر|ناشر=مرکز نشر دانشگاهی|سال=1393|شابک=978-964-01-1001-0|مکان=تهران|صفحات=ص 3}}</ref>
 
{{درشت|==واژه شناسی}}==
 
واژه یِ انگلیسیِ archaeology از واژه یِ یونانیِ arkhaiologia به معنیِ بحث دربارهٔ یِ چیزهایِ قدیمی آمده است، اما امروزه معنایِ آن تغییر کرده و به پژوهش در زمینه یِ گذشته یِ انسان، بر اساسِ بقایایِ مادیِ باقی مانده از او، اطلاق می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=باستان‌شناسی|نام خانوادگی=بان|نام=پل|ناشر=نشر ماهی|سال=1391|شابک=978-964-209-108-9|مکان=تهران|صفحات=ص 12}}</ref> در واقع در یونان، در قرونِ اولیهٔ میلادی، اصطلاحِ archaeologist به گروهی از بازیگرانِ تئاتر اطلاق می‌شد که بر رویِ صحنه با حرکاتِ صامت افسانه هایِ باستانی را بازسازی می‌کردند. واژه یِ archaeology با مفهومِ امروزیِ آن را در قرن هفدهم ژاک اُبسن، طبیب و عتیقه بازِ اهلِ لیون، دوباره احیا کرد. او واژه یِ archaeography (باستان نگاری) را نیز مطرح کرد، اما این واژه مقبولِ مردم نیفتاد و واردِ مجموعه یِ واژگان نشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=باستان‌شناسی|نام خانوادگی=بان|نام=پل|ناشر=نشر ماهی|سال=91|شابک=978-964-209-108-9|مکان=تهران|صفحات=ص 22}}</ref>
 
{{درشت|==تاریخچه}}==
 
قدیمترین مدرک مبنی بر به کارگیریِ آثارِ مادی برایِ مطالعه یِ گذشته هایِ دور به قرنِ ششم قبل از میلاد بازمی‌گردد، یعنی زمانی که فرمانروایی از بابل به حفاری در بناهایِ اداری دست زد تابه پیشینه یِ آنها پی ببرد. توکیدیدس، مورخِ یونانیِ دوره یِ کلاسیک، چنین عنوان کرد که گورهایِ جزیره یِ دِلُوس از آنِ اهالیِ کاریه است و نشان داد که ایشان زمانی این جزیره را در اختیارِ خود داشته‌اند. رومیان آثارِ باستانی را مرمت کردند و به نمایش گذاشتند و مردم با آگاهی از این که این آثار یادمان هایِ گذشته است به دیدنِ آنها می‌شتافتند. در قرنِ چهارم، سنت هلنا در محلی که عیسی مسیح به صلیب کشیده شده بود حفاری کرد تا آثارِ این واقعه را بیابد. در صدرِ مسیحیت و در قلمرو امپراتوریِ بیزانس مردم به یافتنِ بقایایِ مادیِ مسیحیان و رومیان علاقه یِ فراوان داشتند. در اواخرِ دوره یِ بیزانسی قانونی به تصویب رسید که به مردم اجازه می‌داد که اگر یادمانِ تاریخیِ مهمی نظیرِ تندیس هایِ باستانی سراغ دارند که بنایی مزاحم دورنمایِ آن را مخدوش کرده آستین بالا بزنند و آن بنا را تخریب کنند. در این دوره نظریاتِ باستان‌شناسی به این محدود می‌شد که از بقایایِ مادی می‌توان به اطلاعاتی دربارهٔ یِ گذشته دست یافت. پس از عصرِ نوزایی دوره یِ باستان دوستی آغاز شدکه زمانه یِ فرضیه پردازیِ محققان دربارهٔ یِ بقایایِ مادی بود، اما در این دوره پیشرفتِ نظریِ اندکی در ارزیابیِ ارتباطِ بین آثارِ فرهنگی و تفاسیرِ آنها رخ داد. از قرنِ پانزدهم در ایتالیا و قرونِ شانزدهم و هفدهم در کشورهایِ شمالِ غربیِ اروپا انجمن هایِ باستان دوستی برپا شد. اشتیاقِ اروپاییانِ باستان دوست به مطالعه یِ گذشته با تفحصاتِ دریانوردانشان و استعمارِ بلادِ دیگرِ قاره‌ها مصادف بود. این امر چشم اندازِ جدیدی را در برابرِ محققانِ اروپایی گشود و آنان را به مقایسه یِ بومیانِ سرزمین‌هایی چون آمریکا با مردمِ اروپا در دورانِ پیش ازتاریخ یا اوایلِ دورانِ تاریخی برانگیخت. قرنِ هژدهم زمانِ تحولاتِ دیگری بود. از جمله رُئد در سالِ ۱۷۱۹ به باستان‌شناسی به عنوانِ وسیله‌ای قابلِ اعتماد برایِ شناختِ دورانِ پیش ازتاریخ اشاره کرد. در سالِ ۱۷۳۴ دومونتفاسون دورانِ پیش از تاریخ را به دوره هایِ کاربردِ سنگ، مفرغ و آهن تقسیم کرد. علاوه بر این جفرسون و رُئد به اهمیتِ لایه هایِ خاک و عناصرِ باستانی چون گورها در گاهنگاری پی بردند. با این که این محققان و پیش از ایشان دیگرانی چون رابِک، در قرنِ هفدهم، به مطالعه یِ لایه هایِ باستانی پرداختند، تا اواخرِ قرنِ نوزدهم لایه نگاری جای خود را در بینِ انگاشت‌های باستان شناختی باز نکرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مبانی نظری باستان‌شناسی|نام خانوادگی=دارک|نام=کن. آر|ناشر=مرکز نشر دانشگاهی|سال=1393|شابک=978-964-01-1001-0|مکان=تهران|صفحات=ص 6}}</ref>
خط ۲۵:
|-
! [[پدیدار (باستان‌شناسی)|پدیدار]]{{سخ}}{{grey|feature}}
| عنصری در یک محوطهٔ باستانی یا هر واحد باستان‌شناختی مجزا که ساختار یا لایه یا دست‌ساختهٔ مستقلی به شماربه‌شمار نمی‌آید و نمی‌توان آن را جابه‌جا کرد، نظیر چاه‌ها، جوی‌ها، و دیوارها، پدیدار نامیده می‌شود.
|-
! [[زمین‌ساخته]]{{سخ}}{{grey|geofact}}