اشغال ایران در جنگ جهانی دوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز افزودن ناوباکس ۷.۵> الگو:سلسله پهلوی (درخواست کاربر:پژگچ)+مرتب+تمیز+ |
افزودن پیوند/ابرابزار |
||
خط ۵۳:
{{legend|#c8ccd1|کشورهایی که اعلام بیطرفی کردند}}]]
پس از آغاز [[جنگ جهانی دوم]] در [[۹ شهریور]] [[۱۳۱۸]] ([[۱ سپتامبر]] [[۱۹۳۹ (میلادی)|۱۹۳۹]])، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با [[اتحاد جماهیر شوروی]] و درگیری شوروی با [[آلمان]] این بیطرفی ناپایدار بود. ارتش [[متفقین]] به بهانهٔ حضور [[روابط آلمان و ایران|کارشناسان آلمانی در ایران]] این کشور را اشغال کرد.
به دنبال [[اتحاد بریتانیا و شوروی]] پس از [[عملیات بارباروسا|حمله آلمان نازی به شوروی]] و لزوم ارسال کمکهای بریتانیا و آمریکا به جبهههای نبرد در شوروی، متفقین تصمیم گرفتند از [[دالان پارسی]] {{انگلیسی|The Persian Corridor}} نیز استفاده شود و به موجب آن نیروهای متفقین در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ به ایران حمله کرده و این کشور را به اشغال خود درآوردند.
خط ۹۸:
در [[ستاد ارتش ایران|ستاد ارتش]]، [[سپهبد رزمآرا]] مدتی پیش از حمله متفقین عدم آمادگی ارتش برای دفاع از مرزها را به [[عزیزالله ضرغامی|سرلشکر ضرغامی]] فرمانده ارتش گزارش میکند و پیشنهاد میکند به دلیل عدم توانایی مقابله با شوروی، از راههای سیاسی برای رفع خطر اقدام شود. گزارش توسط ضرغامی به [[رضاشاه]] ارائه میشود اما وی از گزارش خشمگین شده و [[محمدرضا پهلوی|ولیعهد]] را برای تحقیق بیشتر به جلسه بعد ستاد کل میفرستد. رزمآرا کمبود نفرات و امکانات بهویژه امکانات ترابری موتوری را دلیل اصلی عدم توان مقابله با شوروی بیان میکند. رضا شاه مدتی بعد دستور تشکیل لشکرهای جدید را صادر میکند اما از صدور فرمان آمادگی برای دفاع خودداری میکند. لشکرهای ارتش بدون افزایش نفرات و امکانات به تعداد مورد نظر رضاشاه افزایش مییابند و در واقع برخی لشکرها به چند لشکر تقسیم میشوند. رضاشاه امکان حمله متفقین را بسیار کم میدانست به همین دلیل ارتش ایران هیچ گونه آمادگی برای مقابله با حمله متفقین نداشت.<ref>خاطرات سپهبد حاج علی رزم آرا ص 133 شابک: 964-7768-16-7</ref>
از طرحریزی حمله نیروهای [[شوروی|روس]] و [[انگلیس]] به [[ایران]] زمان دقیقی در دست نیست. به هر حال این واقعه در سحرگاه [[۳ شهریور]] ۱۳۲۰ ([[۲۵ اوت]] [[۱۹۴۱ (میلادی)|۱۹۴۱]]) رخ داد. ساعت چهار بامداد سوم شهریور سفیر [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی]] و وزیر مختار انگلیس در [[تهران]] به دیدار [[علی منصور]]
در این عملیات نیروهای دریایی و هوایی نیز شرکت داشتند. روز سوم شهریور نیروی دریایی شوروی در [[دریای خزر]] بندر انزلی را به گلوله بست و همچنین نیروی هوایی شوروی چندین شهر ایران مانند تبریز، انزلی، همدان، قزوین، مشهد و روز ۷ شهریور [[لاهیجان]] را روز ۹ شهریور حومه تهران را بمباران کرد. قوای بریتانیا در [[آبادان]] عبارت بودند از لشکر هشتم پیادهنظام هندی به فرماندهی ژنرال هاروی، در منطقه خانقین تیپ نهم زرهی و یک هنگ ارابه جنگی هندی و چهار گردان انگلیسی و یک هنگ توپخانه انگلیسی که همگی تحت فرماندهی ژنرال اسلیم بودند. اولین هدف نیروهای مهاجم انگلیس اشغال مناطق [[نفت]]خیز و دومین هدف، پیشروی در خاک [[ایران]] و به دست گرفتن خطوط ارتباطی این کشور بود. عملیات دریایی [[انگلیس]] بیشتر در [[بندر شاهپور]] صورت گرفت و هشت فروند کشتی متوقف در بندر به دست قوای انگلیسی افتاد. نیروی هوایی انگلیس هم چند هدف نظامی را در [[اهواز]] بمباران کرد.
خط ۱۱۴:
=== روز ۳ شهریور (آغاز درگیری) ===
[[پرونده:Soviet troops are crossing the border with Iran.jpg|بندانگشتی|عبور نیروهای شوروی از مرز ایران (۳ شهریور ۱۳۲۰)]]
سپیدهدم روز [[۳ شهریور|سوم شهریور]] ۱۳۲۰، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال و شرق و نیروهای [[بریتانیای کبیر]] از جنوب و غرب، ایران را مورد حمله زمینی، هوایی و دریایی قرار دادند. در همان لحظات اولیه حمله، [[آندری آندریویچ اسمیرنوف|اسمیرنوف]] [[سفیر کبیر]] شوروی و [[ریدر بولارد|سر ریدر بولارد]] [[وزیر مختار]] بریتانیا در منزل [[رجبعلی منصور]]
نمایندگان شوروی و بریتانیا، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی کارشناس [[آلمان]]ی در ایران ذکر کردند. دخالت نظامی شوروی و بریتانیا در ایران متعاقب دو [[اولتیماتوم]] مشترک شوروی و بریتانیا در [[۲۸ تیر]] و [[۲۵ مرداد]] ۱۳۲۰ راجع به حضور کارشناسان آلمانی به وقوع پیوست. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از [[تبعید]] رضاشاه به خارج از کشور رخ داد. شهرهای بیدفاع شمال و جنوب ایران در جریان حمله هماهنگ و مشترک شوروی و بریتانیا، شدیداً بمباران شدند و [[نیروی دریایی ایران]] در [[خلیج فارس]] و [[دریای خزر]]، بر اثر حمله شدید نیروهای مهاجم، ظرف چند ساعت به کلی نابود شد. در حمله شدید بریتانیا به [[خلیج فارس]]، [[دریادار]] [[غلامعلی بایندر]] فرمانده نیروی دریایی و [[ناخدا نقدی]] رئیس [[ستاد نیروی هوایی]]، ناوسروان فرجالله رسانی، جعفر فزونی و و شمار فراوانی از [[افسر (ارتش)|افسران]] در همان روز اول حمله کشته شدند؛ عمدهٔ کشتیهای ایران آتش گرفتند یا غرق شدند؛ شمار کشتگان نظامی ایران در آن حمله، بیش از پانصد تن میباشد. [[ستاد جنگ]] [[اعلامیه]]ای صادر کرد و در آن خبر از مورد [[حمله هوایی]] قرارگرفتن شهرهای [[تبریز]]، [[اردبیل]]، رضائیه ([[ارومیه]])، [[خوی]]، [[اهر]]، [[میاندوآب]]، [[ماکو]]، [[بناب]]، [[مهاباد]]، [[رشت]]، [[حسن کیاده]]، [[میانه]]، [[اهواز]] و بندر پهلوی ([[بندر انزلی]]) داد. این اعلامیه، تلفات غیرنظامیان را، سنگین ولی تلفات نظامیان را، اندک گزارش داد.<ref name="etemad" />
عصر روز سوم شهریور و در حالی که پیشروی قوای بریتانیا و شوروی در شمال و جنوب خاک ایران ادامه داشت، [[رجبعلی منصور]] با مشاهده بحرانی بودن اوضاع تصمیم به استعفاء گرفت. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشکرهای تبریز، رضائیه، گیلان، اردبیل، [[مشهد]] و [[کرمانشاه]] سبب شد تا رضاشاه لشکرهای مجهز دو پادگان مرکزی را در اطراف [[تهران]] به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روز رضاشاه طی تلگرافی به [[روزولت]] -[[
غروب [[۳ شهریور|سوم شهریور]]، رضاشاه که متعاقب دریافت پاسخ دولت آمریکا، امیدی به توقف حملات بریتانیا و شوروی نداشت و از جبهههای جنگ دوم جهانی نیز اخبار خوشایندی دریافت نمیکرد، سربازان احتیاط ۴ دوره -متولدین [[۱۲۹۴]] تا [[۱۲۹۷]]- را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای شوروی و بریتانیا را به سوی [[تهران]] دریافت کرد.
=== روز ۴ شهریور ===
روز [[۴ شهریور|چهارم شهریور]] بمباران شهرهای بیدفاع و [[سربازخانه]]ها ادامه پیدا کرد؛ شهرهای [[قزوین]]، [[رشت]] و [[تبریز]] مورد حمله هوایی قرار گرفت. بر اثر حمله و بمباران شدید، لشکرهای تبریز، رضائیه، رشت، مشهد، اردبیل و [[گرگان]]،
=== روز ۵ شهریور ===
روز [[۵ شهریور]] در جلسه فوقالعاده هیئت دولت که در حضور رضاشاه تشکیل شده بود، [[رجبعلی منصور]] پس از ارائهٔ گزارشی از اقدامات دو روزه خود، نومیدانه از مقام نخستوزیری استعفاء داد؛ رضاشاه هم ضمن پذیرش درخواست وی، در همان جلسه، [[مجید آهی]] وزیر دادگستری را مأمور تشکیل کابینه کرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت پوزش خواست و پیشنهاد داد شخص دیگری برگزیده شود؛ سرانجام [[محمدعلی فروغی]] را برای نخستوزیری پیشنهاد کرد. رضاشاه ابتدا با سالمند خواندن<ref>فروغی در آن هنگام، هفتمین دههٔ زندگیش را به سر میبرد ولی دچار [[بیماری قلبی]] بود.</ref> فروغی با این پیشنهاد مخالفت ورزید و نظر به [[وثوقالدوله]] داشت، ولی به هر کیفیت که بود فروغی مورد پذیرش شاه واقع شد و [[نصرالله انتظام]] [[رئیس تشریفات دربار]] مأمور آوردن فروغی شد. او به منزل محمدعلی فروغی رفت و او را با خود به سعدآباد آورد. به محض ورود فروغی، شاه اظهار کرد فروغی زیاد هم پیر نیست؛ در همان لحظات، حکم
=== روز ۶ شهریور ===
[[پرونده:Page book of The Regained Glory, a book in the subject of Mohammad Reza Pahlavi - this page is about Anglo-Soviet invasion of Iran.jpg|300px|بندانگشتی|صفحهای از کتاب عظمت بازیافته که دربارهٔ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم میباشد. - ۱۳۵۵ خورشیدی]]
صبح روز [[۶ شهریور|ششم شهریور]]، فروغی با وزیران خود در [[مجلس شورای ملی]] حاضر شد و برنامه خود را در نطقی کوتاه اعلام و وزیران کابینه را معرفی کرد و نمایندگان را در جریان تصمیم دولت مبنی بر ترک مقاومت قرار داد. وی با بیان اینکه دولت باید بیدرنگ به مذاکره با کشورهای حملهکننده به ایران بنشیند، از نمایندگان مجلس درخواست [[رای اعتماد]] کرد؛ مجلس به اتفاق آرا به کابینه فروغی رای اعتماد داد.<ref name="etemad" /> نطق محمدعلی فروغی پشت تریبون مجلس شورای ملی در آن روز، که با استواری و چیرهدستی خاص او ادا شد، یکی از جاودانهترین و اثربخشترین سخنان یک سیاستمدار بانفوذ ایرانی [[سده ۲۰ (میلادی)|قرن بیستم]] شناخته میشود. فروغی مردم هراسان از حملهٔ شوروی و بریتانیا را به آرامش و خویشتنداری فراخواند و وعده داد که «این روزها نیز بگذرد و کشور به سیاق سابق خود طی مسیر کند». در این نطق به ویژه این عبارت بسیار ماندگار شدهاست و پیوسته از قول او توسط بسیاری از افراد نقل میشود: «میآیند و میروند؛ حوایجی دارند و به ما کاری ندارند.»<ref name=" etemad2">{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر=|چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده= یوسفی، مجید |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa |مقاله= نگاهی به کارنامه فرهنگی محمدعلی فروغی، در مدرسه علوم سیاسی |ژورنال= |نشریه= [[روزنامه اعتماد]] |تاریخ= ۳۰–۰۱–۱۳۸۶|دوره=|شماره=ش ۱۳۷۱|شاپا=}} [http://www.etemaad.ir/Released/86-01-30/240.htm بازیابیشده در بهمن ماه ۱۳۸۷].</ref>
فروغی پس از حضور در مجلس، در منزل خود با سفیران بریتانیا و شوروی ([[ریدر بولارد|سر ریدر بولارد]] و [[آندره آندریویچ اسمیرنوف|اسمیرنوف]]) راجع به ترک مخاصمه و توقف جنگ، مذاکره کرد. در همین نشست فروغی از نیت بریتانیا برای برکناری و تبعید رضاشاه باخبر شد.
خط ۱۴۴:
در [[۸ شهریور|هشتم شهریور]] ایران توسط نیروهای انگلیس و روسیه به سه بخش تقسیم شد. بخش شمالی در قلمرو روسها بود. بخش جنوبی که منطقه نفتی ایران را نیز شامل میشد زیر قدرت نیروهای انگلیس درآمد. تنها منطقه میانی ایران یعنی تهران و اطراف آن برای ایران باقیماند.
در همین روز [[شورای عالی نظام]] دستور مرخصی سربازان وظیفه را تصویب کرد و به اجرا گذاشت؛ در عوض قرار شد سی هزار [[سرباز پیمانی]] را با ماهی ۳۵ تومان حقوق، به استخدام درآورند.<ref name="etemad" /> فرستاده شدن اعضای خانوادهٔ سلطنتی به اصفهان، شایعهٔ فرار رضا شاه، اخبار رسیده از اشغال شهرهای مختلف و به ویژه خالی شدن پادگانها (در نتیجهٔ تصمیم اخیر شورای عالی نظام) که به شکلگیری دستههای سربازان گرسنه و سرگردان در خیابانهای تهران انجامید، سخت مایهٔ بیم و نگرانی مردم شده بود؛ علاوه بر این، گریز برخی از سران ارتش و رجال سیاسی هم در این مدت، وضع را بدتر کرد. از آن رو برای کنترل اوضاع، در همان روز هشتم شهریور در تهران [[حکومت نظامی]] اعلام شد و [[سپهبد]] [[احمد امیراحمدی]] حاکم نظامی شد.<ref name="etemad" />
در این روز نیز بمباران شهرهای شمالی ایران، بهوسیله بمبافکنهای شوروی بسیار شدید انجام شد.
=== روز ۹ شهریور ===
[[رضاشاه]] بعد از ظهر روز [[۹ شهریور|نهم شهریور]] همه فرماندهان و مقامات امضاکنندهٔ طرح مرخصی سربازان وظیفه را - که در عمل به انحلال ارتش انجامیده بود - به [[کاخ سعدآباد]] احضار کرد و به آنها نسبت خیانت داد. شاه [[سرلشکر]] [[احمد نخجوان]]، (کفیل وزیر جنگ)، و [[سرتیپ]] [[علی ریاضی]] را مسبب این طرح قلمداد نمود، از آنرو آن دو را به شدت زخمی<ref>شاه در این کار حتی از [[شمشیر]] نیز استفاده کرد.</ref> و پس از خلع درجه، زندانی کرد. سپس دستور داد ایشان به خاطر این خیانت در دادگاه زمان جنگ محاکمه شوند. آنگاه، بدون رایزنی با فروغی، سرلشکر [[محمد نخجوان]] را به وزارت جنگ گمارد. این ماجرای کتک زدن، در روزهای آینده به زیان رضا شاه تمام شد و عزم کسانی را که خواهان تبعید او از ایران، پس از استعفا بودند، جزمتر کرد.<ref name="etemad" />
=== روز ۱۰ شهریور ===
خط ۱۷۹:
[[پرونده:A United States Army truck convoy carrying supplies for Russia.jpg|بندانگشتی|کاروان کامیونهای پوشیده از برف ارتش آمریکا (جایی در [[دالان پارسی]]) در حال حمل تدارکات برای شوروی. (اسفند ۱۳۲۱)]]
[[پرونده:Supply train through the Persian Corridor.jpg|بندانگشتی|قطار حامل تدارکات متفقین برای ارتش سرخ از جنوب به شمال ایران میرود.]]
پس از سه ماه در ۶ بهمن ۱۳۲۰ مجلس شورا قانون قرارداد سه قوا در ایران را تصویب کرد. این قانون به امضای
۹ آذر ۱۳۲۲، در [[کنفرانس تهران]] روزولت، چرچیل و استالین قرارداد قوای متفقین را امضاء کردند که در آن تضمین شد که قوای متفقین ایران را پس از پایان [[جنگ جهانی دوم]] ترک خواهند کرد و ایران غرامتی برای این مدت خواهد گرفت. پیش نیاز این قرارداد این بود که دولت ایران به آلمان اعلان جنگ بدهد که ایران در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ آن را انجام داد.<ref>Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah, University of California Press, 2009, p. 87-88</ref>
خط ۱۸۵:
پس از پایان [[جنگ جهانی دوم]] نیروهای آمریکایی و انگلیس به تخلیه نیروهای خود از ایران پرداختند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ درصدد به دست آوردن [[امتیاز استخراج نفت شمال]] برآمد، اما چون با تصویب [[قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان]] در [[مجلس شورای ملی]]، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و نیروهای خود را از ایران بیرون نبرد بلکه بسیار علنی در آبان ماه ۱۳۲۴ به پشتیبانی از جنبشهای خودمختاری کردها و آذربایجانیها در ایران پرداخت. ارتش شوروی از ورود نیروهای پلیس و ژاندارمری ایران به آذربایجان و کردستان خودداری کرد. کردها [[جمهوری مهاباد]] را با پشتیبانی شوروی برپا کردند و در آذربایجان، جعفر پیشهوری با حمایت شوروی [[فرقه دمکرات آذربایجان]] را برپا نمود.
پس از شکایت دولت ایران به شورای امنیت و مسافرت [[قوام السلطنه]]
اشغال ایران محدود به قوای [[بریتانیا]] و [[شوروی]] نبود. پس از ورود [[آمریکا]] به جنگ، عدهای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما [[استقلال]] و [[تمامیت ارضی]] ایران، نخست با امضای یک پیمان سه جانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی در [[بهمن ۱۳۲۰]] و سپس با صدور اعلامیهای که در پایان کنفرانس سران متفقین -[[روزولت]]، [[چرچیل]] و [[استالین]]- در تهران منتشر شد، تضمین گردید.
خط ۱۹۲:
== پیامد تهاجم متفقین به ایران ==
اشغال نظامی [[ایران]] توسط [[متفقین]] بلافاصله سرنوشت [[رضا شاه]] را رقم زد. [[ارتش]] در مدت سه روز و در اثر حملات هواپیماهای [[انگلیس]] و [[شوروی]] چنان به سرعت عقبنشینی کرد که فرماندهی عالی [[متفقین]] نیز آن را پیش بینی نکرده بود. در روز چهارم فروغی که مجبور به بازنشستگی شده بود برای مذاکره با [[متفقین]] نامزد [[
=== آزار و اذیت شهروندان ایرانی توسط متفقین ===
در نامهای محرمانه در تاریخ ۱۳۲۱/۴/۲۹ به
{{نقل قول|محرمانه جناب آقای
در نامه محرمانه دیگری به تاریخ ۱۳۲۱/۴/۵ که وزیر وقت دارایی به وزیر امور خارجه دربارهٔ خرید [[جو (گیاه)|جو]] توسط نیروهای [[شوروی]] از کشاورزان نوشته شدهاست، تأکید شده که هر چه سریع تر از ادامه این کار خودداری شود:
خط ۲۰۲:
=== جلوگیری از محاکمه نیروهای متفقین ===
وزیر دادگستری طی نامهای در تاریخ ۱۳۲۳/۳/۸ به
{{نقل قول| به حکایت سوابق موجوده دروزارت دادگستری در بیشتر مواردی که افسران وافراد نیروی [[متفقین]] عملی میگردند که قابل تعقیب کیفری است مخصوصاً درمورد [[قتل]] عمد وغیرعمد پروندههای متشکل به علت عدم حضور متهمین بلااقدام میماند ومقامات نیروی [[متفقین]] نه فقط وسائل تکمیل تحقیقات را در اختیار دادسراها نمیگذارند بلکه صرفاً روی گزارش مأمورین خود نسبت به واقعه اظهارنظر نموده مرتکب را در عمل خویش بی حق یاذی حق تشخیص داده از تسلیم متهم به مقامات صالحه خودداری میکنند وانتظار دارند که مدعیان خصوصی برای جبران ضرر وزیان وارده مستقیماً به نزدیکترین پادگان نظامی متفقین مراجعه نمایند. صرف نظر از اینکه صدور حکم نسبت به جرایم که در [[ایران]] مرتکب میشود ونیز تعیین میزان خسارت وارده به شاکیان خصوصی در صلاحیت دادگاههای [[ایران]] است ودر این خصوص مکاتبات زیادی به وزارت امور خارجه شده وبه نتیجه نرسیدهاست اصولاً رویه فعلی مقامات نیروی متفقین منافی با استقلال قضایی کشور است مستدعی است مقرر فرمایند با مقامات مربوطه نیروهای متفقین مذاکره نموده وبا انعقادقراردادی دراین زمینه تکلیف امررامعلوم سازند والا مأمورین دادگستری به هیچ وجه موفق نخواهند شد مرتکبین را دستگیر وکیفر دهند وبالنتیجه تلفات روزبه روز افزایش خواهد یافت}}
خط ۲۱۹:
=== پیامدهای اقتصادی اشغال ایران ===
[[ایران]] به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله [[متفقین]] به [[ایران]] بود. نامه شکایت آقای محمود بدر وزیر دارایی در نخستین روز از [[تیر (ماه)|تیرماه]] سال ۱۳۲۱ به
{{نقل قول|جناب آقای
وضعیت [[برنج]] هم بهتر از سایر غلات نبود به عنوان مثال در قیمت برنج از تیرماه ۱۳۲۰ تا تیرماه ۱۳۲۱ به مقدار ۴۴ من از ۲۵۰ [[ریال]] به ۶۰۰ [[ریال]] رسید.
|