خوجه ممد بدلیل مسائل گذشته زندگی خود مورد سوء ظن مامورین دولتی قرار دارد، اما او تنها به دو تار خود دل خوش دارد از درد سر و رویارویی با مامورین دولتی اجتناب می کند تا اینکه قصد کشتن وی در سردخانه شیلات توسط مامورین دولتی با بستن در سردخانه توسط دوست معتمد وی، صورت می گیرد. خوجه و پسرش از سردخانه نجات پیدا می کنند و مردم که از قضیه اطلاع یافته اند برخوجه علیهو مامورینپسرش دولتیرا شورشاز سردخانه نجات می کنند.دهند و کارگران شیلات تحصن می کنند. در بازدیدی که در پایان فیلم توسط مامورین دولتی از سردخانه شیلات صورت می گیرد، خوجه کاری که قبلا با وی انجام دادند را با مامورین دولتی انجام می دهد و در سردخانه را روی آنان می بنندد و همه بازدید کنندگان در سردخانه یخ می زنند. تصویر بازدیدکننده گان در پایان فیلم بصورت ایستاده و یخ زده یادآور تهدیدی است که نسبت به خوجه ممد در طول فیلم توسط رئیس مامورین دولتی با بازی احمد قدکچیان، مبنی بر ساختن ستون گچی از امثال و تبار او دائم به وی یادآوری می شد. مامورین دولتی که از اقدام خوجه ممد و مردم مطلع شده اند نیروهای خود را برای دستگیری آنها گسیل می کنند، اما فیلم در حالی که خوجه و مردم در حال رقص و حرکات ترکمنی هستند، پایان می یابد.
