اهواز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جغرافیا و آب‌وهوا: گسل اهواز -، ابرابزار ، اصلاح ارقام
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه/ ویرایش نیمه خودکار با استفاده از AWB
خط ۴۴:
'''اهواز''' ({{تلفظ|Ahvaz.ogg}}) یکی از [[فهرست کلان‌شهرهای ایران|کلان‌شهرهای]] [[ایران]] است، که در بخش مرکزی [[شهرستان اهواز]] قرار دارد و به‌عنوان مرکز [[استان خوزستان]] شناخته می‌شود. جمعیّت این شهر طبق آمار رسمی سال ۱۳۹۰ برابر ۱٬۱۱۲٬۰۲۱ نفر می‌باشد، که به‌عنوان هفتمین شهر پرجمعیت ایران به‌شمار می‌آید.<ref name="آمار">[http://www.amar.org.ir/portals/2/Files1385/kolliostan/khozestan/0602.pdf/ پایگاه اینترنتی مرکز آمار ایران]</ref> اهواز در موقعیت جغرافیایی ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی، در بخش جلگه‌ای خوزستان و با ارتفاع ۱۲ متر از سطح دریا واقع شده‌است.
 
شهر اهواز با مساحت ۱۸۶۵۰ هکتار، بعنوان یکی از شهرهای وسیع ایران، محسوب می‌شود.<ref>سایت وزارت مسکن و شهرسازی</ref> [[شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب]] که بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت ایران به شماربه‌شمار می‌آید، در اهواز مستقر می‌باشد، همچنین [[شرکت ملی حفاری ایران]] که بزرگ‌ترین شرکت حفاری کشور محسوب می‌شود نیز در اهواز متمرکز می‌باشد. برخی از بزرگترین کارخانه‌های مادر کشور در این شهر جای دارند. [[رودخانه کارون]] پرآب‌ترین رودخانه ایران، با سرچشمه گرفتن از [[کوه‌های بختیاری]]، با ورود به اهواز، این شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌کند.
 
== تاریخچه نام اهواز ==
خط ۵۵:
(article consists of 11 pages)
Published by: Royal Anthropological Institute of Great Britain and Ireland
Stable URL: http://www.jstor.org/stable/2844282</ref> و [[سوات سوجک]]<ref name="Svat">Arabistan or Khuzistan" Svat Soucekو Iranian Studies Vol. 17, No. 2/3 (Spring - Summer, 1984), pp. 195-213 (article consists of 19 pages) Published by: Taylor & Francis, Ltd. on behalf of International Society for Iranian Studies Stable URL: http://www.jstor.org/stable/4310441%22</ref> [[عبدالمجید ارفعی|عبدلمجید ارفعی]]<ref>روزنامهٔ عصر اوز، شمارهٔ ۴۶، مهرماه ۱۳۸۳، صفحهٔ ۱۴</ref> و جان کورتیس<ref>ایران باستان به روایت موزه بریتانیا، جان کورتیس، ص 36</ref> ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) می‌دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بوده‌اند و زبان آنهاآن‌ها تا زمان ساسانیان<ref name="Bosworth" /> و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بوده‌است و احتمالاً بازماندگان ایلامی‌ها بوده‌اند.<ref name="Mino" /><ref name="Svat" /> یونانیان به این قوم Ouxioi می‌گفتند و نام این شهر در نوشته‌های مسیحیان سریانی بث هوزایی<ref name="Bosworth" /> در [[تلمود]] بی خوزایی ثبت شده‌است.<ref>{{یادکرد|نویسنده = Moshe Gil, David Strassler |کتاب = Jews in Islamic countries in the Middle Ages | ناشر = Brill|صفحه = ۵۲۵|تاریخ = ۲۰۰۴}}</ref>
 
تلاش‌هایی برای مطابقت دادن اهواز با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده انجام شده‌است، لیکن محتمل‌تر آن است که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا هخامنشی که نئارخوس، سردار اسکندر، در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته باشد.<ref name="lockhart" />
خط ۶۸:
=== پیش از اسلام ===
[[پرونده:Ahwaz in Pahlavi period.jpg|انگشتی|چپ|300px|اهواز در دوران پهلوی]]
اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده خوزستان به شماربه‌شمار می‌رفت و از مراکز عمده صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانون‌های مسیحیت در ایران، و از اسقف‌نشین‌های خوزستان محسوب می‌شد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز به‌واسطه واقع شدن در کنار رود کارون - که قابلیت کشتی‌رانی داشته - محل مناسبی برای تجمع مال‌التجاره و دادوستد به شماربه‌شمار می‌رفته‌است.<ref name="hamedani" />
 
=== دوران اسلامی و معاصر ===
خط ۷۴:
اعراب پس از پیروزی در جنگ نهاوند پادگان‌هایی در شهرهای فتح‌شده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهای خوزستان از جمله اهواز از نخستین پناهگاه‌های خوارج در ایران بود. در ایام خلافت علی برخی از موالی اهواز که از میزان خراج درخواستی والی آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پیوستند. در زمان خلافت [[یزید بن معاویه]] شهرهای خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گریزهای خوارج با سپاهیان اموی گشت.<ref name="hamedani" />
 
شهر اهواز در سده‌های نخستین اسلامی به‌واسطه سدی که بر کارون بسته شده بود، از بزرگ‌ترین و آبادترین شهرهای خوزستان به شماربه‌شمار می‌آمد. این شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهری پررونق و آباد بود، اما در این سال اهواز به تصرف سپاهیان صاحب‌الزنج درآمد. اهواز پس از پایان فتنه زنگیان رونق و آبادانی گذشته خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله دیلمی بار دیگر اهمیت پیشین خود را به‌عنوان مرکزی تجاری به دست آورد. همچنین بنا به گفته مقدسی، عضدالدوله پل هندوان را که دو بخش اهواز را به هم متصل می‌کرد و همچنین مسجد زیبایی را که در کنار آن بوده، بازسازی و مرمت نمود. شهر اهواز از پایگاه‌های عمده مذهب تشیع در ایران به شماربه‌شمار می‌آمد و به گفته مقدسی نیمی از مردم آنجا شیعه بودند و پیوسته میان شیعیان (مروشیان) و سنیان (فضلیان) درگیری و کشاکش وجود داشت.<ref name="hamedani" />
 
اهواز تا اواخر سده ۵ق شهری آباد بود، اما از این زمان به بعد رونق خود را از دست داد، به گونه‌ای که مرکزیت خوزستان از آنجا به شوشتر منتقل شد. در سده ۶ق اهواز به شهری ویران و خالی از سکنه تبدیل شد. حافظ ابرو از آن به عنوان قصبه‌ای نام می‌برد و به اشتباه اهواز را با سوق الاربعا (چهارشنبه بازار) یکی می‌داند.<ref name="hamedani" />
 
در قرن چهارم هجری نهری کوچک به طول سیصد متر و عرض بیست متر از کارون منشعب شده، شهر را به دو قسمت تقسیم کرده بود؛ محله غربی را «جزیره» می‌گفتند و محله شرقی «مدینه» نام داشت. این دو بخش به‌وسیله پلی به نام «پُل هندوان» به هم وصل می‌شدند.<ref name="autogenerated8">ابوعبدالله محمدبن احمد مقدسی، «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم»، ترجمه علی‌نقی منزوی، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، تهران، ۱۳۶۱، جلد دوم، ص ۶۱۴</ref> در آن دوره اهل شهر دو دسته بودند و دربارهٔ اصحاب پیامبر دو نظر داشتند، این شهر انبار بصره و بارانداز فارس و اصفهان بود.<ref name="autogenerated8" />{{سخ}}
اما علی‌رغم رشد و توسعه اهواز در قرون اولیه اسلامی، در نیمه دوم قرن چهارم هجری این شهر رو به ویرانی گذاشت و مردم آن پراکنده شدند.<ref>ابن حوقل، «سفرنامه ابن حوقل»، ترجمه جعفر شعار، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۶، ص ۲۴</ref> و کار به جایی رسید که در اوایل قرن ششم این شهر به طوربه‌طور کلی ویران شد. عبدالکریم بن محمد سمعانی که در نیمه دوم قرن ششم می‌زیسته شهر اهواز را این چنین توصیف کرده: «اهواز یکی از شهرهای مشهور بود که دانشمندان و روحانیون و تجار و ثروتمندان بسیاری از مردم آن شهر به همراه غیر اهوازی‌ها در آن زندگی می‌کردند. بخش عمده این شهر ویران شد و فقط ویرانه‌هایی از آن باقی‌مانده که مردم اندکی را خود جای داده‌است.»<ref>احمد کسروی، همان، ص ۲۷۱</ref>
 
علت ویرانی اهواز به‌درستی مشخص نیست. هرآنچه تاکنون گفته شده حدس و گمان است که به‌وسیله وقایع‌نگاران و مورخان متأخر نوشته شده‌است. احمد کسروی «ویرانی اهواز کهن را یکی از معماهای تاریخ خوزستان دانسته که نه زمان و نه علت آن را در جایی ننوشته‌اند.» او در ادامه می‌گوید: «آنچه ما از جستجو به دست آورده‌ایم زمان آن را آخرهای قرن پنجم یا آغاز قرن ششم بوده.»<ref>احمد کسروی، همان، ص ۱۹۶</ref> این سخن کسروی نیز درست نیست چون ابن حوقل که در نیمه دوم قرن چهارم می‌زیسته، ویرانی اهواز را از قرن چهارم روایت کرده‌است.<ref>قیم، عبدالنبی، همان</ref> با وجود این کسروی علت ویرانی را دو چیز پنداشته: یکی شکستن بند و دیگری برگشتن مسرقان از جوی خود و پیوستن آن به دجیل [کارون].<ref>احمد کسروی، همان</ref>
 
از قرن ششم هجری قمری به بعد به‌علت خراب شدن [[سد شادروان]] و پایین رفتن سطح آب رونق‌دهنده شهر و نیز جنگ‌ها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماری‌های [[وبا]] و [[طاعون]]، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ م (۱۲۴۸ ش) هم‌زمان با حفر کانال سوئز که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریایی اروپاییان و توجه آنهاآن‌ها به منطقه شد رونق تازه‌ای گرفت. [[ناصرالدین شاه قاجار]] هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتی‌رانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ ش کشتی‌رانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «[[بندر ناصری]]» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «[[ناصریه]]» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ [[سلسله پهلوی|پهلوی]] و به‌تبع سیاست قاجارزدایی [[رضاشاه]] نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.{{مدرک}}
 
[[سیدعبدالله جزایری]] که در قرن دوازدهم یعنی قرن‌ها پس از ویرانی اهواز می‌زیسته، فتنه صاحب‌الزنج را عامل عدم اعتنا و بی‌رغبتی خلفا دانسته که «بعد از تسکین فتنه چون خلفا را به عمارت آن ولایت رغبت باقی نماند و واماندگان آن‌جا از عمده ضبط آن همه نیشکر و ادای مال و جهات دیوانی آن‌ها بیرون نتوانستند آمد، لاجرم اکثر جلای وطن نمودند و…»<ref name="autogenerated13">سید عبدالله جزایری، ''تذکره شوشتر''، ص ۳۴</ref>
خط ۱۰۸:
=== بندر ناصری و اهواز امروز ===
[[پرونده:Ahwaz 2010 10000 wiki.png|بندانگشتی|260px|چپ|نقشهٔ اهواز]]
آزادی کشتیرانی در کارون سفلی (از [[محمره]] تا اهواز) در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) بر روی کشتی‌های خارجی، باعث رشد و رونق تجارت در ایالت و به ویژه شهرهای محمره و اهواز گردید. افزایش حجم مبادلات و داد و ستد، صادرات کالا به خارج و واردات کالا به محمره، سبب گردید تا مردم اندک اندک به شهرهای مزبور مهاجرت کرده بر جمعیت آنهاآن‌ها افزوده شود.
کسب امتیاز آزادی کشتیرانی در رود کارون توسط انگلیسی‌ها در درجهٔ اول به منظور تسخیر بازارهای داخلی و مرکزی کشور بود و بدون ارتباط کارون با مناطق مرکزی کشور، آزادی کشتیرانی چندان مطلوب نبود. از این رو در اکتبر سال ۱۸۹۶. م (۱۳۱۳. ق) شرکت برادران لینچ پیشنهاد احداث جاده کاروان رو بین اهواز و اصفهان را به دولت ایران ارائه داد. پس از مذاکرات طولانی بین انگلیسی‌ها و دولت ایران، بالاخره در تاریخ سوم مارس ۱۸۹۸. م قرارداد احداث جاده مزبور بین چارلز هاردینگ دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و [[علیقلی خان سردار اسعد|علیقلی‌خان سردار اسعد]] به امضاء رسید.<ref>- برای آگاهی بیشتر از روند مذاکرات و هم‌چنین مفاد قرارداد، نگاه کنید به: جن. راف. گارثویت، همان، ص ۱۸۸–۱۷۲</ref>
 
خط ۱۱۴:
همین امر یعنی احداث جادهٔ اهواز ـ اصفهان، اهمیت و نقش اهواز را به عنوان حلقهٔ وصل و پل ارتباطی محموله‌های آبی و محموله‌های خشکی<ref>چارلز عیسوی، همان، ص ۱۲۷ «محموله‌های آبی، کالاهای حمل شده در آبراه کارون، و محموله‌های خشکی، کالاهای حمل شده در جاده کاروان رو لینچ.»</ref> بیش از پیش متجلی ساخت.
 
به دلیل وجودصخره‌های طبیعی موجود در رودخانه و آثار برجای مانده از سد باستانی شادُروان اهواز، ادامه حرکت کشتی‌ها به طرف [[شوشتر]] (مرکز آن زمان خوزستان) مقدور نبود؛ لذا کالاها قبل از مانع مذکور از کشتی تخلیه شده و با حمل آنهاآن‌ها به بالادست صخره‌ها، دوباره به وسیله کشتی‌های دیگر به سوی شوشتر روانه می‌شدند. در دوره قاجار، حکومت برای حفظ امنیت تجارت در کنار رودخانه پادگان و بندری بنا نمود که به بندر ناصری شهرت یافته بود.<ref>{{یادکرد وب | پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری اهواز| عنوان=شهرداری اهواز| نشانی=http://www.ahvaz.ir/Default.aspx?tabid=107}}</ref>
 
با آزادی کشتیرانی در رود کارون و به ویژه پس از احداث جاده کاروان رو لینچ و افزایش حجم مبادلات تجاری، ساختمان‌ها و مستحدثات قبلی، جوابگوی این حجم وسیع از مبادلات نبودند. از این رو پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) حسین قلی‌خان نظام‌السلطنه حکمران جدید خوزستان مأموریت یافت که در آن ناحیه به طوربه‌طور جدی مشغول اصلاحات شود. همچنین گزارش جامعی در مورد طوایف ساکن در اطراف رودخانه کارون، کیفیت کشتیرانی آن و وضعیت نیروهای انتظامی در آن منطقه تهیه نماید. در این فرمان از نظام‌السلطنه خواسته شده بود که شش ماه از سال را در محمره اقامت کند.<ref>ابراهیم صفایی، همان، ص ۱۴۱</ref>
 
نظام‌السلطنه نیز در محلی پایین‌تر از این صخره‌ها، که محل تخلیه محموله‌های کشتی بود، ساختمان‌هایی بنا نهاد و برای حفظ کالاها و محموله‌های تخلیه شده، سرباز و پاسبان در آنجا بنشاند.<ref>آن‌چنان‌که از گزارش نظام‌السلطنه به امین‌السلطان صدر اعظم وقت برمی‌آید، وی در خلال سال‌های ۱۳۰۹–۱۳۰۷. ق (۱۸۹۱–۱۸۸۹. ق) مبلغ ۶۵ هزار تومان جهت ایجاد اماکن دولتی در اهواز هزینه کرده‌است.</ref>
خط ۱۲۹:
از آنجایی که آزادی کشتیرانی در رود کارون و افتتاح جاده کاروان رو اهواز ـ اصفهان موجب رونق و توسعه اهواز شده بود و به اعتباری دیگر اصلی‌ترین بخش اقتصادی آن، همان تخلیه کالا در بندر ناصری و سپس بارگیری آن در اهواز بود، لذا رفته رفته نام اهواز تحت‌الشعاع نام ناصری قرار گرفت، آن یکی را بندر ناصری نامیدند و شهر اهواز را ناصری یا ناصریه گفتند.{{مدرک}}
 
رشد و گسترش تجارت و احداث بندر ناصری سبب گردید تا بسیاری از بازرگانان شهرهای شوشتر و دزفول از آن شهرها مهاجرت کرده و در بندر ناصری رحل اقامت گزینند.<ref>احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ص ۱۹۹</ref> فتنه‌انگیزی و آشوب‌های شهر شوشتر و دودستگی میان مردم نیز مزید بر علت بود تا روند مهاجرت را تسریع بخشد، در شهر دزفول نیز دار و دسته شیخ محمدطاهر با شرارت‌های خود آرامش را از مردم سلب کرده بود، همین امر سبب شد تا بازرگانان آن شهر تمایل و رغبت بیشتری به مهاجرت نشان دهند.<ref>نجم‌الملک، همان، ص ۱۳۱</ref> در حقیقت این اولین مهاجرت شوشتری‌ها و دزفولی‌ها به اهواز بود{{مدرک}}، همین امر سبب شد تا چند سال پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون یعنی در سال ۱۸۹۲. م (۱۳۱۰. ق) و حتی پیش از افتتاح جاده کارون رو اهواز ـ اصفهان، معین‌التجار، کاروانسرایی با ۲۴ دهنهٔ مغازه در اهواز احداث کند و به قول کنسول انگلیس او درصدد است بر تعداد آنهاآن‌ها بیفزاید.<ref>گزارش کنسول انگلیس در اهواز در اوایل ۱۸۹۲. م (۱۳۱۰. ق)، به نقل از تاریخ خوزستان، ۱۸/۷۸–۱۹۲۵، ص ۱۸۰</ref>{{مدرک|نیازمند جزئیات دقیقتر از منبع}} نظام‌السلطنه حاکم ایالت و معزالسلطنه<ref>شیخ مزعل آلبوکاسب</ref> {{مدرک|نیازمند جزئیات دقیقتر از منبع}} به اتفاق هم دو کاروانسرای دیگر ساختند. آنهاآن‌ها هم‌چنین دو راسته بازار احداث کردند. معین‌التجار نیز به پیروی از آن‌ها یک راسته بازار احداث کرد.<ref>فریدالملک همدانی، «خاطرات فرید»، ص ۱۶۱–۱۶۰، به نقل از آزادی کشتیرانی در رود کارون و نتایج آن، ص ۱۰۳–۱۰۲</ref> بدین ترتیب در آستانه جنگ جهانی اول (۱۹۱۴. م) بندر ناصری باعث گسترش روستای اهواز شد و کار به جایی رسید که در سال ۱۳۰۳. ش (۱۹۲۵. م) به دستور رضاشاه پهلوی مرکز استان ششم ([[خوزستان]]) از [[شوشتر]] به بندر ناصری تغییر کرد. بعدها در شهریور ۱۳۱۴ به موجب تصویب هیئت وزیران نام بندر ناصری به اهواز تغییر یافت.<ref>{{یادکرد وب | پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری اهواز| عنوان=شهرداری اهواز| نشانی=http://www.ahvaz.ir/Default.aspx?tabid=107}}</ref><ref>{{یادکرد وب | تارنمای شوشان| عنوان=تارنمای شوشان| نشانی=http://shooshan.ir/fa/news/10876/سالی-که-شوشتر-از-مرکزیت-افتاد}}</ref><ref>محمد معین، فرهنگ معین، جلد ششم</ref><ref>قیم، عبدالنبی، پانصد سال تاریخ خوزستان، تهران، انتشارات اختران، ۱۳۸۹</ref>
 
[[پرونده:Imam Street Ahvaz.JPG|بندانگشتی|خیابان امام در اهواز]]
خط ۱۳۵:
قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابان‌های نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی سابق) و آزادگان (۲۴متری سابق یا رضا شاه کبیر سابق) و شریعتی (۳۰ متری سابق) و باغ شیخ (ادهم) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محله‌های معروف پادادشهر، آریاشهر، باهنر، رسالت، منبع آب، [[کوروش]]، [[زیتون کارمندی]]، [[شهرک نفت (اهواز)|شهرک نفت]] در این قسمت از شهر واقع‌اند.
 
در حال حاضر پروژه‌های عمرانی بزرگی در اهواز در دست احداث می‌باشد که با افتتاح آنهاآن‌ها چهرهٔ شهر و وضعیت حمل و نقل شهری دگرگون خواهد شد. مهم‌ترین این پروژه‌ها [[اتوبان کمربندی اهواز]]، [[پل هشتم]] کارون، پروژه پارک آبی<ref>[http://www.nakhlnews.ir/archive/akhbar-ostan/2011/01/post-4033.php نخل نیوز]</ref> و [[متروی اهواز|مترو]] می‌باشند.
 
تیم‌های فوتبال [[فولاد خوزستان]] و [[استقلال اهواز]] از جمله تیمهای مطرح در صحنهٔ فوتبال معاصر هستند.
خط ۱۴۲:
[[میدان نفتی اهواز]] [[میدان‌های نفتی ایران|چهارمین میدان بزرگ نفتی ایران]] است، که در سال ۱۳۳۷ با حفر چاه شماره۶ اهواز کشف گردید. در حال حاضر ظرفیت تولید میدان اهواز بطور میانگین معادل ۷۵۰ هزار بشکه در روز می‌باشد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.nioc.ir/portal/home/?generaltext/97296/96775/12898/ |عنوان=آشنایی با شرکت بهره‌برداری نفت و گاز کارون | ناشر =[[شرکت ملی نفت ایران]] |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> میزان نفت درجای این میدان معادل ۳۷ میلیارد بشکه است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2134279684585042175 |عنوان=میدان اهواز با خصوصیاتی ویژه | ناشر = [[روزنامه جام جم]]|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
 
اولین چاه اکتشافی در میدان نفتی اهواز، در مرداد ۱۲۹۱ تا عمق ۱۱۰۰ متری حفاری شد و در پی اقتصادی نبودن تولید از آن، عملیات اکتشاف متوقف شد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.shana.ir/fa/newsagency/51732/اسدی-میدان-نفتی-اهواز-آسماری-بیشترین-تولید-را-داشته-است |عنوان=میدان نفتی اهواز آسماری بیشترین تولید را داشته استداشته‌است | ناشر =شبکه اطلاع‌رسانی نفت و انرژی |تاریخ =۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴ |تاریخ بازبینی=}}</ref> چاه شماره۲ اهواز نخستین چاهی بود، که به [[سازند آسماری]] رسید، این چاه تا کلاهک گازی حفاری گردید، اما بار دیگر عملیات حفاری در این میدان متوقف شد. بین سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۶ سه حلقه چاه دیگر نیز در میدان نفتی اهواز حفاری شد. [[سازند آسماری|مخزن آسماری]] میدان نفتی اهواز در سال ۱۳۳۷ با حفر چاه شماره۶ اهواز توسط شرکت سهامی اکتشاف و استخراج نفت، کشف گردید. یک سال بعد، در سال ۱۳۳۸ تولید از میدان نفتی اهواز با میزان ۳۵ هزار بشکه در روز آغاز شد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.scu.ac.ir/_Science/Documents/Dr.%20Alizadeh.pdf |عنوان=مقایسه ژئوشیمیایی سازند پابده در میادین نفتی زیلایی و اهواز | ناشر =[[دانشگاه شهید چمران|دانشگاه چمران]] |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
 
تولید از [[بنگستان|مخزن بنگستان]] میدان نفتی اهواز در سال ۱۳۵۰ آغاز گردید. حجم ذخیره درجای نفت خام مخزن بنگستان میدان اهواز در حدود ۳۱ میلیارد بشکه برآورد می‌شود. تاکنون بیش از ۴۶۰ حلقه [[چاه نفت]] در میدان اهواز حفاری شده استشده‌است. میدان نفتی اهواز از میادین تحت مدیریت [[شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب]] است، که عملیات تولید از آن توسط [[شرکت بهره‌برداری نفت و گاز کارون]] انجام می‌گیرد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.donya-e-eqtesad.com/news/688893/ |عنوان=آخرین وضعیت قرارداد توسعه میدان نفتی اهواز | ناشر =[[روزنامه دنیای اقتصاد]] |تاریخ = ۱۳۸۵/۰۸/۲۵|تاریخ بازبینی=}}</ref> طول این میدان ۶۷ کیلومتر و عرض آن ۶ کیلومتر است، که از شمال با [[میدان نفتی رامین]]، از شرق با [[میدان نفتی مارون]]، از جنوب با [[میدان نفتی شادگان]] و [[میدان نفتی منصوری]] و از غرب با [[میدان نفتی آب تیمور]] و [[میدان نفتی سوسنگرد]] مجاور است.
 
=== جنگ مردم اهواز و عثمانی‌ها با انگلستان ===
خط ۱۵۰:
 
پس از ابلاغ فتوا عشایر عرب خوزستان من‌جمله [[دشت آزادگان]] از مناطق [[سوسنگرد]]، [[بستان]]، [[حمیدیه]]، [[هویزه]] و روستاهای اطراف به سوی اهواز به حرکت درآمدند و پس از تقریباً ۵۰ کیلومتر پیاده‌روی در دشتی بین اهواز و حمیدیه برابر قشون انگلیس صف‌آرایی کردند. بسیاری از طوایف دشت‌آزادگان در این جنگ حضور داشتند.<ref>[http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/?id=99152 ایکنا]</ref>
نیروهای انگلیس از چندین لشکر مجهز به توپخانه و سلاح سنگین تشکیل شده بودند و «ویلسون» یکی از قوای انگلیسی با همکاری شخصی بنام «کوکی» به شعیبه و بصره و خرمشهر به اهواز آمد و در آنجا متمرکز شد. ویلسون، نخست نامه‌ای به عشایر منطقه دشت‌آزادگان نوشته، و اعلام کرد که قشون انگلیس هیچگونه دشمنی با آنهاآن‌ها ندارند لذا آنان نیز به نوبه خود اجازه دهند لشکریان بریتانیا به راه خود ادامه دهند.
عشایر خوزستانی در اهواز با رد پیشنهاد انگلیس به [[ویلسون]] نوشتند که به هیچ وجه اجازه عبور به قوای انگلیس را نخواهد داد و برای جنگ با لشکریان ویلسون به خط اول جبهه آمدند. سلاح عشایر مناطق در این جنگ «تفنگ»، «فاله»، «چماق قیری» (مگوار) نیزه و شمشیر بوده‌است.
 
خط ۱۷۸:
{{bar percent|سایر|yellow|۰٫۵}}
}}
اهواز سکونتگاه اقوام مختلفی است که از آن جمله می‌توان به [[عرب‌های ایران]]<ref>[http://unpo.org/members/7857 Ahwazi-UNREPRESENTED NATIONS AND PEOPLES ORGANIZATION]</ref> و [[مردم بختیاری]] اشاره کرد.<ref name=iranicaonlinebaktiari>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/baktiari-tribe |عنوان =BAḴTĪĀRĪ TRIBE | ناشر =Encyclopaedia Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۳ فوریه ۲۰۱۴}}</ref> [[دانشنامه ایرانیکا]] و [[دانشنامه جهان اسلام]] این شهر را بخشی از قشلاق و سکونتگاه [[لر بختیاری|لرهای بختیاری]] معرفی می‌کنند.<ref name=iranicaonlinebaktiari /><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=661 |عنوان =بختیاری | ناشر =دانشنامه جهان اسلام |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۳ فوریه ۲۰۱۴}}</ref>{{سخ}}اقوام دیگری نیز در دوره‌های مختلف در این شهر ساکن بوده‌اند که از آن جمله می‌توان به کلیمیان اشاره کرد. جمعیت کلیمیان اهواز در قرون وسطی به سرعت رو به رشد بود به طوری کهبه‌طوری‌که این شهر در دوران اشغال جنوب ایران به دست انگلستان یکی از مراکز صهیونیزم به شماربه‌شمار می‌آمد و از شهرهای دیگر یهودیان به این شهر مهاجرت می‌کردند. پس از ۱۹۴۸ میلادی بسیاری از کلیمیان مهاجرت کرده به اهواز به [[اسرائیل]] و تهران مهاجرت کردند سایر آنان نیز پس از انقلاب ۱۳۵۷ اهواز را ترک کردند به طوری کهبه‌طوری‌که در اوایل سده ۲۱ کمتر از ۵ خانواده کلیمی در اهواز زندگی می‌کردند.<ref name=" AHWAZ">{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی=۰۷ نوامبر ۲۰۱۴ | عنوان=AHWAZ | ناشر=[[دانشنامه جودائیکا|Encyclopaedia Judaica]] | تاریخ=1971 | نشانی=http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/judaica/ejud_0002_0001_0_00607.html | کد زبان=en}}</ref> یهودیان بیشتر در حرفه [[داروسازی]] فعالیت داشتند.<ref name="AHVĀZ">[http://www.iranicaonline.org/articles/ahvaz-a-town-of-southwestern-iran AHVĀZ]</ref>
 
اهواز مرکز اقلیت دینی [[مندائیان]] در ایران است که اکثراً در پیشه [[نقره‌کاری]] فعالیت دارند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/mandaeans-4 MANDAEANS iv. COMMUNITY IN IRAN ]</ref> اهواز یکی از اسقف‌نشین مسیحیان کاتولیک کلدانی است و شماری از [[آشوریان]] را در خود جای داده است.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/assyrians-in-iran ASSYRIANS IN IRAN]</ref>
خط ۲۳۵:
 
[[پرونده:Ahvazmap.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|نقشهٔ اهواز]]
بخش بزرگی از استان خوزستان، [[جلگه]]است و شهر اهواز نیز در بخش جلگه‌ای جای دارد ولی کمبود شدید پوشش گیاهی سبب گرمی و خشکی اهواز شده و آن را در رده گرمترین مناطق ایران جای داده‌است. در زمستان سرما تا پنج درجه سانتیگراد کاهش و در تابستان تا پنجاه درجه سانتیگراد افزایش می‌یابد. البته از سال ۱۳۸۱ برنامه‌های سودمندی برای افزایش سرانه فضای سبز شهری در اهواز انجام شده که از آنهاآن‌ها می‌توان به کاشت گونه کنوکارپوس که بومی فلوریدا است اشاره کرد.<ref name="autogenerated7" />
 
=== آلودگی هوا ===
خط ۲۴۸:
=== بحران زیست‌محیطیِ ریزگردها ===
{{اصلی|بحران ریزگردهای استان خوزستان}}
این بحران باعث شده استشده‌است شهر اهواز -مرکز این استان- از سوی [[سازمان بهداشت جهانی]] به عنوان یکی از آلوده‌ترین شهرهای جهان شناخته شود که باعث مشکلات تنفسی ساکنان این شهر شده استشده‌است.<ref name="bbc">{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/11/131124_nm_pollution_ahwaz_health |عنوان = نفس اهوازی‌ها تنگ‌تر می‌شود، دلیلش همچنان نامعلوم است| ناشر = بی‌بی‌سی فارسی|تاریخ = ۰۴ آذر ۱۳۹۲|تاریخ بازدید = ۸ فوریه ۲۰۱۵}}</ref> احتمال آلوده بودن این ریزگرد به مواد [[رادیواکتیو]] نگرانی‌های گسترده‌ای در مورد تأثیر این پدیده بر سلامت شهروندان بوجود آورده است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.radiozamaneh.com/175910 |عنوان = اورانیوم، معمای حل نشده ریزگردها| ناشر = رادیوزمانه|تاریخ = ۲۵ شهریور ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۸ فوریه ۲۰۱۵}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/11/131128_nm_khouzestan_uranium_pollution |عنوان = 'اورانیوم ضعیف شده در هوای خوزستان باقی‌مانده از حمله آمریکا به عراق '| ناشر = بی‌بی‌سی فارسی|تاریخ = ۰۷ آذر ۱۳۹۲|تاریخ بازدید = ۸ فوریه ۲۰۱۵}}</ref> سالانه حدود ۲۲ هزار نفر در استان خوزستان به دلیل مشکلات ناشی از آلودگی هوا و ریزگردها به بیمارستان و مراکز درمانی مراجعه می‌کنند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.radiozamaneh.com/194628 |عنوان = مراجعه سالانه ۲۲ هزار نفر در خوزستان به مراکز درمانی به دلیل آلودگی هوا| ناشر = رادیوزمانه|تاریخ = ۰۱ دی ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۸ فوریه ۲۰۱۵}}</ref> در آبان ۱۳۹۴ در پی بارش [[باران اسیدی]] در این استان، برای صدها نفر مشکلات تنفسی پیش آمد که آنان را به بیمارستان کشانده و به بستری‌شدن بیش از یکصد نفر منجر شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.bbc.com/persian/iran/2015/10/151029_u08_acid_rain_ahvaz |عنوان = 'باران اسیدی' سه هزار خوزستانی را راهی بیمارستان کرد| ناشر = بی‌بی‌سی فارسی|تاریخ = ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵|تاریخ بازدید = ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵}}</ref>
 
;نیمه‌تعطیل شدنِ شهر در پیِ آلودگی هوا
خط ۲۶۱:
;زنجیره انسانی حمایت از کارون
 
پس سه بار [[زنجیره انسانی]] توسط دوستداران [[محیط زیست]] اهوازی چهارمین زنجیره حمایت از کارون نیز با عنوان زنجیره سکوت به دلیل شفاف نبودن سخنان مقامات مسئول ملی و محلی، روز جمعه ۹ آبان ۱۳۹۲ در ساحل غربی رودخانه کارون در اهواز برگزار شد. در این زنجیره که با حضور هزاران شرکت کنندهشرکت‌کننده بود، [[مهدی یراحی]] از خوانندگان پاپ ایران نیز برای حمایت از کارون حضور داشت.<ref>[http://www.mehrnews.com/detail/News/2167031 خبرگزاری مهر]</ref><ref>[http://aftabnews.ir/fa/news/216985/چهارمین-زنجیره-انسانی-مردم-شهر-اهواز-در-حمایت-از-کارون سایت خبری آفتاب به نقل از خبرگزاری ایرنا]</ref>
 
=== گسل اهواز ===
گسل اهواز به طول تقریبی ۱۰۰ کیلومتر مهمترین گسل شهر اهواز است که از میانه شهر عبور میکند. گسل اهواز از نوع واژگون و در برخی مناطق از نوع راندگی است و ‫دستکم سازه‌های قدیمی تر از [[میانه‌زیستی]] را جابه‌جا کرده استکرده‌است. راستای گسل اهواز شمال باختری - جنوب خاوری است که با نام گسل پیش‌بوم اهواز شناخته میشودمی‌شود (‫‪Ahwaz‬‬ ‫‪Foreland‬‬ ‫‪Fault‬‬). نمونه‌گیریهای به عمل آمده از گسل اهواز بیانگر فعال بودن این گسل است. سن‌یابی صورت گرفته با روش ‫ترمولومینسانس‬ بر روی گسل هواز برآوردی ۴۰۰۰ سال را به عنوان یک فعالیت زمین‌ساختی مهم برای گسل اهواز و رویداد یک زمین‌لرزه بزرگ که سبب جابه‌جایی مسیر کارون شده استشده‌است را نشان میدهد و از آنجا که رویداد یک زمین لرزه بزرگ را در سال ۸۴۰ میلادی در منطقه اهواز گزارش کرده‌اند بنابراین با کسر این دو مقدار می‌توان عدد ۲۸۰۰ سال را به عنوان دوره بازگشت احتمالی لرزه‌زایی گسل اهواز در نظر گرفت.<ref>{{یادکرد
|نویسندگان=بهمن اسمعیلی؛ محمود الماسیان؛بهرام آقا ابراهیمی سامانی؛ علی امیری سامانی
|مقاله=سن‌یابی لرزه‌خیزی گسل اهواز و جابه‌جایی مسیر رودخانه کارون با استفاده از ترمولومینسانس و مطالعات ژئوتکنیک و شناسایی گسل‌های نوشناخته در پروژه قطار شهری اهواز
خط ۳۲۶:
اهواز کنونی به دلیل وجود دانشگاه‌های بزرگ و معتبر از لحاظ آموزش عالی در جایگاه بسیار ممتازی در سطح [[کشور]] می‌باشد. یکشنبه ۲ مهرماه سال ۱۳۳۴ [[دانشگاه]] گندی‌شاپور<ref>فرهنگ [[فارسی]] معین، چاپ ششم ۱۳۶۳، جلد پنجم (اعلام)، زیر عنوان دانشگاه گندی‌شاپور</ref> تأسیس شد که چندی بعد به جندی‌شاپور تغییر نام داد و تا آغاز [[انقلاب ایران (۱۳۵۷)|انقلاب اسلامی]] به همین نام شناخته می‌شد. دانشکدهٔ [[کشاورزی]] اولین دانشکدهٔ راه‌اندازی‌شده در دانشگاه و رشته‌های [[کشاورزی]]، [[ادبیات]]، [[ریاضی]] و [[پزشکی]] از اولین رشته‌های ارائه‌شده در دانشگاه جندی‌شاپور می‌باشد. یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۳۷ نخستین گروه سی و هشت نفری فارغ‌التحصیلان دانشکدهٔ [[کشاورزی]] دانشگاه جندی‌شاپور طی مراسمی گواهی‌نامهٔ خود را دریافت داشتند. دانشکده‌های مهندسی، الهیات در بدو شروع انقلاب اسلامی و مجتمع [[دزفول]] در سال ۱۳۶۶ و مابقی دانشکده‌ها پیش از [[انقلاب]] اسلامی شروع به فعالیت نموده‌اند. با توجه به صنعتی بودن ناحیهٔ [[خوزستان]] فعالیت‌های تحقیقاتی دانشگاه [[شهید چمران]] از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و ده‌ها تألیف و ترجمه و صدها طرح تحقیقاتی حاصل تلاش‌های محققین این دانشگاه‌است.{{مدرک}}
 
هم اینک بیش از ۱۷۰ رشته در ۵۷ گروه آموزشی و ۱۳ دانشکده در حال فعالیت در این دانشگاه می‌باشند و رشته‌های پزشکی نیز به دانشگاه مستقلی تحت نام دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز تبدیل شدند. هم اکنون در اکثر رشته‌ها دورهٔ لیسانس و فوق لیسانس و در رشته‌های کشاورزی، علوم تربیتی و روان‌شناسی، ریاضی، دامپزشکی، شیمی دوره‌های دکتری برگزار می‌شود. دانشگاه شهید چمران دارای فضای آموزشی بسیار وسیع و مناسبی می‌باشد به طوری کهبه‌طوری‌که در بین دانشگاه‌ها یکی از چهار دانشگاه بزرگ کشور و بزرگ‌ترین دانشگاه درجنوب و غرب کشور است.
 
;[[دانشگاه شهید چمران اهواز]]: قدیمی‌ترین دانشگاه این شهر است که در بخش غربی شهر و مشرف بر کنارهٔ رود کارون تأسیس شده‌است. دانشکدهٔ ادبیات و زبانهای خارجی این دانشگاه از پردیس اصلی جدا است و به عنوان یکی از نمادهای شهر اهواز شناخته می‌شود. دانشگاه شهید چمران اهواز یکی از بزرگترین دانشگاه‌های جنوب غرب کشور است. در سال ۱۳۸۷ تعداد ۵۰۹ عضو هیئت علمی در آن فعالیت داشته‌اند، و بیش از ۱۴۰۰۰ دانشجو در آن مشغول به تحصیل بودند.
خط ۳۴۵:
=== جاذبه‌های مذهبی ===
[[پرونده:Ali mahziar.JPG|بندانگشتی|150px|آرامگاه [[علی بن مهزیار اهوازی]]]]
'''علی ابن مهزیار اهوازی'''، که در قرن سوم قمری می‌زیسته‌است، از فقها و محدثان معروف شیعه و از نزدیکان [[علی بن موسی|رضا]]، [[محمد بن علی تقی|جواد]]، [[علی نقی|هادی]]، و [[حسن عسکری]] بوده و احکام دینی را نزد آنهاآن‌ها فرا گرفته استگرفته‌است.
 
علی ابن مهزیار از مردم دورق (شادگان امروزی) بود که بعداً در اهواز ساکن شد. محل تولد او هندیجان می‌باشد ولی با توجه به اینکه در قرن سوم ه‍.ق هندیجان از توابع شهر دورق بود لذا او را اهل دورق معرفی کرده‌اند. پدر وی مذهب نصرانی داشت و سپس مسلمان شد و علی نیز به تبعیت از پدر در نوجوانی مسلمان گردید. بقعه [[علی بن مهزیار اهوازی]] در محلهٔ عامری و در کنار رود کارون اهواز واقع شده. این محل همه ساله محل برپایی مراسمات مختلف مذهبی از جمله مراسمات حسینی و مراسمات مربوط به ماه رمضان است.<ref>[http://www.mahzyar.net/ سایت علی بن مهزیار اهوازی]</ref>
خط ۴۳۰:
دولت ایران در سال ۱۳۸۴ و در اعتراض به محتوای سلسله گزارش‌های الجزیره از مناطق عرب نشین خوزستان، دفتر این شبکه را در تهران تعطیل و عباس ناصر خبرنگار لبنانی آن را از ایران اخراج کرد اما در تیرماه ۱۳۸۵ فعالیت دفتر الجزیره در تهران از سر گرفته شد.
هم اکنون الجزیره نسبت به دیگر شبکه‌های خبری عربی، تحولات ایران را با نگاه مثبت پوشش می‌دهد.<ref>[http://www.asriran.com/fa/news/182090 عصر ایران]</ref>{{سخ}}
در یک پژوهش انجام شده این نتیجه به دست آمده که ۶۷ درصد مردم عرب تحت نظرسنجی اهواز از شبکه الجزیره به عنوان اولین رسانه خبری استفاده می‌کنند، بطوری کهبطوری‌که میزان استفاده از سایر رسانه‌های دیگر در مقایسه با این شبکه در مرتبه خیلی پایین‌تری قرار دارند.<ref>آسیب‌شناسی مسائل قومی در ایران، عبدالرضا نواح و مجتبی تقوی نسب، دانشگاه آزاد اسلامی، دفتر گسترش تولید علم، ۱۳۸۸</ref>
 
=== پل‌ها ===
{{اصلی|پل سفید اهواز|پل سیاه اهواز}}
 
یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری شهر اهواز پل‌های اهواز هستند. هم اکنون ۷ [[پل]] بر روی [[کارون]] در اهواز وجود دارد که اولین آنهاآن‌ها یعنی پل سیاه مختص عبور [[قطار]] می‌باشد. از ۶ [[پل]] دیگر [[پل سفید اهواز|پل سفید]] (پل اول - پل معلق) و [[پل]] هفتم به دلیل سبک خاص [[معماری]] و طراحی منحصربه‌فرد، چشم‌انداز زیبایی به شهر داده‌اند. آخرین و هفتمین پل اهواز با نام [[پل]] ششم یا پل [[فولاد]] نیز در ۱۳۸۶ به بهره‌برداری رسیده‌است.
 
همچنین در حال حاضر عملیات ساخت [[پل]] هشتم بر روی رودخانه [[کارون]] در حال اجراست. این پل که بزرگ‌ترین پل کابلی [[ایران]] خواهد بود محله امانیه را در حد فاصل سیلو و [[گمرک]] به خیابان زند در قسمت شرقی [[شهر]] متصل می‌کند و تا حدودی از بار ترافیکی دیگر پل‌ها می‌کاهد. عملیات ساخت دو [[پل]] دیگر نیز بر روی [[اتوبان]] کمربندی اهواز در حال اجراست که پیش‌بینی می‌شود عملیات ساخت این دو [[پل]] تا پایان سال ۸۹ خاتمه یابد.<ref>[http://www.shasa.ir/newsdetail-91954-fa.html شبکه اطلاع‌رسانی ساختمان ایران]</ref>
خط ۵۴۵:
== آداب و رسوم ==
* '''عید فطر'''
یکی از اعیاد مذهبی اهواز و خوزستان است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بوده‌است و نماینده اهواز و استاندار خوزستان دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنهاآن‌ها برخوردار است.<ref>[http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=117329 تابناک]</ref><ref>[http://hamshahrimags.ir/NSite/FullStory/News/?Id=3629 همشهری]</ref><ref>[http://alef.ir/1388/content/view/81566/ الف]</ref><ref>[http://www.hamshahrimags.com/NSite/FullStory/News/?Id=3629 همشهری]</ref><ref>[http://www.kayhannews.ir/870812/6.htm کیهان]</ref>
براساس یک سنت دیرینه مردم خوزستان عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری کرده یا پس از بازگشت از نماز عید فطر افراد کوچک‌تر به خانه بزرگ‌ترهای خود می‌روند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند. این بازدیدها در محله‌ها به صورت دسته جمعی صورت می‌گیرد.<ref>[http://www.asriran.com/fa/news/135414 عصر ایران]</ref>
 
خط ۵۷۴:
}}</ref>
* '''قهوه خوری و دله قهوه'''
مردم عرب اهواز همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جز آثار ثبت ملی در [[ایران]] است.<ref>[http://www.sabairan.com/fa/news/42002/همایش-قهوه-خوری-ثبت-ملی-شد ثبا ایران]</ref><ref>[http://www.khouznews.ir/fa/news/12892 خوز نیوز]</ref> دله قهوه یکی از اشیاء و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسم‌های رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بین‌المللی و حتی در برگزاری‌های هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیرایی‌ها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شده‌است. در برنامه‌ای در اهواز عشایر عرب خوزستان یک "دله قهوه "(ظرف مخصوص دم کردن قهوه مخصوص عشایر عرب) را به طوربه‌طور نمادین به وزیر اطلاعات اهدا کردند.<ref>[http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=90749 تابناک]</ref> این نماد را در کشورهای همسایه و همچنین در اهواز و [[آبادان]] به صورت نمادی در ابعاد بزرگتر در میدان شهر نصب شده وجود دارد. در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام می‌دهند. برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیله‌ای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت می‌دهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده می‌کنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در [[خوزستان]] قاف به گاف تلفظ می‌شود، گمگم که چیزی شبیه گلاب پاشهای قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوش‌بو شدن آن استفاده می‌کنند.{{سخ}}
هنگامی که [[قهوه]] آماده سرو باشد آن را در ظرف کوچکتری به نام «دله» که شبیه همان «گم گم» است ریخته و سپس این مراسم آئینی شیوه خاص فرد توزیع کنندهتوزیع‌کننده آن ادامه می‌یابد. این فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری (که فنجانی بدون دسته‌است و فنیان خوانده می‌شود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه می‌کنند، اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی آغاز می‌شود و در غیر این صورت این مراسم از ریش سفید مجلس آغاز می‌شود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده می‌شود. در مقابل شخصی که [[فنجان]] را از میزبان می‌گیرد جزء آداب و رسوم است که فنجان را با دست راستش دریافت کند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند نوعی بی‌احترامی به آداب و رسوم است. قهوه‌ای که از دله در فنجان ریخته می‌شود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دله را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنای آن است که دیگر کافی است و قهوه نمی‌نوشم. سپس میزبان سراغ نفر سمت راستی میهمان می‌رود و همین روند را تا انتها ادامه می‌دهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج می‌دهند و آن را قابل احترام می‌شمرند.
 
این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسم‌های رسمی و غیررسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانی‌های رسمی من‌جمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا می‌شود. دله‌های قهوه، فنجان‌های مخصوص و کوچکی دارند.<ref>حکایت بازار قدیمی عبدالحمید و دله عربی، روزنامه اعتماد، قاسم منصور آل کثیر، پنج شنبه، ۵ آبان ۱۳۹۰ - شماره ۲۲۹۶</ref><ref>دله قهوه، اشیای هویتی مردم عرب ایران، روزنامه شرق، قاسم منصور آل کثیر، شماره ۱۳۸۲ دوشنبه، ۹ آبان ۱۳۹۰</ref><ref>[http://khabarfarsi.com/ext/1344311 ایسنا خوزستان]</ref>
خط ۷۱۶:
سد اهواز دارای سه دریچه بود که زمین‌های اطراف رودخانهٔ کارون به وسیلهٔ آن آبیاری می‌گردید و در زمان بالا آمد آب دریچه‌های مزبور باز می‌شد تا از خطر سیل جلوگیری شود. نوع معماری سد حاکی از این است که این بنا متعلق به دورهٔ ساسانیان می‌باشد.<ref>تقی‌زاده، محمد: تاریخ اهواز از دوران باستان تا انقلاب اسلامی، نشر مؤسسهٔ فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، چاپ اول، ۱۳۸۴، صفحهٔ ۱۴۲</ref>
 
تاریخ شکسته شدن سد مذکور دقیقاً ثبت نشده‌است، ولی احتمالاً در قرن پنجم یا ششم هجری قمری بوده‌است. زیرا تا قبل از تاریخ مذکور، سد اهواز هنوز سالم بوده‌است. به طوری کهبه‌طوری‌که مقدسی در قرن چهارم هجری قمری دربارهٔ آن می‌نویسد: «اگر شادروان (سد) نبود اهواز نبود! چه در آن هنگام از آب‌هایش بهره‌برداری نمی‌شد. شادروان درهایی دارد که هنگام افزایش آب آن‌ها را باز می‌کنند و گر نه اهواز را غرق می‌کند.»<ref>احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج ۲، ص ۶۱۴</ref>
 
در زمانی که سد هنوز تخریب نشده بود از آن به عنوان پل جهت عبور و مرور نیز استفاده می‌شد.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسن‌خان: مرآت‌البلدان، ج ۱، به کوشش پرتو نوری‌علا و محمدعلی سپانلو، انتشارات اسفار، تهران، ۱۳۶۴، ص ۱۳۵</ref> ابودُلَف تاریخ‌نگار سدهٔ چهارم هجری قمری جایگاه این سد را روبه‌روی مسجد علی بن موسی الرضا گزارش کرده‌است.<ref>تقی‌زاده، محمد: تاریخ اهواز از دوران باستان تا انقلاب اسلامی، نشر مؤسسهٔ فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، چاپ اول، ۱۳۸۴، صفحهٔ ۱۶۷</ref>